۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
2. در بيان طبقات سالكين طريقت: مشرب عرفاى صوفيه، اين است كه صوفى، يك فرقه است، ولى به اعتبار رجوع ايشان به خلق جهت ارشاد، مسمى به شيخ و مجذوب مىشوند و ايشان دو طايفهاند: اول، مشايخ كه به واسطه كمال متابعت رسول مختار و ائمه اطهار به مرتبهى كمال رسيدهاند؛ يعنى بعد از فناء در احديت ذات، به خلق رجوع مىنمايد كه از آن، تعبير به بقاء باللّه مىنمايند و اين فرقه، كامل و مكملند. طايفه دوم، كسانى هستند كه در وادى فناء چنان مفقود و نابود گرديدهاند كه اثرى و خبرى از ايشان به ناحيهى بقاء نرسيده. | 2. در بيان طبقات سالكين طريقت: مشرب عرفاى صوفيه، اين است كه صوفى، يك فرقه است، ولى به اعتبار رجوع ايشان به خلق جهت ارشاد، مسمى به شيخ و مجذوب مىشوند و ايشان دو طايفهاند: اول، مشايخ كه به واسطه كمال متابعت رسول مختار و ائمه اطهار به مرتبهى كمال رسيدهاند؛ يعنى بعد از فناء در احديت ذات، به خلق رجوع مىنمايد كه از آن، تعبير به بقاء باللّه مىنمايند و اين فرقه، كامل و مكملند. طايفه دوم، كسانى هستند كه در وادى فناء چنان مفقود و نابود گرديدهاند كه اثرى و خبرى از ايشان به ناحيهى بقاء نرسيده. | ||
3. در امر به ذكر و اظهار فضل اهل ذكر و مجلس ايشان: صوفيه، مىگويند كه آيات و احاديث زيادى در امر به ذكر كثير وجود دارد كه جهولى انكار آن نمىتواند نمود. | 3. در امر به ذكر و اظهار فضل اهل ذكر و مجلس ايشان: صوفيه، مىگويند كه آيات و احاديث زيادى در امر به ذكر كثير وجود دارد كه جهولى انكار آن نمىتواند نمود. در «اصول [[الکافی|كافى]]»، در تمجيد اهل ذكر، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] حديثى نقل شده است كه ابتداى آن، اين است: «ما من شىء الا و له حد ينتهى اليه الا ذكر الله فليس له حد». | ||
4. در تبيين ذكر و فكر اهل عرفان: طريقهى اهل معرفت و سلوك، ذكر و فكر است و بيشتر، ذكر خفى است كه اهل سلوك، بر اساس اجازه به آن مشغول مىشوند و ذكر خفى، از ذكر جلى افضل است و براهين عقلى و نقلى در اين رابطه، بىحساب است و تمام عرفا، اين طريقه را داشتهاند و در نظم و نثر خود اشاره كردهاند. | 4. در تبيين ذكر و فكر اهل عرفان: طريقهى اهل معرفت و سلوك، ذكر و فكر است و بيشتر، ذكر خفى است كه اهل سلوك، بر اساس اجازه به آن مشغول مىشوند و ذكر خفى، از ذكر جلى افضل است و براهين عقلى و نقلى در اين رابطه، بىحساب است و تمام عرفا، اين طريقه را داشتهاند و در نظم و نثر خود اشاره كردهاند. |
ویرایش