۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'مرحوم نائينى' به 'مرحوم نائينى ') |
||
خط ۲۵۸: | خط ۲۵۸: | ||
منظور از تفسير فقهى، گرايش و توجه به آيات الاحكام و بحثهاى فقهى به مناسبت آيه است. مفسّران عمدتا در اين دسته از آيات از روش مجزا كردن تفسير از بحثهاى فقهى پيروى كردهاند و بحثهاى فقهى را به كتابهاى مستقل آيات الاحكام و احكام القرآن احاله دادهاند، مگر برخى از تفاسير بزرگ كه مخلوطى شدهاند از اين دو گونه روش مثل تفسير الجامع لاحكام القرآن، قرطبى. | منظور از تفسير فقهى، گرايش و توجه به آيات الاحكام و بحثهاى فقهى به مناسبت آيه است. مفسّران عمدتا در اين دسته از آيات از روش مجزا كردن تفسير از بحثهاى فقهى پيروى كردهاند و بحثهاى فقهى را به كتابهاى مستقل آيات الاحكام و احكام القرآن احاله دادهاند، مگر برخى از تفاسير بزرگ كه مخلوطى شدهاند از اين دو گونه روش مثل تفسير الجامع لاحكام القرآن، قرطبى. | ||
علاّمه حسينى از اين جهت كه يكى از فقهاى بارز و مجتهدين مسلم دوران معاصر و از اساتيد بزرگى چون مرحوم نائينى و كمپانى و حائرى، داراى اجازه اجتهاد مطلق است و سالها در حوزه علميه نجف به تحصيل اشتغال داشته، طبيعى است كه با نگاه فقهى به اين دسته از آيات چشم بدوزد و همچون يك مجتهد مسلّم به تفسير اين آيات بپردازد، اما با همه اينها «انوار درخشان» كمتر چنين نمودى را دارد و لذا شاهد بحث گسترده و آكادميكى از مباحث فقهى نيستيم. مفسّر تنها در محدودۀ آيه، به توضيح و تبيين برمىآيد و نه تفسير او تفسير فقهى است و نه به صورت موضوعى است كه آيات مشابه يك موضوع فقهى را جمعآورى كند و به استنباط حكم بپردازد، بلكه تنها از منظر يك مفسّر به ذكر استدلال و احيانا نقل روايت فقهى مورد ترجيح بسنده مىكند. البته گاه براى تبيين حكمى، به توضيح و تفسير فلسفى حكم مىپردازد، مثل بحث فلسفه تشريع كعبه (ج 6/2 و 141/3)، علت جهاد با مشركين (ج 144/2، 308)، فلسفۀ حج (ج 158/2، ج 159/11-163)، الكل و مضرات آن (ج 206/2)، مفاسد قمار (ج 209/2) و... | علاّمه حسينى از اين جهت كه يكى از فقهاى بارز و مجتهدين مسلم دوران معاصر و از اساتيد بزرگى چون [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] و كمپانى و حائرى، داراى اجازه اجتهاد مطلق است و سالها در حوزه علميه نجف به تحصيل اشتغال داشته، طبيعى است كه با نگاه فقهى به اين دسته از آيات چشم بدوزد و همچون يك مجتهد مسلّم به تفسير اين آيات بپردازد، اما با همه اينها «انوار درخشان» كمتر چنين نمودى را دارد و لذا شاهد بحث گسترده و آكادميكى از مباحث فقهى نيستيم. مفسّر تنها در محدودۀ آيه، به توضيح و تبيين برمىآيد و نه تفسير او تفسير فقهى است و نه به صورت موضوعى است كه آيات مشابه يك موضوع فقهى را جمعآورى كند و به استنباط حكم بپردازد، بلكه تنها از منظر يك مفسّر به ذكر استدلال و احيانا نقل روايت فقهى مورد ترجيح بسنده مىكند. البته گاه براى تبيين حكمى، به توضيح و تفسير فلسفى حكم مىپردازد، مثل بحث فلسفه تشريع كعبه (ج 6/2 و 141/3)، علت جهاد با مشركين (ج 144/2، 308)، فلسفۀ حج (ج 158/2، ج 159/11-163)، الكل و مضرات آن (ج 206/2)، مفاسد قمار (ج 209/2) و... | ||
البته گاهى بحثهاى فقهى مفسّر جنبه كلامى دارد و آن مواردى است كه در حكم فقهى، بين شيعه و ديگر مذاهب اسلامى اختلاف است، مثل بحث چگونگى وضو (ج 368/4)، لزوم فاصله شدن در طلاقهاى سه گانه (ج 235/2)، مفاد تقيّه (ج 51/3)، كه در اين موارد بيشتر توضيح مىدهد و استدلال مىكند و آراء مخالفان را به نقد مىكشد. | البته گاهى بحثهاى فقهى مفسّر جنبه كلامى دارد و آن مواردى است كه در حكم فقهى، بين شيعه و ديگر مذاهب اسلامى اختلاف است، مثل بحث چگونگى وضو (ج 368/4)، لزوم فاصله شدن در طلاقهاى سه گانه (ج 235/2)، مفاد تقيّه (ج 51/3)، كه در اين موارد بيشتر توضيح مىدهد و استدلال مىكند و آراء مخالفان را به نقد مىكشد. |
ویرایش