۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
#نويسنده، از ابن عباس روايتى نقل كرده است در مورد ''' «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» ''' كه باء، يعنى: بهاء اللّه، سين، يعنى: سناء اللّه و ميم، يعنى: ملك اللّه و اللّه، يعنى: كسى كه مخلوقاتش بهسوى او توجه مىكنند و او را مىپرستند، رحمن، يعنى: رحمكننده بر خلقش، رحيم به عبادش در آفرينش آنان كه از روى كرامتش بود. وى همچنين از او (ابن عباس) نقل كرده است كه: رحمن و رحيم دو اسم رقيق هستند كه يكى، از ديگرى لطيفتر است و گفته شده در جمع بين اين دو قول كه رحمن مبالغه بيشترى دارد و رحيم اخص است؛ پس رحمان براى همه مخلوقات است و رحيم مخصوص مؤمنان است و آن تفضل بعد از تفضل است و وعدهاى است كه اميدوارش نااميد نمىشود و اصل رحمت، رقت در قلب است و خداى تعالى به اين صفت، وصف نمىشود جز آنكه معناى رقت به معناى رضا تأويل شود؛ چون هر كسى كه به او رحم مىكنى، پس از او راضى هستى و وقتى كلمهاى احتمال دو معنا در آن وجود دارد كه يكى از آن دو در مورد خدا جايز و ديگرى جايز نباشد، به آن معنايى كه جايز است، برگشت داده مىشود <ref>ر.ك: متن كتاب، ص101-102</ref>. | #نويسنده، از ابن عباس روايتى نقل كرده است در مورد ''' «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» ''' كه باء، يعنى: بهاء اللّه، سين، يعنى: سناء اللّه و ميم، يعنى: ملك اللّه و اللّه، يعنى: كسى كه مخلوقاتش بهسوى او توجه مىكنند و او را مىپرستند، رحمن، يعنى: رحمكننده بر خلقش، رحيم به عبادش در آفرينش آنان كه از روى كرامتش بود. وى همچنين از او (ابن عباس) نقل كرده است كه: رحمن و رحيم دو اسم رقيق هستند كه يكى، از ديگرى لطيفتر است و گفته شده در جمع بين اين دو قول كه رحمن مبالغه بيشترى دارد و رحيم اخص است؛ پس رحمان براى همه مخلوقات است و رحيم مخصوص مؤمنان است و آن تفضل بعد از تفضل است و وعدهاى است كه اميدوارش نااميد نمىشود و اصل رحمت، رقت در قلب است و خداى تعالى به اين صفت، وصف نمىشود جز آنكه معناى رقت به معناى رضا تأويل شود؛ چون هر كسى كه به او رحم مىكنى، پس از او راضى هستى و وقتى كلمهاى احتمال دو معنا در آن وجود دارد كه يكى از آن دو در مورد خدا جايز و ديگرى جايز نباشد، به آن معنايى كه جايز است، برگشت داده مىشود <ref>ر.ك: متن كتاب، ص101-102</ref>. | ||
#نويسنده در تفسير ''' «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ» ''' <ref>يوسف: 24</ref>، نوشته است در تفسير معناى همّ در اينجا اختلاف شده است: برخى گفتهاند آن زن همت كرد بر عزيمت بر آن كار و يوسف همت ورزيد به خاطر شدت محبت از جهت شهوت و ديگرى گفته است هر دو از روى شهوت اهتمام كردند. برخى گفتهاند همّت به معنى «عزمت» است و ''' «همّ بها» '''؛ يعنى بضربها (خواست كه آن زن را بزند)... <ref>همان، ص265</ref>. | #نويسنده در تفسير ''' «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ» ''' <ref>يوسف: 24</ref>، نوشته است در تفسير معناى همّ در اينجا اختلاف شده است: برخى گفتهاند آن زن همت كرد بر عزيمت بر آن كار و يوسف همت ورزيد به خاطر شدت محبت از جهت شهوت و ديگرى گفته است هر دو از روى شهوت اهتمام كردند. برخى گفتهاند همّت به معنى «عزمت» است و ''' «همّ بها» '''؛ يعنى بضربها (خواست كه آن زن را بزند)... <ref>همان، ص265</ref>. | ||
#نويسنده در تفسير سوره اخلاص نوشته است: كافران از پيامبر(ص) پرسيدند: پروردگار تو چيست؟ از طلاست يا نقره؟ مىخورد يا مىآشامد؟ پس خداى تعالى اين سوره را نازل كرد... در قول خداى متعال: ''' «اللَّهُ الصَّمَدُ» '''، «اللَّهُ» مبتداست و «الصَّمَدُ» خبرش و جايز است كه «الصَّمَدُ» صفت براى الله باشد و اللَّهُ، خبر مبتداى محذوف؛ يعنى: «هو اللّهُ الصمدُ» و... <ref>ر.ك: همان، ص578-579</ref>. | #نويسنده در تفسير سوره اخلاص نوشته است: كافران از پيامبر (ص) پرسيدند: پروردگار تو چيست؟ از طلاست يا نقره؟ مىخورد يا مىآشامد؟ پس خداى تعالى اين سوره را نازل كرد... در قول خداى متعال: ''' «اللَّهُ الصَّمَدُ» '''، «اللَّهُ» مبتداست و «الصَّمَدُ» خبرش و جايز است كه «الصَّمَدُ» صفت براى الله باشد و اللَّهُ، خبر مبتداى محذوف؛ يعنى: «هو اللّهُ الصمدُ» و... <ref>ر.ك: همان، ص578-579</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش