۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''تاريخ جهانگشاى جوينى'''، اثر عطاملك جوينى و تحقيق علامه محمد قزوينى در موضوع تاريخ مىباشد، چنانكه از قراين بر مىآيد، | '''تاريخ جهانگشاى جوينى'''، اثر عطاملك جوينى و تحقيق علامه محمد قزوينى در موضوع تاريخ مىباشد، چنانكه از قراين بر مىآيد، مؤلف كتاب را در طى سنوات مختلف و معينى تألیف كرده است. اكثر اشتغال او به امور ديوانى و عدم استقرار او در مكانى معين، باعث شد، كه هر بخش يا بخشهايى از كتاب را بدون نظم، در اوقاتى كه براى او، فرصتى دست مىداده بنويسد. او تصريح مىكند كه «و اگر فارغ دلى باشد كه روزگار بر تعليق و تحصيل مصروف كند و همت او بر ضبط احوال مشغول باشد، در زمانى طويل از شرح يك ناحيت نكند، او آن را در عقد كتابت نتواند كشيد تا بدان چه رسد كه از روى هوس محرر اين كلمات را با آن كه طرفهالعين زمان تحصيل ميسر نيست، چه مگر در اسفار بعيد يك ساعت در فرصت نزول اختلاسى مىكند و آن حكايت را موادى مىنويسد.» | ||
از اين جا مشخص مىگردد، كه مواضع مختلف كتاب در تاريخهاى متفاوت نوشته شده است. از ديباچه جلد اول و سوم كتاب معلوم است كه منگوقا آن، در حين تألیف كتاب در قيد حيات بوده است و وفات منگوقا آن در اواخر سنه 656 يا اوايل سنه 657ق بوه است. | از اين جا مشخص مىگردد، كه مواضع مختلف كتاب در تاريخهاى متفاوت نوشته شده است. از ديباچه جلد اول و سوم كتاب معلوم است كه منگوقا آن، در حين تألیف كتاب در قيد حيات بوده است و وفات منگوقا آن در اواخر سنه 656 يا اوايل سنه 657ق بوه است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
كتاب چنانچه خود | كتاب چنانچه خود مؤلف آن را در 3 مجلد تقسيمبندى كرده است. جلد اول بعد از ديباچه طولانى آن، شامل فصلى در آداب و رسوم مغول قديم و فصلى در قوانين چنگيزخان، معروف به ياساى چنگيزى، پس از آن تاريخ چنگيزخان و خروج وى و فتوحاتش در سرزمين اويغور، شرحى درباره اقوام اويغور و عقايد و آداب و رسوم آنها، سپس از لشكركشى و فتوحات چنگيزخان به ماوراءالنهر و ايران و قتل عام و نابودى و تخريب آن سرزمينها و ساقط كردن حكومت خوارزمشاهيان و ساير وقايع تا وفات چنگيرخان (615-624ق) و تاريخ سلطنت اوكتاى قا آن بن چنگيزخان (626- 639ق) و حكايات مربوط به او، همچنين دوره نيابت سلطنت توراكينا خاتون، مادر كيوكخان (639-643ق) و سلطنت كيوكخان اوكتاى قاآن و سپس شرح مختصرى در تاريخ جوينى بن و جغتاى، پسران چنگيز خان، جلد اول را ختم مىنمايد. | ||
با وجود اين كه عطاملك جوينى، در نوشتن جلد اول، از منابعى سود جسته، ولى بيشر اطلاعات او، حاصل پنج بار سفرى است كه به همراه امير ارغون به «قراقرو» پايتخت مغولان انجام داده بود. علاءالدين شرح كامل لشكركشى خاى مغولان را در تاريخ خويش نقل كرده است. كتاب او در همان سال تألیف كتاب جوزجانى (طبقات ناصر)، نوشته شده است. به دليل جوانى عطاملك هنگام تألیف كتاب، نمىتوان او را در شمار معاصران هجوم مغول محسوب داشت. با اين حال مىتوانسته از گفتههاى افراد مسنترى كه هم عصر آن دوران بودند، استفاده كند. يكى از منابع مهم عطاملك در تألیف جلد اول كتاب خود، تاريخ سرى مغول بوده است. | با وجود اين كه عطاملك جوينى، در نوشتن جلد اول، از منابعى سود جسته، ولى بيشر اطلاعات او، حاصل پنج بار سفرى است كه به همراه امير ارغون به «قراقرو» پايتخت مغولان انجام داده بود. علاءالدين شرح كامل لشكركشى خاى مغولان را در تاريخ خويش نقل كرده است. كتاب او در همان سال تألیف كتاب جوزجانى (طبقات ناصر)، نوشته شده است. به دليل جوانى عطاملك هنگام تألیف كتاب، نمىتوان او را در شمار معاصران هجوم مغول محسوب داشت. با اين حال مىتوانسته از گفتههاى افراد مسنترى كه هم عصر آن دوران بودند، استفاده كند. يكى از منابع مهم عطاملك در تألیف جلد اول كتاب خود، تاريخ سرى مغول بوده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
علامه محمد قزوينى مىنويسد: به واسطه اهميت موضوع جانگشاى، عينى تاريخ مغول، خوارزمشاهى، اسماعيليه و فقدان تألیفى ديگر در اين موضوع در آن عصر، با ملاحظه مزايائى كه جوينى را در تألیف اين كتاب فراهم بوده است، وى از اعاظم رجال دولت مغول بوده و سالهاى دراز در طول و عرض ممالك مغول سفر نموده و غالب وقايع را خود به راىالعينى مشاهده كرده، يا بلاواسطه از ثقات قوم شنيده و آباء واقارب وى، همه از ملازمان دولت خوارزمشاهى و مغول بودهاند و كتابخانه شايع الصيت الموت كه تاريخ اسماعيليه اين كتاب مستخرج از آن است، به فرمان هولاكو به تمامها به تصرف جوينى درآمده بود. بدين ملاحظات، كتاب جهانگشاى از همان زمان تألیف شهرت عظيم يافته و قبول عامه به هم رسانيده و طرف وثوق خواص گرديده است. اين است كه غالب مورخين از معاصرين | علامه محمد قزوينى مىنويسد: به واسطه اهميت موضوع جانگشاى، عينى تاريخ مغول، خوارزمشاهى، اسماعيليه و فقدان تألیفى ديگر در اين موضوع در آن عصر، با ملاحظه مزايائى كه جوينى را در تألیف اين كتاب فراهم بوده است، وى از اعاظم رجال دولت مغول بوده و سالهاى دراز در طول و عرض ممالك مغول سفر نموده و غالب وقايع را خود به راىالعينى مشاهده كرده، يا بلاواسطه از ثقات قوم شنيده و آباء واقارب وى، همه از ملازمان دولت خوارزمشاهى و مغول بودهاند و كتابخانه شايع الصيت الموت كه تاريخ اسماعيليه اين كتاب مستخرج از آن است، به فرمان هولاكو به تمامها به تصرف جوينى درآمده بود. بدين ملاحظات، كتاب جهانگشاى از همان زمان تألیف شهرت عظيم يافته و قبول عامه به هم رسانيده و طرف وثوق خواص گرديده است. اين است كه غالب مورخين از معاصرين مؤلف يا متاخرين از او هم رسما از اين كتاب نقل كردهاند و آن را يكى از مآخذ معتبره خود محسوب داشتهاند.» | ||
تاريخ جهانگشاى جوينى به لحاظ زمانى، مقدم بر دو تاريخ مهم ديگر آن دوره؛ يعنى جامعالتواريخ و تاريخ وصاف است. اين تاريخ براى اطلاع از احوال مغول، به خصوص شعبهاى كه در ايران سلطنت كردهاند، يكى از مسلمترين و معتبرترين مدارك محسوب مىشود. | تاريخ جهانگشاى جوينى به لحاظ زمانى، مقدم بر دو تاريخ مهم ديگر آن دوره؛ يعنى جامعالتواريخ و تاريخ وصاف است. اين تاريخ براى اطلاع از احوال مغول، به خصوص شعبهاى كه در ايران سلطنت كردهاند، يكى از مسلمترين و معتبرترين مدارك محسوب مىشود. |
ویرایش