پرش به محتوا

نضد القواعد الفقهية علی مذهب الإمامية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى«' به 'ی «')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«نضد القواعد الفقهية على مذهب الإمامية»، اثر عربى مقداد بن عبدالله سيورى حلى(متوفاى 826ق)، معروف به فاضل مقداد، از شاگردان مبرز [[شهيد اول]]، است و در تنقيح، ترتيب، تنظيم و تجديد نگارش كتاب«القواعد و الفوائد» [[شهيد اول]] نگارش يافته؛ بى‌آنكه مؤلف، چيزى بر اصل كتاب بيفزايد، مگر در مسئله قسمت كه آن را در آخر كتاب آورده است. اين كتاب، به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] و تحقيق سيد عبداللطيف كوه‌كمرى، به چاپ رسيده است.
'''نضد القواعد الفقهية على مذهب الإمامية'''، اثر عربى مقداد بن عبدالله سيورى حلى(متوفاى 826ق)، معروف به فاضل مقداد، از شاگردان مبرز [[شهيد اول]]، است و در تنقيح، ترتيب، تنظيم و تجديد نگارش كتاب«القواعد و الفوائد» [[شهيد اول]] نگارش يافته؛ بى‌آنكه مؤلف، چيزى بر اصل كتاب بيفزايد، مگر در مسئله قسمت كه آن را در آخر كتاب آورده است. اين كتاب، به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] و تحقيق سيد عبداللطيف كوه‌كمرى، به چاپ رسيده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
قطب اول، در بر دارنده پنج مطلب است:
قطب اول، در بر دارنده پنج مطلب است:


1. تفصيل اقسام حكم؛ اين مطلب، داراى دو فصل است:
#تفصيل اقسام حكم؛ اين مطلب، داراى دو فصل است:
 
#:الف) در باره اقتضاء(مشتمل بر اين مباحث: واجب، چيزى است كه تارك آن، اگر بدلش را به جا نياورد، مذمت مى‌شود؛ خطاب شارع، گاهى به جزيى تعلق مى‌گيرد و گاهى به كلى، لذا برخى واجب را به كلى على الاطلاق و غير آن، تقسيم كرده‌اند؛ امر تخييرى، به قدر مشترك بين واجبات تعلق مى‌گيرد؛ واجب، به فورى و غير فورى تقسيم مى‌شود؛ سنت، گاهى مترادف با مستحب استعمال مى‌شود و...)؛
الف) در باره اقتضاء(مشتمل بر اين مباحث: واجب، چيزى است كه تارك آن، اگر بدلش را به جا نياورد، مذمت مى‌شود؛ خطاب شارع، گاهى به جزيى تعلق مى‌گيرد و گاهى به كلى، لذا برخى واجب را به كلى على الاطلاق و غير آن، تقسيم كرده‌اند؛ امر تخييرى، به قدر مشترك بين واجبات تعلق مى‌گيرد؛ واجب، به فورى و غير فورى تقسيم مى‌شود؛ سنت، گاهى مترادف با مستحب استعمال مى‌شود و...)؛
#:ب) در باره اقسام وضع(شامل اين مباحث: سبب، يا معنوى است يا وقتى؛ علت، بايد با حكمى كه مترتب بر آن شده، مناسبت داشته باشد؛ سبب، گاهى قولى است مانند عقود، ايقاعات، تكبيرة الاحرام و... و گاهى فعلى، مانند صيد، التقاط، حيازت، احياء موات، كفر، زنا، سرقت، قتل نفس و...؛ سبب و مسبب، به اعتبار زمان مقارنت و عدم آن، تقسيمات گوناگونى دارند؛ سبب و مسبب، گاهى متحد و گاهى متعددند و در صورت تعدد، گاهى با يك‌ديگر تداخل مى‌كنند؛ تعريف و اقسام شرط؛ تعريف و اقسام مانع و...).
 
#مقاصد و وسايل؛ اين مطلب شامل اين مباحث است: متعلقات احكام، عبارتند از مقاصد بالذات كه فى نفسها، متضمن مصالح و مفاسدند و وسايل، كه طريق به مصالح و مفاسد مى‌باشند؛ اقسام وسايل(اجماع بر منع آن وجود دارد مثل حفر چاه در مسير مردم، اجماع بر جواز آن است مثل كاشتن درخت انگور و اختلافى است مثل بيع انگور به خمار)؛ وسايل، به پنج بخش تقسيم مى‌شوند و...
ب) در باره اقسام وضع(شامل اين مباحث: سبب، يا معنوى است يا وقتى؛ علت، بايد با حكمى كه مترتب بر آن شده، مناسبت داشته باشد؛ سبب، گاهى قولى است مانند عقود، ايقاعات، تكبيرة الاحرام و... و گاهى فعلى، مانند صيد، التقاط، حيازت، احياء موات، كفر، زنا، سرقت، قتل نفس و...؛ سبب و مسبب، به اعتبار زمان مقارنت و عدم آن، تقسيمات گوناگونى دارند؛ سبب و مسبب، گاهى متحد و گاهى متعددند و در صورت تعدد، گاهى با يك‌ديگر تداخل مى‌كنند؛ تعريف و اقسام شرط؛ تعريف و اقسام مانع و...).
#آنچه بر قواعد پنج‌گانه(قاعده يقين، قاعده نيت، قاعده سبب يسر بودن مشقت، قاعده نفى ضرر و قاعده معتبر بودن دو مرتبه تكرار در عادت حيض)، مترتب است؛
 
#پاره‌اى از قواعد اين باب(قاعده لفظ، يا دال بر كلى است يا دال بر كل، قاعده اصل، در لفظ، حمل آن بر حقيقت واحده است، قاعده لفظ صريح، در غير بابش به كار نمى‌رود مگر با قرينه، لفظ واحد، بر معناى حقيقى و مجازيش باهم حمل نمى‌شود، قاعده داخل نبودن مجاز در منصوص و قاعده آمدن صفت گاهى براى تخصيص و گاهى براى توضيح)؛
2. مقاصد و وسايل؛ اين مطلب شامل اين مباحث است: متعلقات احكام، عبارتند از مقاصد بالذات كه فى نفسها، متضمن مصالح و مفاسدند و وسايل، كه طريق به مصالح و مفاسد مى‌باشند؛ اقسام وسايل(اجماع بر منع آن وجود دارد مثل حفر چاه در مسير مردم، اجماع بر جواز آن است مثل كاشتن درخت انگور و اختلافى است مثل بيع انگور به خمار)؛ وسايل، به پنج بخش تقسيم مى‌شوند و...
#قواعد و احكام متعدد و پراكنده(شامل اقسام مطلق و مقيد، تأويل در ظواهر است نه در نصوص، گاهى حكم، بر خلاف دليل ثابت مى‌شود، به خاطر معارضه با دليلى قوى‌تر و...
 
3. آنچه بر قواعد پنج‌گانه(قاعده يقين، قاعده نيت، قاعده سبب يسر بودن مشقت، قاعده نفى ضرر و قاعده معتبر بودن دو مرتبه تكرار در عادت حيض)، مترتب است؛
 
4. پاره‌اى از قواعد اين باب(قاعده لفظ، يا دال بر كلى است يا دال بر كل، قاعده اصل، در لفظ، حمل آن بر حقيقت واحده است، قاعده لفظ صريح، در غير بابش به كار نمى‌رود مگر با قرينه، لفظ واحد، بر معناى حقيقى و مجازيش باهم حمل نمى‌شود، قاعده داخل نبودن مجاز در منصوص و قاعده آمدن صفت گاهى براى تخصيص و گاهى براى توضيح)؛
 
5. قواعد و احكام متعدد و پراكنده(شامل اقسام مطلق و مقيد، تأويل در ظواهر است نه در نصوص، گاهى حكم، بر خلاف دليل ثابت مى‌شود، به خاطر معارضه با دليلى قوى‌تر و...


قطب دوم، پيرامون ابواب مختلف فقهى، از جمله عبادات مى‌باشد و برخى از مطالب آن عبارت است از: بررسى معناى عبادت به قول مطلق؛ وجوب دورى از رياء در عبادت؛ عبادات مشهوره؛ بعضى از احكام حيض؛ وجوب نماز در صورت دخول وقت؛ تعارض خاص و عام؛ معنی «الصوم لى و انا اجزى به»؛ تقيه و توابع آن؛ اقسام حقوق؛ اقسام يمين؛ عدم جواز جمع بين عوض و معوض؛ احكام چيزى كه به‌صورت قهرى در ملك انسان وارد مى‌شود و...
قطب دوم، پيرامون ابواب مختلف فقهى، از جمله عبادات مى‌باشد و برخى از مطالب آن عبارت است از: بررسى معناى عبادت به قول مطلق؛ وجوب دورى از رياء در عبادت؛ عبادات مشهوره؛ بعضى از احكام حيض؛ وجوب نماز در صورت دخول وقت؛ تعارض خاص و عام؛ معنی «الصوم لى و انا اجزى به»؛ تقيه و توابع آن؛ اقسام حقوق؛ اقسام يمين؛ عدم جواز جمع بين عوض و معوض؛ احكام چيزى كه به‌صورت قهرى در ملك انسان وارد مى‌شود و...
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش