۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '»د' به '» د') |
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
زندگى شيخ فراز و نشيبهاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرتهاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خويش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف،در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق،در خانهى قاضى محيى الدين محمّد ملقب به زكىّالدّين در ميان خويشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنهى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّالدّين به خاك سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيهى مسجد معروف «شيخ محيىالدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است. | زندگى شيخ فراز و نشيبهاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرتهاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خويش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف،در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق،در خانهى قاضى محيى الدين محمّد ملقب به زكىّالدّين در ميان خويشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنهى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّالدّين به خاك سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيهى مسجد معروف «شيخ محيىالدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است. | ||
شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نامهای «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گويى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكويى مىسروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميدهاند.گويا شيخ اكبر دخترى به نام«زينب» | شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نامهای «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گويى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكويى مىسروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميدهاند.گويا شيخ اكبر دخترى به نام«زينب» یا «زينت» نيز داشته و به گفتهى خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از ايّام طفولت خود«الهام علوى»را تلقى مىكرده و همسر او نيز، سلوكى عارفانه داشته است. | ||
== [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، تشيّع يا تسنن == | == [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، تشيّع يا تسنن == | ||
سخن دربارهى مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از منظر تراجم نگاران و محققان در آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، مختلف و گاهى در تضاد با هم مىنمايد و اين شايد از عدم تقليد شيخ از مكتب فقهى خاص و عدم فراست تراجم نگاران در تحليل عقيدهى وى در موضوع تشيّع و تسنّن ناشى بوده و تعصّب و تجانب از انصاف نيز نقش مؤثرى در اظهارات آنان نسبت به وى داشته است،پارهاى همانند فرقهى اسماعيليه،آثار و انديشههاى او را مستمسك خوبى بر تثبيت انديشهى خويش پنداشته و او را شيعهى اسماعيلى دانسته و از«حجج»خود به شمار آوردهاند و در نهايت اين ادّعا،شب ولادت او | سخن دربارهى مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از منظر تراجم نگاران و محققان در آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، مختلف و گاهى در تضاد با هم مىنمايد و اين شايد از عدم تقليد شيخ از مكتب فقهى خاص و عدم فراست تراجم نگاران در تحليل عقيدهى وى در موضوع تشيّع و تسنّن ناشى بوده و تعصّب و تجانب از انصاف نيز نقش مؤثرى در اظهارات آنان نسبت به وى داشته است،پارهاى همانند فرقهى اسماعيليه،آثار و انديشههاى او را مستمسك خوبى بر تثبيت انديشهى خويش پنداشته و او را شيعهى اسماعيلى دانسته و از«حجج»خود به شمار آوردهاند و در نهايت اين ادّعا،شب ولادت او را «عيد قيام» ناميدهاند. | ||
عدهاى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفتهاند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)،در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر دربارهى حضرت مهدى (عج)و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شدهاند. | عدهاى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفتهاند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)،در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر دربارهى حضرت مهدى (عج)و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شدهاند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
پارهاى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پارهاى نيز او | پارهاى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پارهاى نيز او را «مالكى صوفى»انگاشتهاند،حسن محمود دربارهى اجتهاد شيخ از شعرانى اين گونه نقل مىكند:«انه كان مجتهدا» و مؤيد نظر خود را سخن شيخ در باب سيصد و شصت و هفت از فتوحات مىداند آنجا كه مىگويد: ليس عندنا-بحمد الله تعالى-تقليدا الاّ للشارع صلى الله عليه و سلم حسن محمود اين سخن شيخ را دليل كافى و محكمى بر ردّ ادعاى كسانى مىداند كه مذهب شيخ را «ظاهريه»پنداشتهاند، او مىگويد: اظن هذا كاف للرد على من ترجم بأنه ظاهرى المذهب، و لا حاجة لتأويل هذه الكلمة،لأن قوله:«للشارع» یدل على اجتهاده في الفقه بنوع خاص. و به دنبال آن اشعارى چند از ديوان شيخ از باب «التبرى من التقليد»را به عنوان مستمسك نظر خويش آورده است. | ||
اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ»را در ميان محدثان اين گونه تعريف مىكند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث. | اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ»را در ميان محدثان اين گونه تعريف مىكند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
#رد المتشابه الى المحكم من الآيات القرآنيه و الأحاديث النبويه. | #رد المتشابه الى المحكم من الآيات القرآنيه و الأحاديث النبويه. | ||
#رحمة من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن.(مجموعهى آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فتوحات و فصوص) | #رحمة من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن.(مجموعهى آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فتوحات و فصوص) | ||
#تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]«تفسير القرآن الكريم» | #تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]«تفسير القرآن الكريم» یا «تفسير القرآن و تأويله باطنيا» در 2 مجلد. | ||
#رسالة في معرفة ليلة القدر. | #رسالة في معرفة ليلة القدر. | ||
#تفسير القرآن على الطريقة الشرعية،در 12 مجلد. | #تفسير القرآن على الطريقة الشرعية،در 12 مجلد. |
ویرایش