۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
اگرچه موضوع كتاب، تاريخ مردم عربزبان جهان اسلام از آغاز پيدايى اين دين تا امروز بوده، نويسنده ناگزير در توصيف برخى از دورهها اندكى از آن فراتر رفته و براى نمونه، هنگام بازگويى تاريخچه خلافت، به شرح امپراطورى عثمانى و گسترش آن يا بازرگانى اروپاييان پرداخته است. از اينرو، موضوع كتاب را يكسان و يكنواخت نمىتوان دانست؛ يعنى برخى از گزارشهاى آن گسترده و شمارى از آنها بسيار كوتاه مىنمايند. براى نمونه، گستره تاريخچه مغرب (مراكش) و خاورميانه با يكديگر همخوانى ندارند يا تاريخ كشورهاى عربزبان از تاريخ ديگر كشورهاى مسلمان جدا نشده است. | اگرچه موضوع كتاب، تاريخ مردم عربزبان جهان اسلام از آغاز پيدايى اين دين تا امروز بوده، نويسنده ناگزير در توصيف برخى از دورهها اندكى از آن فراتر رفته و براى نمونه، هنگام بازگويى تاريخچه خلافت، به شرح امپراطورى عثمانى و گسترش آن يا بازرگانى اروپاييان پرداخته است. از اينرو، موضوع كتاب را يكسان و يكنواخت نمىتوان دانست؛ يعنى برخى از گزارشهاى آن گسترده و شمارى از آنها بسيار كوتاه مىنمايند. براى نمونه، گستره تاريخچه مغرب (مراكش) و خاورميانه با يكديگر همخوانى ندارند يا تاريخ كشورهاى عربزبان از تاريخ ديگر كشورهاى مسلمان جدا نشده است. | ||
درآمد طولانى كتاب به سرگذشت ظهور اسلام و شكلگيرى آن مىپردازد. دعوى نويسنده اين است كه تمدنسازى بر پايه اسلام تا سده پنجم هجرى آغاز نشده بود. بخش نخست آن شكلگيرى و صيقل خوردن «عصبيت» عربان را با اسلام برمىرسد. نويسنده در اين بخش چنين مىپرسد: «جهان اسلام چگونه ساخته شد؟» آنگاه به سده هفتم ميلادى؛ يعنى هنگامه بعثت پيامبر(ص) مىرود و ماجراها را تا سه سده بعد دنبال مىكند. حاكميت و جامعه در اين سه دهه بر پايه آموزههاى اسلامى شكل گرفت و از اينرو، بهسادگى در سدههاى نهم و دهم از پديده «جهان اسلام» مىتوان سخن گفت. اين جهان ويژه چارچوب آموزههاى پيامبر(ص) جاى داشت و چنين مىپنداشت كه در همه عرصههاى زندگى تأثير مىگذارد؛ زيرا اسلام به مؤمنان هويتى مىبخشيد كه موجب تعريف شدن آنان در برابر ديگران مىشد و آنان همچون ديگر انسانها در سطحهاى گوناگون زندگى حاضر بودند. چگونگى شكلگيرى مرزهاى اين جامعه نوپديد (جهان فكرى اسلام) در واپسين گفتار اين بخش پاسخ مىيابد. | درآمد طولانى كتاب به سرگذشت ظهور اسلام و شكلگيرى آن مىپردازد. دعوى نويسنده اين است كه تمدنسازى بر پايه اسلام تا سده پنجم هجرى آغاز نشده بود. بخش نخست آن شكلگيرى و صيقل خوردن «عصبيت» عربان را با اسلام برمىرسد. نويسنده در اين بخش چنين مىپرسد: «جهان اسلام چگونه ساخته شد؟» آنگاه به سده هفتم ميلادى؛ يعنى هنگامه بعثت پيامبر (ص) مىرود و ماجراها را تا سه سده بعد دنبال مىكند. حاكميت و جامعه در اين سه دهه بر پايه آموزههاى اسلامى شكل گرفت و از اينرو، بهسادگى در سدههاى نهم و دهم از پديده «جهان اسلام» مىتوان سخن گفت. اين جهان ويژه چارچوب آموزههاى پيامبر (ص) جاى داشت و چنين مىپنداشت كه در همه عرصههاى زندگى تأثير مىگذارد؛ زيرا اسلام به مؤمنان هويتى مىبخشيد كه موجب تعريف شدن آنان در برابر ديگران مىشد و آنان همچون ديگر انسانها در سطحهاى گوناگون زندگى حاضر بودند. چگونگى شكلگيرى مرزهاى اين جامعه نوپديد (جهان فكرى اسلام) در واپسين گفتار اين بخش پاسخ مىيابد. | ||
درونمايه بخش دوم كتاب، سرگذشت پنج سده تحول در جهان اسلام و گزارش روند تمدنسازى آن از ظرافتهاى گذشت عمر در شهرها تا موسيقى است و نشان مىدهد كه چگونه مرزهاى زمينى از آناتولى تا هندوستان كشيده شد و مرزهاى فرهنگى در بالاترين سطح انديشه جاى گرفت؛ چنانكه حمله مغولان نيز نتوانست اين يكپارچگى فرهنگى را در هم كوبد، بلكه تنها به يكپارچگى سياسى مسلمانان آسيب رساند. اين نيروى فرهنگى موجب شد كه امپراطورىهاى تازهاى مانند عثمانى پديد آيند. نويسنده باور دارد كه يكپارچگى فرهنگى مسلمانان به نيكى در اثر مهم ابنبطوطه بازتابيده است. | درونمايه بخش دوم كتاب، سرگذشت پنج سده تحول در جهان اسلام و گزارش روند تمدنسازى آن از ظرافتهاى گذشت عمر در شهرها تا موسيقى است و نشان مىدهد كه چگونه مرزهاى زمينى از آناتولى تا هندوستان كشيده شد و مرزهاى فرهنگى در بالاترين سطح انديشه جاى گرفت؛ چنانكه حمله مغولان نيز نتوانست اين يكپارچگى فرهنگى را در هم كوبد، بلكه تنها به يكپارچگى سياسى مسلمانان آسيب رساند. اين نيروى فرهنگى موجب شد كه امپراطورىهاى تازهاى مانند عثمانى پديد آيند. نويسنده باور دارد كه يكپارچگى فرهنگى مسلمانان به نيكى در اثر مهم ابنبطوطه بازتابيده است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
مترجم كتاب در كار خود ناگزير از منابع فراوان ديگرى در اينباره بهويژه براى توضيح نامها يا يافتن روايتها بهره برده و تلاش كرده است كه سادهنويسى و سرهنويسى را پاس دارد. | مترجم كتاب در كار خود ناگزير از منابع فراوان ديگرى در اينباره بهويژه براى توضيح نامها يا يافتن روايتها بهره برده و تلاش كرده است كه سادهنويسى و سرهنويسى را پاس دارد. | ||
درختواره دودمانهاى مهم تاريخ عرب؛ مانند خاندان پيامبر(ص)، امامان شيعه، خلفا (راشدين، بنىاميه و بنىعباس) و خانوادههاى حاكم در سدههاى نوزدهم و بيستم (پادشاهان عثمانى، خاندان محمدعلى پاشا در مصر، خاندان علويان مراكش و خاندان هاشمى) در پايان كتاب آمده است. نقشههايى كه مرزهاى جغرافيايى و گستره امپراطورى اسلامى را نشان مىدهند، از افزودنىهاى بسيار سودمند اين كتاب به شمار مىرود. فهرست منابع و نمايه كسان را نيز در پايان كتاب مىتوان يافت. | درختواره دودمانهاى مهم تاريخ عرب؛ مانند خاندان پيامبر (ص)، امامان شيعه، خلفا (راشدين، بنىاميه و بنىعباس) و خانوادههاى حاكم در سدههاى نوزدهم و بيستم (پادشاهان عثمانى، خاندان محمدعلى پاشا در مصر، خاندان علويان مراكش و خاندان هاشمى) در پايان كتاب آمده است. نقشههايى كه مرزهاى جغرافيايى و گستره امپراطورى اسلامى را نشان مىدهند، از افزودنىهاى بسيار سودمند اين كتاب به شمار مىرود. فهرست منابع و نمايه كسان را نيز در پايان كتاب مىتوان يافت. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش