۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
جز (جایگزینی متن - 'ف«' به 'ف «') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
توجه يعقوبى اساساً معطوف به مسائل آمارى و توصيف عوارض زمين است، به موضوع خراج نيز توجه بسيار دارد و از نژادشناسى و صنايع و فنون نيز غافل نيست. توصيف وى از طرح تاريخى بغداد و سامره اهميت فراوان دارد. توصيف آفريقا پيش از آنكه به دست فاطميان از ديگر سرزمينهاى خلافت جدا شود، درخور ملاحظه است. از اندلس نيز اطلاعات گرانبهايى در اختيار مىنهد؛ از آن جمله، خبر هجوم نورمنها به اندلس در سال 844م / 230ق است و عبارت | توجه يعقوبى اساساً معطوف به مسائل آمارى و توصيف عوارض زمين است، به موضوع خراج نيز توجه بسيار دارد و از نژادشناسى و صنايع و فنون نيز غافل نيست. توصيف وى از طرح تاريخى بغداد و سامره اهميت فراوان دارد. توصيف آفريقا پيش از آنكه به دست فاطميان از ديگر سرزمينهاى خلافت جدا شود، درخور ملاحظه است. از اندلس نيز اطلاعات گرانبهايى در اختيار مىنهد؛ از آن جمله، خبر هجوم نورمنها به اندلس در سال 844م / 230ق است و عبارت معروف «كسانى كه روس نام دارند» كه در ضمن آن آمده و نام يعقوبى را در محافل علمى مشهور كرده و چند تحقيق مهم در باره آن انجام گرفته است. | ||
يعقوبى، به اطلاعات جغرافيايى، كمتر اهميت مىدهد و در پى ارائه نمودارى عمومى از ولايتها براى كسانى است كه مىخواهند به سرعت با آن آشنا شوند. تمايل مؤلف، به تحليل عقلى در همه كتاب احساس مىشود و عجيب نيست اگر از گفتوگو در باره عجايب كه مؤلفان ديگر دلباخته آن بودهاند، بركنار مانده است. | يعقوبى، به اطلاعات جغرافيايى، كمتر اهميت مىدهد و در پى ارائه نمودارى عمومى از ولايتها براى كسانى است كه مىخواهند به سرعت با آن آشنا شوند. تمايل مؤلف، به تحليل عقلى در همه كتاب احساس مىشود و عجيب نيست اگر از گفتوگو در باره عجايب كه مؤلفان ديگر دلباخته آن بودهاند، بركنار مانده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» | نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» | ||
مؤلف، سپس، به | مؤلف، سپس، به توصيف «مغرب» مىپردازد و منظورش از مغرب، سرزمينهايى است كه در غرب مصر واقع شده، مانند برقه، ودان، اطرابلس، قيروان و اندلس. يعقوبى، برقه را از شهرهاى بزرگ با اقليمهاى بسيار مىداند كه طوايف بربر (ساكنان آفريقاى شمالى) و قومى از روميان قديم در آن سكونت دارند. | ||
يعقوبى، از اندلس و شهرهاى آن و فتحش به دست طارق بن زياد ياد كرده، مىگويد: «بنىاميه، در آن فرمانروايى مىكنند»، سپس قرطبه و اشبيليه را از شهرهاى مهم آن دانسته، مىافزايد: «روسها، درسال 229ق، به شهر اخير آمده و به قتل و غارت پرداختند». | يعقوبى، از اندلس و شهرهاى آن و فتحش به دست طارق بن زياد ياد كرده، مىگويد: «بنىاميه، در آن فرمانروايى مىكنند»، سپس قرطبه و اشبيليه را از شهرهاى مهم آن دانسته، مىافزايد: «روسها، درسال 229ق، به شهر اخير آمده و به قتل و غارت پرداختند». |
ویرایش