۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در اثر ابن فقيه نقل قولهايى از گذشتگان آمده است كه نشانۀ ذوق و سليقۀ اوست. مآخذ كتابِ او متعدد بودهاند و به تقريب از اكثر مؤلفان پيشين به ويژه [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابن خردادبه و ديگران مطالبى در كتاب وى آمده است. در كتاب از سليمان سيرافى بازرگان دريانورد ايرانى مطالبى آمده كه مورد توجه گابريل فِران قرار گرفته است. مقدسى از فقدان نظم در كتاب ابن فقيه ياد كرده و نوشته است كه وى جز شهرهاى بزرگ را نام نبرده، روستاها و بخشها را مرتب نكرده و چيزهايى در كتاب آورده است كه شايسته نيست. گاه از دنيا پرهيز مىدهد و گاه بدان مىخواند، گاه مىگرياند و گاه بازى مىدهد و مىخنداند. در كتاب او حشو و زوايد نيز كم نيست. ابن فقيه مىگويد كه اينها را براى رفع خستگى خوانندگان آوردهام. هنگامى كه به كتاب ابن فقيه مىنگرم چنان در داستانهايش گم مىشوم كه نمىدانم سخن دربارۀ كدام شهر است. | در اثر ابن فقيه نقل قولهايى از گذشتگان آمده است كه نشانۀ ذوق و سليقۀ اوست. مآخذ كتابِ او متعدد بودهاند و به تقريب از اكثر مؤلفان پيشين به ويژه [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابن خردادبه و ديگران مطالبى در كتاب وى آمده است. در كتاب از سليمان سيرافى بازرگان دريانورد ايرانى مطالبى آمده كه مورد توجه گابريل فِران قرار گرفته است. مقدسى از فقدان نظم در كتاب ابن فقيه ياد كرده و نوشته است كه وى جز شهرهاى بزرگ را نام نبرده، روستاها و بخشها را مرتب نكرده و چيزهايى در كتاب آورده است كه شايسته نيست. گاه از دنيا پرهيز مىدهد و گاه بدان مىخواند، گاه مىگرياند و گاه بازى مىدهد و مىخنداند. در كتاب او حشو و زوايد نيز كم نيست. ابن فقيه مىگويد كه اينها را براى رفع خستگى خوانندگان آوردهام. هنگامى كه به كتاب ابن فقيه مىنگرم چنان در داستانهايش گم مىشوم كه نمىدانم سخن دربارۀ كدام شهر است. | ||
كراچكوفسكى نيز در اين مورد حق را به مقدسى مىدهد. در تأييد نظر مقدسى كافى است به سرفصلها و موضوعهاى بخش نخستين مختصر كتاب البلدان(در متن عربى) پيرامون آفرينش زمين و درياهايى كه زمين را احاطه كردهاند، شگفتىهاى آن، تفاوت ميان چين و هند، مكه، بيتالله الحرام، طائف، مدينه و مسجد آن، تفاوت ميان تهامه و حجاز، يمامه، بحرين، يمن، جدّى گرفتن هزليات و هزل شمردن مطالب جدى، ستايش خانه بدوشان و آوارگان، مصر و نيل، سرزمينهايى؛ چون نوبه، حبشه، بجا (البُجَۀ)، مغرب، بيتالمقدس، دمشق، جزيره، بيزانس، ستايش و نكوهش بناهاى، كوفه و قصر خورنق (همراه با نقل قولها و تذكرات تاريخى)، بصره، فارس و غيره، توجه شود. به عنوان نمونه هنگام وصف يك چشمۀ نزديك همدان به 3 موضوع اشاره شده است: شرحى در ستايش آب سرد، همنوايى ميان عبدالقاهر و حسين بن ابى سَرْح در ستايش همدان و عراق و نكوهش آنها و سرانجام موضوع ميهن دوستى و حب الاوطان. | كراچكوفسكى نيز در اين مورد حق را به مقدسى مىدهد. در تأييد نظر مقدسى كافى است به سرفصلها و موضوعهاى بخش نخستين مختصر كتاب البلدان (در متن عربى) پيرامون آفرينش زمين و درياهايى كه زمين را احاطه كردهاند، شگفتىهاى آن، تفاوت ميان چين و هند، مكه، بيتالله الحرام، طائف، مدينه و مسجد آن، تفاوت ميان تهامه و حجاز، يمامه، بحرين، يمن، جدّى گرفتن هزليات و هزل شمردن مطالب جدى، ستايش خانه بدوشان و آوارگان، مصر و نيل، سرزمينهايى؛ چون نوبه، حبشه، بجا (البُجَۀ)، مغرب، بيتالمقدس، دمشق، جزيره، بيزانس، ستايش و نكوهش بناهاى، كوفه و قصر خورنق (همراه با نقل قولها و تذكرات تاريخى)، بصره، فارس و غيره، توجه شود. به عنوان نمونه هنگام وصف يك چشمۀ نزديك همدان به 3 موضوع اشاره شده است: شرحى در ستايش آب سرد، همنوايى ميان عبدالقاهر و حسين بن ابى سَرْح در ستايش همدان و عراق و نكوهش آنها و سرانجام موضوع ميهن دوستى و حب الاوطان. | ||
صرف نظر از نقايص ياد شده، ابن فقيه به مسائلى اشاره كرده كه گرچه افسانهآميز به نظر مىرسد؛ ولى از ديدگاه تاريخى قابل توجه است. به عنوان نمونه قديمترين شرح پيرامون سمرقند در عهد اسلامى از ابن فقيه است. به نوشتۀ او گرد سمرقند همانند بلخ و بخارا ديوارى به طول 12 فرسنگ با 12 دروازه وجود داشت كه از چوب ساخته شده بودند و هر يك دو لنگه داشت. در پشت هر دروازه، دو در ديگر وجود داشت. ميان اين دو در، جايگاه دروازهبانان بود. چنين به نظر مىرسد كه مساحت شهر سمرقند در آن روزگار 5 هزار و با حومه آن 6 هزار جريب بوده است. | صرف نظر از نقايص ياد شده، ابن فقيه به مسائلى اشاره كرده كه گرچه افسانهآميز به نظر مىرسد؛ ولى از ديدگاه تاريخى قابل توجه است. به عنوان نمونه قديمترين شرح پيرامون سمرقند در عهد اسلامى از ابن فقيه است. به نوشتۀ او گرد سمرقند همانند بلخ و بخارا ديوارى به طول 12 فرسنگ با 12 دروازه وجود داشت كه از چوب ساخته شده بودند و هر يك دو لنگه داشت. در پشت هر دروازه، دو در ديگر وجود داشت. ميان اين دو در، جايگاه دروازهبانان بود. چنين به نظر مىرسد كه مساحت شهر سمرقند در آن روزگار 5 هزار و با حومه آن 6 هزار جريب بوده است. |
ویرایش