۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در يكى از مسائل مقدمه، به اين مطلب پرداخته شده است: در موارد فراوانى [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و كشى سندى را با ذكر «محمد بن اسماعيل عن ال[[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]» نقل كردهاند و محمد بن اسماعيل مشترك بين سيزده نفر است: ابن بزيع، زعفرانى، برمكى رازى و... نويسنده اقوال و ادله مختلف علما را ذكر كرده و مورد بررسى قرار داده است. وى در انتها توقف كرده و به نتيجه روشنى نرسيده است <ref>ر.ك: همان، ص148-135</ref>. | در يكى از مسائل مقدمه، به اين مطلب پرداخته شده است: در موارد فراوانى [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و كشى سندى را با ذكر «محمد بن اسماعيل عن ال[[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]» نقل كردهاند و محمد بن اسماعيل مشترك بين سيزده نفر است: ابن بزيع، زعفرانى، برمكى رازى و... نويسنده اقوال و ادله مختلف علما را ذكر كرده و مورد بررسى قرار داده است. وى در انتها توقف كرده و به نتيجه روشنى نرسيده است <ref>ر.ك: همان، ص148-135</ref>. | ||
نويسنده در رابطه با ذكر اسامى رجال، برخلاف برخى منابع، چون «التبيين في أصحاب الإمام أميرالمؤمنين(ع) و الرواة عنه» [[عبدالحسين شبسترى]] - كه رجالى مانند مالك اشتر را در حرف «ميم» تحت عنوان «النخعي» ذكر كرده است - شيوه بهترى را پيش گرفته است؛ بدين ترتيب كه ابتدا «مالك اشتر» را ذكر كرده و سپس به «مالك بن حارث» ارجاع داده است <ref>شبسترى، عبدالحسين، ج3، ص100؛ كاظمى، عبدالنبى، ج2، ص305</ref>. | نويسنده در رابطه با ذكر اسامى رجال، برخلاف برخى منابع، چون «التبيين في أصحاب الإمام أميرالمؤمنين (ع) و الرواة عنه» [[عبدالحسين شبسترى]] - كه رجالى مانند مالك اشتر را در حرف «ميم» تحت عنوان «النخعي» ذكر كرده است - شيوه بهترى را پيش گرفته است؛ بدين ترتيب كه ابتدا «مالك اشتر» را ذكر كرده و سپس به «مالك بن حارث» ارجاع داده است <ref>شبسترى، عبدالحسين، ج3، ص100؛ كاظمى، عبدالنبى، ج2، ص305</ref>. | ||
نويسنده، دليل آوردن باب «كنيهها» پس از اتمام اسامى رجال را اينگونه توضيح مىدهد: «بسيارى اوقات در اخبار، كنيه رجل و لقب او ذكر مىشود؛ لذا علماى رجال اين باب و مابعدش را بدين جهت قرار دادهاند تا كنيهها و القاب را معرفى كنند؛ تا زمانى كه نام رجل در اسانيد با اسم آمده، در اسامى شرح حال او را ببينند و هنگامى كه با كنيه آمده در باب كنيهها شرح حال او را ببينند؛ لذا آنچنانكه برخى اساطين تصور كردهاند كنيه تمامى رجال در اين بخش ذكر نشده است» <ref>ر.ك: متن كتاب، ج2، 633</ref>. | نويسنده، دليل آوردن باب «كنيهها» پس از اتمام اسامى رجال را اينگونه توضيح مىدهد: «بسيارى اوقات در اخبار، كنيه رجل و لقب او ذكر مىشود؛ لذا علماى رجال اين باب و مابعدش را بدين جهت قرار دادهاند تا كنيهها و القاب را معرفى كنند؛ تا زمانى كه نام رجل در اسانيد با اسم آمده، در اسامى شرح حال او را ببينند و هنگامى كه با كنيه آمده در باب كنيهها شرح حال او را ببينند؛ لذا آنچنانكه برخى اساطين تصور كردهاند كنيه تمامى رجال در اين بخش ذكر نشده است» <ref>ر.ك: متن كتاب، ج2، 633</ref>. |
ویرایش