۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى مىپردازد، براى نمونه مىگويد: اگر تثليت و توحيد هر دو امر حقيقى است، اجتماع دو ضد حقيقى پيش مىآيد، لذاواجبالوجود متعدد مىشود، بنابراين بايد پذيرفت كه مسيحى، موحد واقعى نيست. | در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى مىپردازد، براى نمونه مىگويد: اگر تثليت و توحيد هر دو امر حقيقى است، اجتماع دو ضد حقيقى پيش مىآيد، لذاواجبالوجود متعدد مىشود، بنابراين بايد پذيرفت كه مسيحى، موحد واقعى نيست. | ||
در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مىدهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى(ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است. | در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مىدهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى (ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است. | ||
در فصل سوم به ابطال ادله نقليّه بر الوهيت مسيح با نقد آياتى كه از آنها الوهيت مسيح استنباط مىشود، پرداخته است. | در فصل سوم به ابطال ادله نقليّه بر الوهيت مسيح با نقد آياتى كه از آنها الوهيت مسيح استنباط مىشود، پرداخته است. |
ویرایش