پرش به محتوا

مقالات حول مباحث الألفاظ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'و«' به 'و «'
جز (جایگزینی متن - 'آیت‌الله' به 'آیت‌الله ')
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «')
خط ۶۵: خط ۶۵:
علت نام‌گذارى دو دلالت عقلى و طبعى به اين نام، بدين علت است كه هر دو حاسه عاقله و طبع توانايى ادراك امور ذاتى را بالاستقلال دارا مى‌باشند و اين، بر خلاف دلالت جعلى(وضعى) است كه ادراك آن نياز به تعليم و تعلم دارد.
علت نام‌گذارى دو دلالت عقلى و طبعى به اين نام، بدين علت است كه هر دو حاسه عاقله و طبع توانايى ادراك امور ذاتى را بالاستقلال دارا مى‌باشند و اين، بر خلاف دلالت جعلى(وضعى) است كه ادراك آن نياز به تعليم و تعلم دارد.


نويسنده، در ادامه، مى‌افزايد: لازم به ذكر است كه دلالت وضعيه لفظيه، تابع اراده متكلم مى‌باشد، چرا كه دلالت يك لفظ بر يك معنى، فرع وجود عليت بين طرفين يا اشتراك آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت«انية» و«لمية» و دليل، در دليل«انى» و«لمى» منحصر گرديده است و مجرد وضع يك لفظ براى يك معنا، نه باعث مى‌شود كه موضوع، علت براى موضوع‌له باشد و نه معلول آن و نه مشترك با آن در علت، پس به‌تنهايى موجب علم و دلالت نمى‌گردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن مى‌شود و عليت، فقط بين لفظ موضوع صادر شده از متكلم عارف به وضع، در مقام افاده و بين مراد وى ثابت مى‌باشد؛ چون در اين‌صورت، لفظ، از اراده متكلم منبعث مى‌گردد؛ به‌گونه انبعاث معلول از علت خويش، پس با آن لفظ، بر اراده متكلم استدلال مى‌شود؛ به‌گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متكلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت مى‌كند اگر گوينده، معصوم يا مطلب بديهى و متكلم صادق باشد؛ چون در اين‌صورت، بين واقع و مراد متكلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اوليه لفظ، مراد گوينده و ضمير وى است...
نويسنده، در ادامه، مى‌افزايد: لازم به ذكر است كه دلالت وضعيه لفظيه، تابع اراده متكلم مى‌باشد، چرا كه دلالت يك لفظ بر يك معنى، فرع وجود عليت بين طرفين يا اشتراك آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت«انية» و «لمية» و دليل، در دليل«انى» و «لمى» منحصر گرديده است و مجرد وضع يك لفظ براى يك معنا، نه باعث مى‌شود كه موضوع، علت براى موضوع‌له باشد و نه معلول آن و نه مشترك با آن در علت، پس به‌تنهايى موجب علم و دلالت نمى‌گردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن مى‌شود و عليت، فقط بين لفظ موضوع صادر شده از متكلم عارف به وضع، در مقام افاده و بين مراد وى ثابت مى‌باشد؛ چون در اين‌صورت، لفظ، از اراده متكلم منبعث مى‌گردد؛ به‌گونه انبعاث معلول از علت خويش، پس با آن لفظ، بر اراده متكلم استدلال مى‌شود؛ به‌گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متكلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت مى‌كند اگر گوينده، معصوم يا مطلب بديهى و متكلم صادق باشد؛ چون در اين‌صورت، بين واقع و مراد متكلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اوليه لفظ، مراد گوينده و ضمير وى است...


== منابع ==
== منابع ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش