۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
3- امر به شى بر وجه مطلوب (لفظاً و معناً) مقتضى نهى از ضدّ خاصّش نيست. | 3- امر به شى بر وجه مطلوب (لفظاً و معناً) مقتضى نهى از ضدّ خاصّش نيست. | ||
4- | 4- مؤلف در بحث خبر واحد عارى از قراين قطعيه قائل به حجيت عقلى و شرعى آن است برخلاف سيدمرتضى، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] و هم نظر با شيخ، محقق و علاّمه. | ||
5- | 5- مؤلف در تعريف اجتهاد همان ديدگاه [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] را دارد و اجتهاد را تلاش كامل فقيه در تحصيل ظن به حكم شرعى برمىشمارد. همچنين صاحب معالم، تجزّى در اجتهاد و امكان قدرت داشتن فرد تنها بر استنباط بعضى از مسائل را ممتنع نمىداند اما جواز تمسّك به استنباط مجتهد متجزّى در مقايسه با استنباط مجتهد مطلق را قبول ندارند. | ||
6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مىگويد: اصوليان در اين مساله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفتهاند و اين از كلام شيخ ظاهر مىشود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كردهاند و اين قول به واقع نزديكتر است. | 6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مىگويد: اصوليان در اين مساله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفتهاند و اين از كلام شيخ ظاهر مىشود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كردهاند و اين قول به واقع نزديكتر است. | ||
7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مىفرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مىشود به همان گونهاى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ | 7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مىفرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مىشود به همان گونهاى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مؤلف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و [[شيخ مفيد]] در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است. | ||
8- به نظر | 8- به نظر مؤلف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مىكند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مىشود و با انجام يك فرد، صدق مىكند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مىگويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مىكند زيرا دوام مستلزم فوريّت است. | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== |
ویرایش