۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
جغرافياى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى ترجمهاى است از كتاب)erahpilac nretsat eht fo dnal eht(اثر گاى لسترپنج كه به اهتمام آقاى محمود عرفان صورت گرفته است. | جغرافياى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى ترجمهاى است از كتاب)erahpilac nretsat eht fo dnal eht(اثر گاى لسترپنج كه به اهتمام آقاى محمود عرفان صورت گرفته است. | ||
جغرافياى تاريخى؛ شامل بازسازى گذشته، به شيوه بررسى سلسله وقايع در يك زمان يا ارزيابى آنها با توجّه به تحوّلات تاريخى گذشته است(از كتاب جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى دكتر قرجانلو) و منظور(مقصود) از خلافت شرقى، به خلافت خلفاى راشدين، اموى و عباسى است كه مركز دستگاه آنها شرق زمين(عربستان، عراق و شام) بود و چون يكى از افراد خاندان اموى از شام به اسپانيا رفت، خلافتى ترتيب داد و تا چندين سال اولاد او به نام خلفاى اسلامى فرمانروايى داشتند و جنگ كردند، خلافت آنها را خلافت غربى ناميدند. | جغرافياى تاريخى؛ شامل بازسازى گذشته، به شيوه بررسى سلسله وقايع در يك زمان يا ارزيابى آنها با توجّه به تحوّلات تاريخى گذشته است(از كتاب جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى دكتر قرجانلو) و منظور(مقصود) از خلافت شرقى، به خلافت خلفاى راشدين، اموى و عباسى است كه مركز دستگاه آنها شرق زمين (عربستان، عراق و شام) بود و چون يكى از افراد خاندان اموى از شام به اسپانيا رفت، خلافتى ترتيب داد و تا چندين سال اولاد او به نام خلفاى اسلامى فرمانروايى داشتند و جنگ كردند، خلافت آنها را خلافت غربى ناميدند. | ||
لسترپنج، خاورشناس مشهور انگليسى در مقدمه مىگويد، در صفحات اين كتاب سعى شده كه عصاره نوشتههاى همه جغرافىدانان و مورخان عرب ايرانى و ترك از آغاز فرمانروايى مسلمانان تا هجوم تيمور را پس از تلخيص و مقايسه با يكديگر و حذف و تصحيح مكرّرات و زوايد آن، مجموعهاى فراهم آورد كه اطلاعات مفيد و جامعى از اوضاع جغرافيايى ايران، تركيه، بينالنهرين، سوريه، آسياى مركزى و... در قرون وسطى و تحولات بعدى در دسترس خوانندگان قرار دهد. | لسترپنج، خاورشناس مشهور انگليسى در مقدمه مىگويد، در صفحات اين كتاب سعى شده كه عصاره نوشتههاى همه جغرافىدانان و مورخان عرب ايرانى و ترك از آغاز فرمانروايى مسلمانان تا هجوم تيمور را پس از تلخيص و مقايسه با يكديگر و حذف و تصحيح مكرّرات و زوايد آن، مجموعهاى فراهم آورد كه اطلاعات مفيد و جامعى از اوضاع جغرافيايى ايران، تركيه، بينالنهرين، سوريه، آسياى مركزى و... در قرون وسطى و تحولات بعدى در دسترس خوانندگان قرار دهد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مؤلف در مقدمه اثر، از فرآيند تدوين كتاب صحبت و بيان مىكند، از آنجا كه جغرافىنويسان و مورخان اسلامى آنچه را كه در مورد جغرافياى كشورهاى اسلامى در صفحات كتب خود جمعآورى نموده بودند؛ امّا استفاده از همه اين كتب، به علت پراكندگى نسخ خطى و نفيس آنها در كتابخانههاى سراسر جهان و نيز به سبب اغلاط و اختلاف بيان نسخ متعدد هر كتاب، براى طالبين سيار دشوار مىنمود، لذا اين مجموعه را فراهم نمود. اين اثر را متمّم نوشته ديگر خود «بغداد در زمان فرمانروايى عباسيان كه قبلا در سال 1900 ميلادى منتشر نموده بود، قرار داد. مؤلف در مقدمه يادآور مىشود، براى اينكه حجم كتاب زياد نشود، از ذكر جغرافياى عربستان و دو شهر مكه و مدينه خوددارى نموده است و مطالبى ديگرى را هم در خصوص اين اثر يادآور مىشود.» | مؤلف در مقدمه اثر، از فرآيند تدوين كتاب صحبت و بيان مىكند، از آنجا كه جغرافىنويسان و مورخان اسلامى آنچه را كه در مورد جغرافياى كشورهاى اسلامى در صفحات كتب خود جمعآورى نموده بودند؛ امّا استفاده از همه اين كتب، به علت پراكندگى نسخ خطى و نفيس آنها در كتابخانههاى سراسر جهان و نيز به سبب اغلاط و اختلاف بيان نسخ متعدد هر كتاب، براى طالبين سيار دشوار مىنمود، لذا اين مجموعه را فراهم نمود. اين اثر را متمّم نوشته ديگر خود «بغداد در زمان فرمانروايى عباسيان كه قبلا در سال 1900 ميلادى منتشر نموده بود، قرار داد. مؤلف در مقدمه يادآور مىشود، براى اينكه حجم كتاب زياد نشود، از ذكر جغرافياى عربستان و دو شهر مكه و مدينه خوددارى نموده است و مطالبى ديگرى را هم در خصوص اين اثر يادآور مىشود.» | ||
فصول 34 گانه كتاب كه فصل اول درياچه ناميده شده است، در آن تأليفات جغرافىنويسان عرب به طور اجمال معرفى شده است و در سى و سه فصل ديگر اوضاع جغرافيايى عراق(سه فصل)، جزيره(در فصل)، فرات عليا، روم يا آسياى صغير(و فصل)، آذربايجان، گيلان و ايالات شمال باخترى ايالت جبال (سه فصل)، خوزستان، فارس(چهار فصل)، کرمان(دو فصل)، سيستان، قهستان، قومس و طبرستان و گرگان، خراسان(چهارفصل)، ماوراء النهر، خوارزم، سند و ايالات رود سيحون آمده است. | فصول 34 گانه كتاب كه فصل اول درياچه ناميده شده است، در آن تأليفات جغرافىنويسان عرب به طور اجمال معرفى شده است و در سى و سه فصل ديگر اوضاع جغرافيايى عراق(سه فصل)، جزيره(در فصل)، فرات عليا، روم يا آسياى صغير(و فصل)، آذربايجان، گيلان و ايالات شمال باخترى ايالت جبال (سه فصل)، خوزستان، فارس(چهار فصل)، کرمان (دو فصل)، سيستان، قهستان، قومس و طبرستان و گرگان، خراسان (چهارفصل)، ماوراء النهر، خوارزم، سند و ايالات رود سيحون آمده است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
جنگ جمل در سال 36 هجرى در اين شهر به وقوع پيوست. | جنگ جمل در سال 36 هجرى در اين شهر به وقوع پيوست. | ||
فصل چهارم، به توصيف شهرهاى سامرا، تكريت و نهر بزرگ شروان و شهر انبار مىپردازد. شهر سامرا كه هفت نفر از خلفاى عباسى بيش از نيم قرن(221 تا 279 هجرى) آن را پايتخت خويش قرار دارند و معتصم خليفه عباسى كه آن را پايتخت خود قرار داد، «سر من راى» ناميد. | فصل چهارم، به توصيف شهرهاى سامرا، تكريت و نهر بزرگ شروان و شهر انبار مىپردازد. شهر سامرا كه هفت نفر از خلفاى عباسى بيش از نيم قرن (221 تا 279 هجرى) آن را پايتخت خويش قرار دارند و معتصم خليفه عباسى كه آن را پايتخت خود قرار داد، «سر من راى» ناميد. | ||
فصل پنجم، به توصيف شهر قصر ابن هبيره كه در قرن چهارم بزرگترين شهر بين بغداد و كوفه به شمار مىرفت، پرداخت مىشود. اين شهر تا آغاز قرن ششم اهميّت خاصى داشت و بغداد از آن حله كه در نزديكى آن بود، اهميّت پيدا كرد. سپس درباره شهر سوراء نهر بداة و دهكدههاى اطراف آن بحث مىشود و سپس بحث از شهر كوفه كه مقارن ساختن بصره(17 هجرى) در زمان خلافت عمر بنيانگذارى شد. جمعيت كوفه به سرعت زياد شد و در سال 36 هجرى حضرت على(ع) آن را مقر خويش قرار داد و مدت چهار سال آن شهر پايتخت مسلمانان واقع گرديد و على(ع) در سال 40 هجرى در مسجد كوفه به قتل رسيد. نجف كه مدفن على بن ابىطالب(ع) در آنجاست، تقريبا در چهار ميلى باخترى خرابههاى كوفه است و بعد از شهر كربلا مدفن حضرت امام حسين(ع) كه در هشت فرسخى شمال غربى كوفه واقع است، سخن به ميان مىآيد و در آخر از دروازه خراسان واقع در بغداد خاورى كه شاهزاده خراسان شروع مىشود و از ايران عبور مىكند و از طريق ماورالنهر تا مرزهاى چين امتداد دارد، صحبت مىشود. | فصل پنجم، به توصيف شهر قصر ابن هبيره كه در قرن چهارم بزرگترين شهر بين بغداد و كوفه به شمار مىرفت، پرداخت مىشود. اين شهر تا آغاز قرن ششم اهميّت خاصى داشت و بغداد از آن حله كه در نزديكى آن بود، اهميّت پيدا كرد. سپس درباره شهر سوراء نهر بداة و دهكدههاى اطراف آن بحث مىشود و سپس بحث از شهر كوفه كه مقارن ساختن بصره(17 هجرى) در زمان خلافت عمر بنيانگذارى شد. جمعيت كوفه به سرعت زياد شد و در سال 36 هجرى حضرت على(ع) آن را مقر خويش قرار داد و مدت چهار سال آن شهر پايتخت مسلمانان واقع گرديد و على(ع) در سال 40 هجرى در مسجد كوفه به قتل رسيد. نجف كه مدفن على بن ابىطالب(ع) در آنجاست، تقريبا در چهار ميلى باخترى خرابههاى كوفه است و بعد از شهر كربلا مدفن حضرت امام حسين (ع) كه در هشت فرسخى شمال غربى كوفه واقع است، سخن به ميان مىآيد و در آخر از دروازه خراسان واقع در بغداد خاورى كه شاهزاده خراسان شروع مىشود و از ايران عبور مىكند و از طريق ماورالنهر تا مرزهاى چين امتداد دارد، صحبت مىشود. | ||
اين سه فصل مربوط به عراق و شهرهاى آن بود پايان مىيابد. | اين سه فصل مربوط به عراق و شهرهاى آن بود پايان مىيابد. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
ايالت جبال | ايالت جبال | ||
ناحيه كوهستانى پهناورى كه يونانيان آن را مديا مىگفتند و از باختر بينالنهرين و از خاور به كوير لوت در وسط ايران محدود بود. در قرن ششم هجرى و زمان سلجوقيان به غلط آن را عراق عجم ناميدند، تا با عراق عرب كه مقصود قسمت سفلاى بينالنهرين بود، اشتباه نشود. ايالت جبال شهرهاى بزرگى داشت در باختران کرمانشاه و همدان(اكباتان قديم)، در شمال خاورى آن رى و در جنوب خاورى آن اصفهان بود. از كوههاى ايالت جبال چندين رودخانه سرچشمه مىگرفت، از جمله رود كارون كه اعراب آن را دجيل؛ يعنى دجله كوچك مىناميدند. | ناحيه كوهستانى پهناورى كه يونانيان آن را مديا مىگفتند و از باختر بينالنهرين و از خاور به كوير لوت در وسط ايران محدود بود. در قرن ششم هجرى و زمان سلجوقيان به غلط آن را عراق عجم ناميدند، تا با عراق عرب كه مقصود قسمت سفلاى بينالنهرين بود، اشتباه نشود. ايالت جبال شهرهاى بزرگى داشت در باختران کرمانشاه و همدان (اكباتان قديم)، در شمال خاورى آن رى و در جنوب خاورى آن اصفهان بود. از كوههاى ايالت جبال چندين رودخانه سرچشمه مىگرفت، از جمله رود كارون كه اعراب آن را دجيل؛ يعنى دجله كوچك مىناميدند. | ||
تحولات و تطورات تاريخى و جغرافيايى و اوضاع اقتصادى نواحى اين شهرهاى چهارگانه در فصول 13 تا 15 آمده است. | تحولات و تطورات تاريخى و جغرافيايى و اوضاع اقتصادى نواحى اين شهرهاى چهارگانه در فصول 13 تا 15 آمده است. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
قومس و طبرستان و گرگان | قومس و طبرستان و گرگان | ||
ايالت قومس در دامنه كوه البرز واقع است و مركز آن دامغان بود و دومين شهر اين ايالت بسطام است. ايالت طبرستان يا مازندران بر تمام نواحى كوهستانى و اراضى پس ساحلى اطلاق مىشد. اين ايالت كه از گيلان و دلتاى سفيد رود در باختر تا زاويه جنوب خاورى درياى خزر امتداد دارد واقع است. در اين جا مازندران به جرجان يا گرگان(هيركانية قديم) متصل مىشود و رود اترك و نيز رود گرگان اراضى آن ناحيه را سيراب مىسازد. | ايالت قومس در دامنه كوه البرز واقع است و مركز آن دامغان بود و دومين شهر اين ايالت بسطام است. ايالت طبرستان يا مازندران بر تمام نواحى كوهستانى و اراضى پس ساحلى اطلاق مىشد. اين ايالت كه از گيلان و دلتاى سفيد رود در باختر تا زاويه جنوب خاورى درياى خزر امتداد دارد واقع است. در اين جا مازندران به جرجان يا گرگان (هيركانية قديم) متصل مىشود و رود اترك و نيز رود گرگان اراضى آن ناحيه را سيراب مىسازد. | ||
خراسان | خراسان |
ویرایش