۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
«در منهج از عبدالله مسعود و او از پيغمبر اكرم(ص) چنين روايت كرده: «قرآن خواندن، احسان خداوند است كه به آن تمامى افراد بشر را دعوت فرموده، پس از خواندن [خوان] نعمت او بهرهمند شويد و هرچند توانيد فايده آن را برگيريد، زيرا قرآن ريسمان محكم است، هر كس دست در آن زند، هرگز از رحمت واسعه حق تعالى محروم نگردد...». | «در منهج از عبدالله مسعود و او از پيغمبر اكرم(ص) چنين روايت كرده: «قرآن خواندن، احسان خداوند است كه به آن تمامى افراد بشر را دعوت فرموده، پس از خواندن [خوان] نعمت او بهرهمند شويد و هرچند توانيد فايده آن را برگيريد، زيرا قرآن ريسمان محكم است، هر كس دست در آن زند، هرگز از رحمت واسعه حق تعالى محروم نگردد...». | ||
وى، حديث ظهور قرآن در قيامت به بهترين وجه را، ذكر مىكند و مىگويد: اخبار در باره مجسم شدن قرآن در قيامت و شفاعت كردن آن زياد است و گمان مكن كه اخبار و احاديثى كه از طرف معصومين(ع) رسيده كه قرآن در قبر بهصورت نيكو انيس مؤمن مىگردد و در آخرت مجسم مىشود و تكلم مىكند و شفاعت مىنمايد، ضربالمثل باشد و تأويل كنى و حمل بر غير ظاهرش نمايى. | وى، حديث ظهور قرآن در قيامت به بهترين وجه را، ذكر مىكند و مىگويد: اخبار در باره مجسم شدن قرآن در قيامت و شفاعت كردن آن زياد است و گمان مكن كه اخبار و احاديثى كه از طرف معصومين (ع) رسيده كه قرآن در قبر بهصورت نيكو انيس مؤمن مىگردد و در آخرت مجسم مىشود و تكلم مىكند و شفاعت مىنمايد، ضربالمثل باشد و تأويل كنى و حمل بر غير ظاهرش نمايى. | ||
روح حاكم و جنبه قوى در تفسير «مخزن العرفان» بعد اخلاقى، درس سير و سلوك و تربيت نفوس است كه رنگ اخلاقى و تربيتى، اين تفسير را از ديگر زمينههاى آن قوىتر ساخته است. اهتمام مفسر، در تربيت نفس انسانى و دور كردن آن از ظواهر فريبنده و ماديات و نزديك كردن به ذات حق تعالى است؛ در عين اينكه وظايف دنيوى او را متذكر مىشود. | روح حاكم و جنبه قوى در تفسير «مخزن العرفان» بعد اخلاقى، درس سير و سلوك و تربيت نفوس است كه رنگ اخلاقى و تربيتى، اين تفسير را از ديگر زمينههاى آن قوىتر ساخته است. اهتمام مفسر، در تربيت نفس انسانى و دور كردن آن از ظواهر فريبنده و ماديات و نزديك كردن به ذات حق تعالى است؛ در عين اينكه وظايف دنيوى او را متذكر مىشود. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
مؤلف، در ضمن تفسير آيات، به مباحث علوم قرآنى از قبيل اعجاز، حروف مقطعه، محكم و متشابه و بهندرت به شأن نزول پرداخته است. در باره اعجاز در آيات، تحدى را بيان و [[اعجاز قرآن]] را از جنبههاى مختلف بررسى مىكند. | مؤلف، در ضمن تفسير آيات، به مباحث علوم قرآنى از قبيل اعجاز، حروف مقطعه، محكم و متشابه و بهندرت به شأن نزول پرداخته است. در باره اعجاز در آيات، تحدى را بيان و [[اعجاز قرآن]] را از جنبههاى مختلف بررسى مىكند. | ||
با آنكه در آغاز سوره بقره در باره حروف مقطعه به تفصيل صحبت كرده، در آغاز سور داراى حروف مقطعه چون آل عمران، يونس، هود، يوسف، قصص، نمل و... نيز مطالبى را در همين باره متذكر شده است. در تفسير متشابهات مىگويد: براى فهم آنها بايد به گفتار معصومين(ع) رجوع كرد و چيزى از پيش خود نگفت. وى در اين باره مىنويسد: | با آنكه در آغاز سوره بقره در باره حروف مقطعه به تفصيل صحبت كرده، در آغاز سور داراى حروف مقطعه چون آل عمران، يونس، هود، يوسف، قصص، نمل و... نيز مطالبى را در همين باره متذكر شده است. در تفسير متشابهات مىگويد: براى فهم آنها بايد به گفتار معصومين (ع) رجوع كرد و چيزى از پيش خود نگفت. وى در اين باره مىنويسد: | ||
«خود را كوچكتر از آن مىدانم كه از دانشمندان عالى انتقاد كنم و به گفتارشان خردهگيرى نمايم. روى سخن به ديگران است. آنهايى كه چندان بصيرتى در فهم آيات قرآن ندارند، از اين فرمايشات (متشابهات) ممكن است خود را ببازند و از حد خود تجاوز كنند و در تفسير و تأويل كلام الله به فريب نفس گرفتار گردند و گمان كنند به محض فراگرفتن اندازهاى از قواعد عربى مىتوانند بدون تمسك به اخبار آل عصمت(ع) آيات متشابهات را به رأى و سليقه خود تفسير و تأويل كنند و مبتلا به تفسير به رأى منهىعنه گردند.» | «خود را كوچكتر از آن مىدانم كه از دانشمندان عالى انتقاد كنم و به گفتارشان خردهگيرى نمايم. روى سخن به ديگران است. آنهايى كه چندان بصيرتى در فهم آيات قرآن ندارند، از اين فرمايشات (متشابهات) ممكن است خود را ببازند و از حد خود تجاوز كنند و در تفسير و تأويل كلام الله به فريب نفس گرفتار گردند و گمان كنند به محض فراگرفتن اندازهاى از قواعد عربى مىتوانند بدون تمسك به اخبار آل عصمت(ع) آيات متشابهات را به رأى و سليقه خود تفسير و تأويل كنند و مبتلا به تفسير به رأى منهىعنه گردند.» |
ویرایش