۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محدث نورى' به 'محدث نورى ') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
'''بررسى صحت و اعتبار روايات تفسير منسوب به امام عسکرى(ع)''' توسط دكتر سيده فاطمه هاشمى در سال 1381ش به زبان فارسى تأليف شده است. | '''بررسى صحت و اعتبار روايات تفسير منسوب به امام عسکرى(ع)''' توسط دكتر سيده فاطمه هاشمى در سال 1381ش به زبان فارسى تأليف شده است. | ||
در انگيزه تألیف و به عنوان مقدمه مىآيد: شيعه معتقد است كه فهم كلام وحى و و قوف بر دقائق آيات قرآن كريم جز با تمسّك به حاملان و ورثهى حقيقى قرآن يعنى اهل بيت پيامبر(ع) و سنّت آنان كه مكمّل سنت نبوى است ميسّر نمىگردد، تفسير منسوب به امام عسگرى(ع) يكى از تفاسير مأثور برجاى مانده از قرن سوم هجرى است كه شامل تفسير سوره حمد و سوره بقره تا آيه 282 مىباشد. مأثور از پيامبر(ع) و اهل بيت عليهم السلام است و يكى از منابع مهم شيعه محسوب مىشود. | در انگيزه تألیف و به عنوان مقدمه مىآيد: شيعه معتقد است كه فهم كلام وحى و و قوف بر دقائق آيات قرآن كريم جز با تمسّك به حاملان و ورثهى حقيقى قرآن يعنى اهل بيت پيامبر (ع) و سنّت آنان كه مكمّل سنت نبوى است ميسّر نمىگردد، تفسير منسوب به امام عسگرى(ع) يكى از تفاسير مأثور برجاى مانده از قرن سوم هجرى است كه شامل تفسير سوره حمد و سوره بقره تا آيه 282 مىباشد. مأثور از پيامبر (ع) و اهل بيت عليهم السلام است و يكى از منابع مهم شيعه محسوب مىشود. | ||
عمدهترين منابعى كه به نقد و بررسى سندى يا محتوايى اين تفسير پرداختهاند سيزده مورد مىباشد كه از جمله آنها، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در خاتمهى [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، ابوالحسن اشعرى در حاشيه تفسير مجمع البيان، [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]] در معجم رجال الحديث و.... | عمدهترين منابعى كه به نقد و بررسى سندى يا محتوايى اين تفسير پرداختهاند سيزده مورد مىباشد كه از جمله آنها، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در خاتمهى [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، ابوالحسن اشعرى در حاشيه تفسير مجمع البيان، [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]] در معجم رجال الحديث و.... | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
آنچه مسلم است اينكه شيخ صدوق در كتب مختلف خود اين تفسير را به نقل از استرآبادى روايت كرده است، امّا صرف نقل شيخ صدوق از شخص دلالت بر توثيق وى ندارد. وانگهى در طريق اين تفسير، اضطراب و ضعف ديده مىشود. حتى طريق شيخ صدوق به اين تفسير در كتبش با آنچه صراحتاً در ابتداى تفسير آمده است منافات دارد، البته عدهاى از علماء در صدد توجيه برآمدهاند، بادر نظر گرفتن تمامى اين توجيهات، باز هم اين ضعف و اضطراب در روايت ديده مىشود. | آنچه مسلم است اينكه شيخ صدوق در كتب مختلف خود اين تفسير را به نقل از استرآبادى روايت كرده است، امّا صرف نقل شيخ صدوق از شخص دلالت بر توثيق وى ندارد. وانگهى در طريق اين تفسير، اضطراب و ضعف ديده مىشود. حتى طريق شيخ صدوق به اين تفسير در كتبش با آنچه صراحتاً در ابتداى تفسير آمده است منافات دارد، البته عدهاى از علماء در صدد توجيه برآمدهاند، بادر نظر گرفتن تمامى اين توجيهات، باز هم اين ضعف و اضطراب در روايت ديده مىشود. | ||
امّا در بررسى محتواى اين تفسير معلوم مىشود كه سبك نگارش تفسير چنان است كه در تفسير آيات بيشتر به مصاديق و تأويل آنها كه اغلب در زمينه معجزات و فضايل پيامبر(ص) است با تكيه بر روايات توجه شده است. مضمون نگارش مطالب و روايات به گونهاى است كه گويا هدف از آن تربيت و آشنايى روايان تفسير با معارف قرآنى و جايگاه اهل بيت عليهم السلام در قرآن بوده است، اضطراب در متن نشانگر نقل به معنا يا خطا و سهو روايان است و گاهى معلول خطاى نسّاخ مىباشد. | امّا در بررسى محتواى اين تفسير معلوم مىشود كه سبك نگارش تفسير چنان است كه در تفسير آيات بيشتر به مصاديق و تأويل آنها كه اغلب در زمينه معجزات و فضايل پيامبر (ص) است با تكيه بر روايات توجه شده است. مضمون نگارش مطالب و روايات به گونهاى است كه گويا هدف از آن تربيت و آشنايى روايان تفسير با معارف قرآنى و جايگاه اهل بيت عليهم السلام در قرآن بوده است، اضطراب در متن نشانگر نقل به معنا يا خطا و سهو روايان است و گاهى معلول خطاى نسّاخ مىباشد. | ||
روايات اين تفسير به طور كلى به دو قسم تقسيم شده است: | روايات اين تفسير به طور كلى به دو قسم تقسيم شده است: |
ویرایش