۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «') |
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگنامهنويس جغرافيايى در اندلس شمرد. | در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگنامهنويس جغرافيايى در اندلس شمرد. | ||
قلقشندى، بهصورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار فى ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه | قلقشندى، بهصورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار فى ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه در «كشف الظنون» از آن بهصورتهاى مختلف«الروض المعطار فى أخبار الأقطار»، «الروض المعطار فى خبر الأقطار» نام برده است. در نسخههاى خطى موجود اين اثر هم نام آن با اختلاف در جزء«أخبار» و «أقطار» منعكس است. در باره تاريخ تأليف كتاب، قرائن تاريخى مندرج در متن «الروض»، از آغاز سده 8ق / 14م، فراتر نمىرود. در واقع جديدترين تاريخ تصريح شده در «الروض»، مربوط به درگذشت محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف النواوى در 676ق، است. | ||
كتاب، در باره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را بهصورت وسيلهاى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مىكند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كردهاند، تسلى مىيابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مىخواهد. | كتاب، در باره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را بهصورت وسيلهاى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مىكند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كردهاند، تسلى مىيابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مىخواهد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
با بررسى محتواى اثر ابن عبدالمنعم، برخى مطالب مقدمه او مورد تصديق و بعضى ديگر مورد ترديد قرار مىگيرد. تفصيلات بسيار راجع به برخى جاها و اخبار و حوادث تاريخى مربوط به اين نقاط گاه از حد اختصار فراتر مىرود(كه با غرض مؤلف كه همانا ايجاز و اختصار است، منافات دارد). در بعضى موارد، در برابر اين افراط، با تفريط مواجه مىشويم، چنانكه اطلاعات ارائه شده در ذيل برخى از مناطق جغرافيايى، از حد ذكر نام منطقه كلى محل يا فاصله آن نسبت به برخى جاهاى ديگر فراتر نمىرود و هيچ نكته تاريخى يا بديع در بيان مؤلف در باره آنجا ديده نمىشود. ترتيب الفبايى نامها، اگرچه در حرف اول رعايت شده است، اما در مورد حرفهاى بعدى هميشه دقيق نيست. در بسيارى از موارد هم مطالب اين كتاب نقل و اقتباسهايى است كه از«نزهة المشتاق» و يا ساير كتب صورت گرفته است. ذهن عجايبپسند مؤلف، او را به نقل بعضى شايعات زمان نيز وادار كرده است. بعضى اشتباهات جغرافيايى مؤلف هم در اين اثر مشاهده مىشود. | با بررسى محتواى اثر ابن عبدالمنعم، برخى مطالب مقدمه او مورد تصديق و بعضى ديگر مورد ترديد قرار مىگيرد. تفصيلات بسيار راجع به برخى جاها و اخبار و حوادث تاريخى مربوط به اين نقاط گاه از حد اختصار فراتر مىرود(كه با غرض مؤلف كه همانا ايجاز و اختصار است، منافات دارد). در بعضى موارد، در برابر اين افراط، با تفريط مواجه مىشويم، چنانكه اطلاعات ارائه شده در ذيل برخى از مناطق جغرافيايى، از حد ذكر نام منطقه كلى محل يا فاصله آن نسبت به برخى جاهاى ديگر فراتر نمىرود و هيچ نكته تاريخى يا بديع در بيان مؤلف در باره آنجا ديده نمىشود. ترتيب الفبايى نامها، اگرچه در حرف اول رعايت شده است، اما در مورد حرفهاى بعدى هميشه دقيق نيست. در بسيارى از موارد هم مطالب اين كتاب نقل و اقتباسهايى است كه از«نزهة المشتاق» و يا ساير كتب صورت گرفته است. ذهن عجايبپسند مؤلف، او را به نقل بعضى شايعات زمان نيز وادار كرده است. بعضى اشتباهات جغرافيايى مؤلف هم در اين اثر مشاهده مىشود. | ||
اما با وجود ملاحظات ياد شده، نمىتوان در ارزش و اهميت«الروض» ترديد كرد. اين كتاب، ويژگىهاى غير قابل انكارى دارد. اقتباسهاى گفته و ناگفته مؤلف كه اثر او را بهصورت نسخه دوم مآخذش درآورده، در حال حاضر كه مثلاً تنها جزئى كوچك از | اما با وجود ملاحظات ياد شده، نمىتوان در ارزش و اهميت«الروض» ترديد كرد. اين كتاب، ويژگىهاى غير قابل انكارى دارد. اقتباسهاى گفته و ناگفته مؤلف كه اثر او را بهصورت نسخه دوم مآخذش درآورده، در حال حاضر كه مثلاً تنها جزئى كوچك از اثر «بكرى»، در مورد اندلس در دست است، اهميت بسيار دارد. در مقايسه با اطلاعات بكرى در باره سرزمينهاى اسلاونشين، روايت«الروض» كاملتر به نظر مىرسد. مآخذ اصلى بسيارى كه در «الروض» از آنها بهره برده شده، هنوز شناخته نيست و اگر نقل قولهاى ابن عبدالمنعم از آنها نمىبود، كاملاً براى هميشه مفقود مىشدند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش