پرش به محتوا

در قلمروی خانان مغول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن ('
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «')
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
خط ۶۳: خط ۶۳:
اولين فرمانروايى كه به معرفى وى و ارائه تصويرى از او پرداخته شده، ظهيرالدين بابر، بنيانگذار قلمرو خانان مغول است كه بين سال‌هاى 1483تا1530م. ميزيسته است. مولف در اين بخش به زندگانى وى و فتوحاتش و نيز استعداد ادبى وى و سرانجام مرگ او اشاره مى‌كند.
اولين فرمانروايى كه به معرفى وى و ارائه تصويرى از او پرداخته شده، ظهيرالدين بابر، بنيانگذار قلمرو خانان مغول است كه بين سال‌هاى 1483تا1530م. ميزيسته است. مولف در اين بخش به زندگانى وى و فتوحاتش و نيز استعداد ادبى وى و سرانجام مرگ او اشاره مى‌كند.


در بخش بعدى، ناصرالدين همايون(1508-1550م.)، يكى ديگر از فرمانروايان مغول هند، معرفى مى‌گردد. ناصرالدين كسى بود كه به لطف علاقه‌اش، نخستين هنرمندان از ايران به قندهار، كابل و از آن جا به دهلى و آگرا رفتند. وى فرمانروايى علاقمند به مسائل معنوى، نجوم، سحر و جادو بود و به لذائذ نفسانى، زن و ترياك تمايل زيادى نداشت. بررسى زندگانى وى نشان مى‌دهد كه وى فرمانروايى مخالف جنگ بوده است. در نبردى كه بين وى و شرخان روى داد، شكست خورد و سرزمين پدرى خود را از كف داد. همايون به ايران و به دربار شاه طهماسب صفوى پناهنده شد. در اواسط آوارگى همايون، وى به بايرام خان، يكى از سربازان پدرش از طايفه تركمانان قره قيونلو برخورد و همايون به حمايت توانست قندهار را بازپس گيرد.
در بخش بعدى، ناصرالدين همايون (1508-1550م.)، يكى ديگر از فرمانروايان مغول هند، معرفى مى‌گردد. ناصرالدين كسى بود كه به لطف علاقه‌اش، نخستين هنرمندان از ايران به قندهار، كابل و از آن جا به دهلى و آگرا رفتند. وى فرمانروايى علاقمند به مسائل معنوى، نجوم، سحر و جادو بود و به لذائذ نفسانى، زن و ترياك تمايل زيادى نداشت. بررسى زندگانى وى نشان مى‌دهد كه وى فرمانروايى مخالف جنگ بوده است. در نبردى كه بين وى و شرخان روى داد، شكست خورد و سرزمين پدرى خود را از كف داد. همايون به ايران و به دربار شاه طهماسب صفوى پناهنده شد. در اواسط آوارگى همايون، وى به بايرام خان، يكى از سربازان پدرش از طايفه تركمانان قره قيونلو برخورد و همايون به حمايت توانست قندهار را بازپس گيرد.


سومين فرمانروا، جلال‌الدين اكبر، فرزند همايون است. وى بزرگترين فرمانرواى شبه قاره هند است و گاه با آسوكا، امپراتور بودايى، مقايسه مى‌شود. وى سواركارى مجذوب، جسور و خستگى‌ناپذير بود. براى او با وجود اينكه در پيش بهترين آموزگاران درس مى‌خواند و عاشقى شيفته كتاب و تصاوير بود، وقت زيادى براى درس خواندن نماند؛ از اين‌رو برخى وى را بى‌سواد قلمداد كرده‌اند و اين كه وى آدمى عامى و بى‌سواد بود، به عنوان يك واقعيت پذيرفته شده بود. برخى براى توضيح بى‌سوادى وى، عدم توانايى خاص در قرائت، را پيشنهاد كرده‌اند.
سومين فرمانروا، جلال‌الدين اكبر، فرزند همايون است. وى بزرگترين فرمانرواى شبه قاره هند است و گاه با آسوكا، امپراتور بودايى، مقايسه مى‌شود. وى سواركارى مجذوب، جسور و خستگى‌ناپذير بود. براى او با وجود اينكه در پيش بهترين آموزگاران درس مى‌خواند و عاشقى شيفته كتاب و تصاوير بود، وقت زيادى براى درس خواندن نماند؛ از اين‌رو برخى وى را بى‌سواد قلمداد كرده‌اند و اين كه وى آدمى عامى و بى‌سواد بود، به عنوان يك واقعيت پذيرفته شده بود. برخى براى توضيح بى‌سوادى وى، عدم توانايى خاص در قرائت، را پيشنهاد كرده‌اند.
خط ۷۱: خط ۷۱:
فرمانرواى بعدى، نورالدين جهانگير(1569-1617م.)است. سليم كه پس از به تخت نشستن خود را جهانگير ناميد، نخستين فرمانرواى مغول بود كه مادرش از خاندانى ترك يا ايرانى ريشه نگرفته بود. جهانگير به همه چيز علاقمند بود. او با معلومات‌ترين دوستدار هنر بود كه مى‌شد، تصور كرد. وى شخصيت كاملا پيچيده‌اى داشت. آگاه و زيبا، ولى نيز مايل به بى‌رحمى ناگهانى كه به واسطه بهره‌مندى از ترياك و الكل زياد تشديد مى‌شد.
فرمانرواى بعدى، نورالدين جهانگير(1569-1617م.)است. سليم كه پس از به تخت نشستن خود را جهانگير ناميد، نخستين فرمانرواى مغول بود كه مادرش از خاندانى ترك يا ايرانى ريشه نگرفته بود. جهانگير به همه چيز علاقمند بود. او با معلومات‌ترين دوستدار هنر بود كه مى‌شد، تصور كرد. وى شخصيت كاملا پيچيده‌اى داشت. آگاه و زيبا، ولى نيز مايل به بى‌رحمى ناگهانى كه به واسطه بهره‌مندى از ترياك و الكل زياد تشديد مى‌شد.


شاه جهان(1627-1657م.)، ديگر فرمانرواى مغول هند، پسر يك زن راجپوتى به نام يوده باى بود. وى تاج محل را به نام ملكه‌اش«ممتاز محل» بنا كرد. در دوره حكومت او، قلمروى مغول به بزرگترين شكوفايى ظاهر خود رسيد. در دوران وى بود كه دهلى نماد اسلام هند شد. همچنين وى بود كه دستور ساخت تخت طاووس را داد. روى اين تخت بهترين طلاسازان او هفت سال تمام كار كرده‌اند و شاعران، شگفت‌زده با مبالغه و اغراق، به مدح و ثناى آن پرداخته‌اند.
شاه جهان (1627-1657م.)، ديگر فرمانرواى مغول هند، پسر يك زن راجپوتى به نام يوده باى بود. وى تاج محل را به نام ملكه‌اش«ممتاز محل» بنا كرد. در دوره حكومت او، قلمروى مغول به بزرگترين شكوفايى ظاهر خود رسيد. در دوران وى بود كه دهلى نماد اسلام هند شد. همچنين وى بود كه دستور ساخت تخت طاووس را داد. روى اين تخت بهترين طلاسازان او هفت سال تمام كار كرده‌اند و شاعران، شگفت‌زده با مبالغه و اغراق، به مدح و ثناى آن پرداخته‌اند.


اورنگ زيب عالمگير(1618-1707م.) يكى ديگر از خانان مغول است كه در اين كتاب به معرفى وى پرداخته شده است. اورنگ زيب پس از زندانى كردن پدرش شاه جهان و كشتن سه برادرش، قلمرو خانان مغول را تا بزرگترين حد خود بسط و گسترش داد. براى او هنرهاى زيبا و زندگى تجملى‌اى كه اجدادش داشتند، ديگر جالب توجه نبود. او به احياى نظامى اسلامى توجه داشت. در واقع اجتماع كاملى كه بر روياهاى عارفانه بنا نهاده نشده باشد. «فتواى عالمگيرى» مجموعه نظريه‌هاى حقوقى منتشر شده در طول دوره حكومت او، مدرك ارزشمندى براى معيارهاى حقوقى در دوره حكومت او هستند.
اورنگ زيب عالمگير(1618-1707م.) يكى ديگر از خانان مغول است كه در اين كتاب به معرفى وى پرداخته شده است. اورنگ زيب پس از زندانى كردن پدرش شاه جهان و كشتن سه برادرش، قلمرو خانان مغول را تا بزرگترين حد خود بسط و گسترش داد. براى او هنرهاى زيبا و زندگى تجملى‌اى كه اجدادش داشتند، ديگر جالب توجه نبود. او به احياى نظامى اسلامى توجه داشت. در واقع اجتماع كاملى كه بر روياهاى عارفانه بنا نهاده نشده باشد. «فتواى عالمگيرى» مجموعه نظريه‌هاى حقوقى منتشر شده در طول دوره حكومت او، مدرك ارزشمندى براى معيارهاى حقوقى در دوره حكومت او هستند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش