۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '»ن' به '» ن') |
جز (جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
#الملل و النحل:اين كتاب در ميان آثار بر جاى مانده از شهرستانى به عنوان نخستين اثر او معرفى مىشود.نويسنده ملل و نحل دو مقدمه براى اين كتاب آورده است كه در يك مقدمه از وزارت نصير الدين محمود وزير سلطان سنجر كه از سال 521 تا 526 ه.ق ادامه داشت ياد مىكند. | #الملل و النحل:اين كتاب در ميان آثار بر جاى مانده از شهرستانى به عنوان نخستين اثر او معرفى مىشود.نويسنده ملل و نحل دو مقدمه براى اين كتاب آورده است كه در يك مقدمه از وزارت نصير الدين محمود وزير سلطان سنجر كه از سال 521 تا 526 ه.ق ادامه داشت ياد مىكند. | ||
#:گروهى با توجه به اين مقدمه،زمان تأليف الملل و النحل را پس از سال 521 ه. ق باور دارند و مىگويند اين مقدمه، مقدمه اول شهرستانى بر ملل و نحل بوده است، اما پس از سقوط سلطان سنجر،شهرستانى اين مقدمه را حذف كرد و مقدمهاى براى كتابش آورد كه در آن نامى از نصير الدين محمود نيست. | #:گروهى با توجه به اين مقدمه،زمان تأليف الملل و النحل را پس از سال 521 ه. ق باور دارند و مىگويند اين مقدمه، مقدمه اول شهرستانى بر ملل و نحل بوده است، اما پس از سقوط سلطان سنجر،شهرستانى اين مقدمه را حذف كرد و مقدمهاى براى كتابش آورد كه در آن نامى از نصير الدين محمود نيست. | ||
#:اما وجود قرينهاى محكم در متن ملل و نحل اين ديدگاه را زير سؤال مىبرد،چه اينكه بر اساس اين قرينه از زمان غيبت امام زمان(ع)تا زمان نوشتن كتاب ملل و نحل در حدود 250 سال گذشته است.«الغيبة قد امتدت مائتين و نيفا و خمسين...» حال اگر اين مقدار را به سال غيبت امام زمان(ع)(260 ه.ق)بيفزاييم نتيجه مىگيريم كه شهرستانى كتاب ملل نحل را پس از سال 510 ه.ق و پيش از سال 520 به پايان برده است و گرنه واژه «نيفا»در | #:اما وجود قرينهاى محكم در متن ملل و نحل اين ديدگاه را زير سؤال مىبرد،چه اينكه بر اساس اين قرينه از زمان غيبت امام زمان(ع)تا زمان نوشتن كتاب ملل و نحل در حدود 250 سال گذشته است.«الغيبة قد امتدت مائتين و نيفا و خمسين...» حال اگر اين مقدار را به سال غيبت امام زمان(ع)(260 ه.ق)بيفزاييم نتيجه مىگيريم كه شهرستانى كتاب ملل نحل را پس از سال 510 ه.ق و پيش از سال 520 به پايان برده است و گرنه واژه «نيفا»در عبارت «مائتين و نيفا و خمسين سنة» بى معنى خواهد بود، چنان كه واژه «خمسين» نيز لغو مىنمايد. | ||
#:با توجه به اين نص محكم در الملل و النحل مىتوانيم درباره مقدمات نيز به گونهاى ديگر اظهار نظر كنيم و بگوييم مقدمهاى كه در آن از نصير الدين محمود وزير سلطان سنجر نام برده شده مقدمه دوم شهرستانى بوده كه در زمان صدارت نصير الدين محمود به مقدمه اصلى ملل و نحل افزوده است و مقدمه اصلى و اولى كتاب،همين مقدمهاى است كه در اول ملل و نحل چاپ قم و به تصحيح بدران وجود دارد. | #:با توجه به اين نص محكم در الملل و النحل مىتوانيم درباره مقدمات نيز به گونهاى ديگر اظهار نظر كنيم و بگوييم مقدمهاى كه در آن از نصير الدين محمود وزير سلطان سنجر نام برده شده مقدمه دوم شهرستانى بوده كه در زمان صدارت نصير الدين محمود به مقدمه اصلى ملل و نحل افزوده است و مقدمه اصلى و اولى كتاب،همين مقدمهاى است كه در اول ملل و نحل چاپ قم و به تصحيح بدران وجود دارد. | ||
#مصارع الفلاسفه:مقدمه اين كتاب نشانگر آن است كه شهرستانى اين اثر را پس از«الملل و النحل» نوشته است.ديدگاههاى نويسنده اين كتاب را خواجه نصير الدين در اثر گران سنگ خويش«مصارع المصارع»جمعآورى كرده و در دفاع از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] آنها را نقد مىكند. | #مصارع الفلاسفه:مقدمه اين كتاب نشانگر آن است كه شهرستانى اين اثر را پس از«الملل و النحل» نوشته است.ديدگاههاى نويسنده اين كتاب را خواجه نصير الدين در اثر گران سنگ خويش«مصارع المصارع»جمعآورى كرده و در دفاع از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] آنها را نقد مىكند. | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
#:هر چند در اينجا خواجه نصير به صراحت شهرستانى را از اسماعيليان نمىشمارد و تنها ادعا مىكند كه آنچه شهرستانى آورده ديدگاه تعليميان است، اما در بحث حدوث عالم وقتى مقدمه شهرستانى بر رد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را بيان مىكند، مىنويسد: «هذا نقل المذاهب و الذى قاله مذهب جماعة من المسلمين من القول بقدم الكلمات و الحروف.و الذين يقولون بقدم الكلمات من الاصوات و الحروف، طائفة ينكرون البحث و الكلام من العقليات و يقتصرون على النقليات،كاصحاب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و غيره من الذاهبين مذهب السلف و يعدّون تلك الاصوات و الحروف من صفات قديمة لله تعالى،ليس يقولون بقدم العالم و لا بقدم شيئ منها. و اما الذين يقولون بقدم كلمات و حروف غير هذه المؤلفة من الاصوات و الحروف بل يثبتون واسطة بين الخالق و الخلق فسمّوه بالكلمة، و ربما تتعدّد بحسب الاشخاص فتكون كلمات،فمنهم الباطنية و يميل اليهم المصنف.» | #:هر چند در اينجا خواجه نصير به صراحت شهرستانى را از اسماعيليان نمىشمارد و تنها ادعا مىكند كه آنچه شهرستانى آورده ديدگاه تعليميان است، اما در بحث حدوث عالم وقتى مقدمه شهرستانى بر رد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را بيان مىكند، مىنويسد: «هذا نقل المذاهب و الذى قاله مذهب جماعة من المسلمين من القول بقدم الكلمات و الحروف.و الذين يقولون بقدم الكلمات من الاصوات و الحروف، طائفة ينكرون البحث و الكلام من العقليات و يقتصرون على النقليات،كاصحاب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و غيره من الذاهبين مذهب السلف و يعدّون تلك الاصوات و الحروف من صفات قديمة لله تعالى،ليس يقولون بقدم العالم و لا بقدم شيئ منها. و اما الذين يقولون بقدم كلمات و حروف غير هذه المؤلفة من الاصوات و الحروف بل يثبتون واسطة بين الخالق و الخلق فسمّوه بالكلمة، و ربما تتعدّد بحسب الاشخاص فتكون كلمات،فمنهم الباطنية و يميل اليهم المصنف.» | ||
#:خواجه نصير با اين عبارات نخواسته ديدگاه شهرستانى و ردّ او را به عنوان انديشه باطنيان مطرح كند، اما به صراحت و روشنى او را از پيروان باطنيه مىخواند و در ضمن يكى از ديدگاههاى آنها را درباره كلام الهى نمايان مىكند. | #:خواجه نصير با اين عبارات نخواسته ديدگاه شهرستانى و ردّ او را به عنوان انديشه باطنيان مطرح كند، اما به صراحت و روشنى او را از پيروان باطنيه مىخواند و در ضمن يكى از ديدگاههاى آنها را درباره كلام الهى نمايان مىكند. | ||
#:در موارد ديگرى نيز خواجه نصير با | #:در موارد ديگرى نيز خواجه نصير با عبارت «اصحابه» وابستگى او را به باطنيان نشان مىدهد،چه اينكه وقتى ديدگاه اصحاب شهرستانى را ارائه مىكند آن ديدگاه را با باورهاى باطنيان كاملا هم خوان مىبينيم. | ||
#امامت | #امامت | ||
#:اسماعيليه مانند ساير فرقههاى شيعى جانشين پيامبر را على(ع)مىدانند.آنها بر اين باورند كه على(ع)به نص پيامبر و به سبب حقانيت خويش،شايسته اين مقام گرديد. | #:اسماعيليه مانند ساير فرقههاى شيعى جانشين پيامبر را على(ع)مىدانند.آنها بر اين باورند كه على(ع)به نص پيامبر و به سبب حقانيت خويش،شايسته اين مقام گرديد. |
ویرایش