۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در دايرة المعارفها و فرهنگنامههايى كه به دوران مماليك در مصر تأليف شده، جغرافيا مقامى خاص دارد؛ تا آنجا كه گاه اثر آن در همه كتاب نمودار است. بدينسان دوران نوآفرينى در ادبيات جغرافيايى اسلامى به سر مىرسد و پس از آن، دوران ركود است كه چيز تازهاى به وجود نيامده، بلكه به تقليد نمونههاى سابق بسنده كردهاند و گاه، براى همآهنگى با مقتضيات زمان، تغييراتى در آن دادهاند. با وجود اين، حتى به دوران تسلط تركان بر جهان اسلام، اينگونه نوشتهها از لحاظ مقدار نقصان نيافته است. | در دايرة المعارفها و فرهنگنامههايى كه به دوران مماليك در مصر تأليف شده، جغرافيا مقامى خاص دارد؛ تا آنجا كه گاه اثر آن در همه كتاب نمودار است. بدينسان دوران نوآفرينى در ادبيات جغرافيايى اسلامى به سر مىرسد و پس از آن، دوران ركود است كه چيز تازهاى به وجود نيامده، بلكه به تقليد نمونههاى سابق بسنده كردهاند و گاه، براى همآهنگى با مقتضيات زمان، تغييراتى در آن دادهاند. با وجود اين، حتى به دوران تسلط تركان بر جهان اسلام، اينگونه نوشتهها از لحاظ مقدار نقصان نيافته است. | ||
دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشتههاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بودهاند كه در موضوع تحقيقات خود بىطرف نماندهاند، نظر دانشوران مغربزمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافىدان نيز بودهاند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اينگونه نوشتهها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگهاى صليبى، چنين نوشت: «نوشتههاى اروپايى آن روزگار نمونهاى برتر از مؤلفات آنان(مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخنويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بىترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالبريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست». | دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشتههاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بودهاند كه در موضوع تحقيقات خود بىطرف نماندهاند، نظر دانشوران مغربزمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافىدان نيز بودهاند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اينگونه نوشتهها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگهاى صليبى، چنين نوشت: «نوشتههاى اروپايى آن روزگار نمونهاى برتر از مؤلفات آنان (مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخنويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بىترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالبريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست». | ||
در خصوص نوشتههاى جغرافيايى فارسى كه از ديدگاه مؤلف از اهميت ويژهاى برخوردارند مىخوانيم: «مؤلفات جغرافيايى فارسى با نوشتههاى جغرافيايى عربى رابطه نزديك دارد، در همان مسير مىرود و نقش آن را تكميل مىكند و گاهى مطالبى را محفوظ مىدارد كه اصل عربى آن به جا نمانده و احياناً منبع آثار مدون به زبان عربى است. پس از حمله مغول نوشتههاى جغرافيايى فارسى در مسير مستقل افتاد و نزديك به پايان قرن پانزدهم سلسله آثارى كه به جهات متعدد از نظر ما اهميت دارد خاتمه يافت، البته تكامل اين نوشتهها متوقف نماند، ولى تعقيب مراحل آن، مانند نوشتههاى عربى ضرورت ندارد و اين كار محتاج به تحقيقات خاصى است كه بايد بهوسيله محافل مشغول به تحقيقات ايرانى انجام شود». | در خصوص نوشتههاى جغرافيايى فارسى كه از ديدگاه مؤلف از اهميت ويژهاى برخوردارند مىخوانيم: «مؤلفات جغرافيايى فارسى با نوشتههاى جغرافيايى عربى رابطه نزديك دارد، در همان مسير مىرود و نقش آن را تكميل مىكند و گاهى مطالبى را محفوظ مىدارد كه اصل عربى آن به جا نمانده و احياناً منبع آثار مدون به زبان عربى است. پس از حمله مغول نوشتههاى جغرافيايى فارسى در مسير مستقل افتاد و نزديك به پايان قرن پانزدهم سلسله آثارى كه به جهات متعدد از نظر ما اهميت دارد خاتمه يافت، البته تكامل اين نوشتهها متوقف نماند، ولى تعقيب مراحل آن، مانند نوشتههاى عربى ضرورت ندارد و اين كار محتاج به تحقيقات خاصى است كه بايد بهوسيله محافل مشغول به تحقيقات ايرانى انجام شود». |
ویرایش