۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
مقدّمه مؤلف، با حمد خدا و نعمت و منقبت پيامبر(ص)، ائمه(ع) و صحابه شروع و بعد به تفيصل و با استناد به احاديثى دال بر استحباب زيارت و اقدام به آن سخن مىگويد. او مىگويد زائر بايد به اين اصل معتقد باشد كه ميّت درك و فهم دارد و با اين مساله زيارت معنى پيدا مىكند. پس مؤلف از علّت تقسيم كتاب خود به عدد روزهاى هفته به هفت قسمت يا نوبت كه هر قسمت يا نوبت شامل ذكر دفن شدگان يكى از قبرستانهاى معروف شيراز است، مىپردازد و مىگويد: چون مزارت شيراز بسيار است و هر كدام در يك محله و راهها هم دور است... بر همين اساس مزارات را به عدد ايّام تقسيم نموده تا زائر به آسانى بتواند، در هر روز يا در هر شب جمعه به يكى از آنها قيام نموده و انجام دهد. | مقدّمه مؤلف، با حمد خدا و نعمت و منقبت پيامبر (ص)، ائمه(ع) و صحابه شروع و بعد به تفيصل و با استناد به احاديثى دال بر استحباب زيارت و اقدام به آن سخن مىگويد. او مىگويد زائر بايد به اين اصل معتقد باشد كه ميّت درك و فهم دارد و با اين مساله زيارت معنى پيدا مىكند. پس مؤلف از علّت تقسيم كتاب خود به عدد روزهاى هفته به هفت قسمت يا نوبت كه هر قسمت يا نوبت شامل ذكر دفن شدگان يكى از قبرستانهاى معروف شيراز است، مىپردازد و مىگويد: چون مزارت شيراز بسيار است و هر كدام در يك محله و راهها هم دور است... بر همين اساس مزارات را به عدد ايّام تقسيم نموده تا زائر به آسانى بتواند، در هر روز يا در هر شب جمعه به يكى از آنها قيام نموده و انجام دهد. | ||
اين هفت نوبت (قسمت) به اين قرار است. | اين هفت نوبت (قسمت) به اين قرار است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
نوبت هفتم كه با شرح على بن حمزه بن موسى كاظم(ع) شروع و با شيخ اجل مشرفالدين مصلح بن عبداللّه؛ يعنى افصح المتكلمين سعدى شيرازى است، پايان مىيابد. در همين كتاب شد الازار است كه نام و كنيۀ شيخ، صحيح و طبق مأخذ قديمى ديگر نوشته شده است كه به غير از اين دو نفر، شرخ فال 62 ديگر گنجانده شده است. | نوبت هفتم كه با شرح على بن حمزه بن موسى كاظم(ع) شروع و با شيخ اجل مشرفالدين مصلح بن عبداللّه؛ يعنى افصح المتكلمين سعدى شيرازى است، پايان مىيابد. در همين كتاب شد الازار است كه نام و كنيۀ شيخ، صحيح و طبق مأخذ قديمى ديگر نوشته شده است كه به غير از اين دو نفر، شرخ فال 62 ديگر گنجانده شده است. | ||
تصحيح اين اثر كه توسط دكتر نورانى وصال صورت گرفته، در مقدّمۀ خود به شرح مختصات كتاب و چگونگى و كيفيّت تصحيح از روى دو نسخه يكى مطبوع كتابخانه احمدى و جهاننما كه در سال1320ق انتشار يافته و ديگرى نسخه كتابخانه مدرسه سپهسالار(مطهرى)است، پرداخته و كتاب حاضر نيز بر اساس همين نسخه، فصل بندى گرديده تا هم رعايت امانت شده باشد و هم خواننده چنانچه نارسايى و اشكالى در متن مشاهده نمايد، دسترسى به متن عربى (شد الازار)آسان باشد و به همين جهات، نسخه سپهسالار اساس تصحيح قرار گرفت و در پاورقىها موارد مختلف درج شده است. از طرف ديگر از آنجا كه مترجم، فاقد تسلّط كافى و لازم نبوده كه بتواند من جميع جهات از عهده ترجمه چنين كتابى برآيد و هر جا توان ترجمه را نداشته يا صرف نظر نموده يا به اجمال برگزار ساخته يا احيانا غلط ترجمه كرده است. مصحح تا آنجا كه مقدور بوده، بيشتر موارد اشكال را در پاورقى صفحات يادآور شده و توضيحاتى در حد گنجايش كتاب آورده و گامى هم براى اطلاع بيشتر خواننده، عين عبارت، شد الازار را آورده تا با مقايسه، مطلب شده و نقص ترجمه آشكار گردد. | تصحيح اين اثر كه توسط دكتر نورانى وصال صورت گرفته، در مقدّمۀ خود به شرح مختصات كتاب و چگونگى و كيفيّت تصحيح از روى دو نسخه يكى مطبوع كتابخانه احمدى و جهاننما كه در سال1320ق انتشار يافته و ديگرى نسخه كتابخانه مدرسه سپهسالار (مطهرى)است، پرداخته و كتاب حاضر نيز بر اساس همين نسخه، فصل بندى گرديده تا هم رعايت امانت شده باشد و هم خواننده چنانچه نارسايى و اشكالى در متن مشاهده نمايد، دسترسى به متن عربى (شد الازار)آسان باشد و به همين جهات، نسخه سپهسالار اساس تصحيح قرار گرفت و در پاورقىها موارد مختلف درج شده است. از طرف ديگر از آنجا كه مترجم، فاقد تسلّط كافى و لازم نبوده كه بتواند من جميع جهات از عهده ترجمه چنين كتابى برآيد و هر جا توان ترجمه را نداشته يا صرف نظر نموده يا به اجمال برگزار ساخته يا احيانا غلط ترجمه كرده است. مصحح تا آنجا كه مقدور بوده، بيشتر موارد اشكال را در پاورقى صفحات يادآور شده و توضيحاتى در حد گنجايش كتاب آورده و گامى هم براى اطلاع بيشتر خواننده، عين عبارت، شد الازار را آورده تا با مقايسه، مطلب شده و نقص ترجمه آشكار گردد. | ||
از ويژگىهاى اين ترجمه آن است كه در كنار اثر، چه بسا نكات جالب و گوناگون در ترجمه آمده كه در متن با رجال معروف و مشاهير عرفاست كه اين موارد را در پايان بسيارى از شروح احوال مىتوان ديد كه اين موارد را كه از خود اضافه كرده است. اين عبارت را قبل از آن آورده «مترجم گويد»؛ ولى اين مطلب در همه جا 1- خاتمه، بيش از چند سطر نيست و مطلب خاصى جزء توجه دادن خوانندگان به احوال و افعال مقرّبان درگاه الهى صادق نيست و مواردى را مىتوان يافت كه اين جمله درج نشده، من باب مثال حال شيخ عروق بن اسود، مترجم از خود اضافه نموده، بدون آنكه آن جمله درج شده باشد. به همين علّت براى اينكه خوانندگان به واقعيّت مطالب آن طور كه نظر مؤلف بوده، واقف گردند، در پاورقى اين گونه موارد آمده است. | از ويژگىهاى اين ترجمه آن است كه در كنار اثر، چه بسا نكات جالب و گوناگون در ترجمه آمده كه در متن با رجال معروف و مشاهير عرفاست كه اين موارد را در پايان بسيارى از شروح احوال مىتوان ديد كه اين موارد را كه از خود اضافه كرده است. اين عبارت را قبل از آن آورده «مترجم گويد»؛ ولى اين مطلب در همه جا 1- خاتمه، بيش از چند سطر نيست و مطلب خاصى جزء توجه دادن خوانندگان به احوال و افعال مقرّبان درگاه الهى صادق نيست و مواردى را مىتوان يافت كه اين جمله درج نشده، من باب مثال حال شيخ عروق بن اسود، مترجم از خود اضافه نموده، بدون آنكه آن جمله درج شده باشد. به همين علّت براى اينكه خوانندگان به واقعيّت مطالب آن طور كه نظر مؤلف بوده، واقف گردند، در پاورقى اين گونه موارد آمده است. |
ویرایش