۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
ب)- لزوم شناخت امام: در اين قسمت، به اين نكته پرداخته شده است كه اين حجتى كه در هر عصر و زمان بايستى باشد و عقل و نقل بر ضرورت و لزوم وجود آن در همه زمانها حكم كرده و تأكيد مىنمايد، لازم است كه آن حجت را مردم بشناسند؛ زيرا هدايت و سعادت خلق در گرو شناخت حجت و آگاهى از رهنمودها و ارشادات او و به كار گرفتن فرامين و دستورات او مىباشد كه در آن هنگام فرد مىتواند بهسوى كمال و سعادت حركت كند <ref>همان، ص32</ref>. | ب)- لزوم شناخت امام: در اين قسمت، به اين نكته پرداخته شده است كه اين حجتى كه در هر عصر و زمان بايستى باشد و عقل و نقل بر ضرورت و لزوم وجود آن در همه زمانها حكم كرده و تأكيد مىنمايد، لازم است كه آن حجت را مردم بشناسند؛ زيرا هدايت و سعادت خلق در گرو شناخت حجت و آگاهى از رهنمودها و ارشادات او و به كار گرفتن فرامين و دستورات او مىباشد كه در آن هنگام فرد مىتواند بهسوى كمال و سعادت حركت كند <ref>همان، ص32</ref>. | ||
ج)- امامت عهد الهى: در اينكه چگونه كسى امام و پيشوا براى امت بعد از پيامبر(ص) مىشود، اختلاف است و در اين قسمت، اين اختلافات و احتمالات، بهصورت مفصل، بررسى شده است كه عبارتند از: | ج)- امامت عهد الهى: در اينكه چگونه كسى امام و پيشوا براى امت بعد از پيامبر (ص) مىشود، اختلاف است و در اين قسمت، اين اختلافات و احتمالات، بهصورت مفصل، بررسى شده است كه عبارتند از: | ||
1. امت نياز به امام بعد از رسول خدا(ص) نداشته باشد و پيامبر(ص) بدون تعيين فردى از دنيا رفته است. | 1. امت نياز به امام بعد از رسول خدا(ص) نداشته باشد و پيامبر (ص) بدون تعيين فردى از دنيا رفته است. | ||
2. اينكه هركس توانست بر مسند قدرت و رهبرى امت گرچه با قهر و غلبه و جور و ظلم تكيه زند، امام و پيشواى مردم شود. | 2. اينكه هركس توانست بر مسند قدرت و رهبرى امت گرچه با قهر و غلبه و جور و ظلم تكيه زند، امام و پيشواى مردم شود. | ||
3. اتفاق امت بر امامت و پيشوايى فردى حاصل شود كه با اتفاق و اجماع، رهبرى فردى را بر خود مشروع شمارند، كه عامّه مشروعيت خلافت و امامت بعد از پيامبر(ص) را بهوسيله اجماع دانستهاند. | 3. اتفاق امت بر امامت و پيشوايى فردى حاصل شود كه با اتفاق و اجماع، رهبرى فردى را بر خود مشروع شمارند، كه عامّه مشروعيت خلافت و امامت بعد از پيامبر (ص) را بهوسيله اجماع دانستهاند. | ||
4. شورى از ديگر امورى است كه براى مشروعيت امامت و خلافت بعد از پيامبر(ص) به آن تمسك كردهاند و براى حجيت آن به آيه '''«وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَينَهُمْ»''' استفاده كردهاند. | 4. شورى از ديگر امورى است كه براى مشروعيت امامت و خلافت بعد از پيامبر (ص) به آن تمسك كردهاند و براى حجيت آن به آيه '''«وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَينَهُمْ»''' استفاده كردهاند. | ||
5. اينكه انتخاب امام از جانب خداوند و نصب او توسط رسول خدا(ص) به امر پروردگار بدانيم. اين مورد كاملا صحيح است و با آيات و روايات سازگار مىباشد <ref>همان، ص36-39</ref>. | 5. اينكه انتخاب امام از جانب خداوند و نصب او توسط رسول خدا(ص) به امر پروردگار بدانيم. اين مورد كاملا صحيح است و با آيات و روايات سازگار مىباشد <ref>همان، ص36-39</ref>. | ||
در فصل دوم، به حضرت مهدى(عج)، از آيينه احاديث و اخبار، نگريسته شده است. اين احاديث، از پيامبر(ص) و ساير معصومين (ع)، به ترتيب مىباشد <ref>همان، ص53-104</ref>. | در فصل دوم، به حضرت مهدى(عج)، از آيينه احاديث و اخبار، نگريسته شده است. اين احاديث، از پيامبر (ص) و ساير معصومين (ع)، به ترتيب مىباشد <ref>همان، ص53-104</ref>. | ||
در فصل سوم، اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، بررسى گرديده است. به باور نويسنده، اعتقاد بر موعود در آخر الزمان اختصاص به شيعه اماميه ندارد، بلكه تمام مسلمانان به وجود موعود مصلح از فرزندان پيامبر(ص) معتقدند و در اديان آسمانى نيز بشارت به ظهور مصلح آمده است و اينكه در آينده جهان، حكومت براى صالحان خواهد بود و آنان وارث زمين مىگردند <ref>همان، ص110</ref>. | در فصل سوم، اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، بررسى گرديده است. به باور نويسنده، اعتقاد بر موعود در آخر الزمان اختصاص به شيعه اماميه ندارد، بلكه تمام مسلمانان به وجود موعود مصلح از فرزندان پيامبر (ص) معتقدند و در اديان آسمانى نيز بشارت به ظهور مصلح آمده است و اينكه در آينده جهان، حكومت براى صالحان خواهد بود و آنان وارث زمين مىگردند <ref>همان، ص110</ref>. | ||
نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل <ref>همان، ص110-111</ref>. | نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل <ref>همان، ص110-111</ref>. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى(عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است <ref>همان، ص149</ref> و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص179</ref>. | در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى(عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است <ref>همان، ص149</ref> و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص179</ref>. | ||
مباحث و عناوينى كه در ساير فصول كتاب، مطرح شده است، به ترتيب عبارتند از: غيبت كبرى؛ رابطه امام(عج) و مردم در دوره غيبت كبرى؛ انتظار؛ وضعيت جهان و اتفاقات قبل از ظهور؛ علائم ظهور؛ ظهور و قيام مهدى(عج)؛ حكومت جهانى حضرت ولى عصر(عج) و رجعت. | مباحث و عناوينى كه در ساير فصول كتاب، مطرح شده است، به ترتيب عبارتند از: غيبت كبرى؛ رابطه امام(عج) و مردم در دوره غيبت كبرى؛ انتظار؛ وضعيت جهان و اتفاقات قبل از ظهور؛ علائم ظهور؛ ظهور و قيام مهدى(عج)؛ حكومت جهانى حضرت ولى عصر (عج) و رجعت. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش