۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
نگارنده در مقدمه پس از بيان ارتقاى مادى بشر و پايين آمدن فرهنگ و ادب آنها، حاجت مردم به دين را امرى بديهى و وجود كنيسه، شرايط نامساعد مسلمانان در قرنهاى اخير و سياست بزرگان اروپايى را عوامل سه گانه محروم ماندن دولتهاى عربى از حقيقت اسلام ميداند و جهل به مسائل بلاغى قرآن، نارسايى و ضعف ترجمههاى قرآن، متفاوت بودن سبك گفتارى قرآن با ساير روشهاى كلامى و بىسرپرست بودن امور دينى مسلمانان را از عواملى بر مىشمارد كه مانع از فهم صحيح غير مسلمان از قرآن شده است. | نگارنده در مقدمه پس از بيان ارتقاى مادى بشر و پايين آمدن فرهنگ و ادب آنها، حاجت مردم به دين را امرى بديهى و وجود كنيسه، شرايط نامساعد مسلمانان در قرنهاى اخير و سياست بزرگان اروپايى را عوامل سه گانه محروم ماندن دولتهاى عربى از حقيقت اسلام ميداند و جهل به مسائل بلاغى قرآن، نارسايى و ضعف ترجمههاى قرآن، متفاوت بودن سبك گفتارى قرآن با ساير روشهاى كلامى و بىسرپرست بودن امور دينى مسلمانان را از عواملى بر مىشمارد كه مانع از فهم صحيح غير مسلمان از قرآن شده است. | ||
نگارنده پس از تعريف لغوى و دينى وحى و نبوت، رسالت و حاجت بشر به اينها، اصول اديان را متكى بر سه محور ايمان به غيب و خداوند، عقيده به بعثت و جزا و عمل صالح دانسته و معتقد است براى تحقق اين حكمت بايد قائل به عصمت انبياء شويم، بخلاف ساير اديان كه كردارهاى ناپسندى را به انبيا نسبت ميدهند كه منافى عصمت آنهاست اگرچه بسيارى از مطالب اين كتابها تحريف شدهو به طور قطع نمىتوان گفت نظر واقعى اين اديان چنين است. پس از بيان اينكه عقل و علم بشرى ما را بىنياز از هدايت پيغمبران نمىكند، تعريف وحى و نبوت و انبيا در فرهنگ مسيحيت، و كلمات مسيحيان در اين مباحث را نوعى تحكم و مشتمل بر تعارض فراوانى ميداند. سپس به امتيازات نبوت پيامبر(ص) بر ساير انبياء و تلاش مسيحيان در منع از گسترش قرآن اشاره و بر اين باورند كه قرآن به خاطر شمول بر علوم هدايتى، اعجاز لفظى و معنوى، خبر از گذشته، حال و آينده و تربيت بشريت به سوى كمال كتابى معجزه و نبوت پيامبر با براهين علمى و عقلى اثبات شده است نه با نشانهها و عجايب و اين مسئله را هر عقلى در هر زمانى درك مىكند، از ميان نقد و تحليلهاى غربيان و خاورشناسان به راحتى درك مىكنيم كه آنها هم پيامبر(ص) را شخص سليم، داراى عقل كامل و ساير صفات و ملكات حسنه و دور از رذايل اخلاقى و مبعوث به رسالت از طرف خداوند مىدانند. | نگارنده پس از تعريف لغوى و دينى وحى و نبوت، رسالت و حاجت بشر به اينها، اصول اديان را متكى بر سه محور ايمان به غيب و خداوند، عقيده به بعثت و جزا و عمل صالح دانسته و معتقد است براى تحقق اين حكمت بايد قائل به عصمت انبياء شويم، بخلاف ساير اديان كه كردارهاى ناپسندى را به انبيا نسبت ميدهند كه منافى عصمت آنهاست اگرچه بسيارى از مطالب اين كتابها تحريف شدهو به طور قطع نمىتوان گفت نظر واقعى اين اديان چنين است. پس از بيان اينكه عقل و علم بشرى ما را بىنياز از هدايت پيغمبران نمىكند، تعريف وحى و نبوت و انبيا در فرهنگ مسيحيت، و كلمات مسيحيان در اين مباحث را نوعى تحكم و مشتمل بر تعارض فراوانى ميداند. سپس به امتيازات نبوت پيامبر (ص) بر ساير انبياء و تلاش مسيحيان در منع از گسترش قرآن اشاره و بر اين باورند كه قرآن به خاطر شمول بر علوم هدايتى، اعجاز لفظى و معنوى، خبر از گذشته، حال و آينده و تربيت بشريت به سوى كمال كتابى معجزه و نبوت پيامبر با براهين علمى و عقلى اثبات شده است نه با نشانهها و عجايب و اين مسئله را هر عقلى در هر زمانى درك مىكند، از ميان نقد و تحليلهاى غربيان و خاورشناسان به راحتى درك مىكنيم كه آنها هم پيامبر (ص) را شخص سليم، داراى عقل كامل و ساير صفات و ملكات حسنه و دور از رذايل اخلاقى و مبعوث به رسالت از طرف خداوند مىدانند. | ||
در ادامه به شبهه ماديين كه وحى را الهام از درون پيامبر(ص) مىدانند نه از خارج و علت آن را نفس عالى و سيرت پاك او مىدانند پاسخ مىدهد. پس از بيان مقدماتى تمام اين شبهات را مردود و وحى را بالاتر از هر استنباط و هر احتمال و اكثر مقدمات آنها در نفسانى بودن وحى را نتيجه آراى باطلى مىداند كه مبتنى بر هيچ قاعدهاى نميباشد. | در ادامه به شبهه ماديين كه وحى را الهام از درون پيامبر (ص) مىدانند نه از خارج و علت آن را نفس عالى و سيرت پاك او مىدانند پاسخ مىدهد. پس از بيان مقدماتى تمام اين شبهات را مردود و وحى را بالاتر از هر استنباط و هر احتمال و اكثر مقدمات آنها در نفسانى بودن وحى را نتيجه آراى باطلى مىداند كه مبتنى بر هيچ قاعدهاى نميباشد. | ||
با تحقيق در صفات پيامبر(ص) و دوران زندگى او اين مطلب به وضوح روشن مىشود كه خداوند پيامبر را كامل خلق كرد تا مبلّغ دين كامل و اسوهى مكارم اخلاق باشد و تمام زشتىها را مبغوض او كرد تا بتواند مصلح نفوس باشد همانطور كه در آيات قرآن، خداوند خصوصيات ايشان در روح، وحى، كتاب و دين را تبيين مىكند، قرآن كتابى است كه در آن هيچ مطلب باطلى ديده نمىشود. | با تحقيق در صفات پيامبر (ص) و دوران زندگى او اين مطلب به وضوح روشن مىشود كه خداوند پيامبر را كامل خلق كرد تا مبلّغ دين كامل و اسوهى مكارم اخلاق باشد و تمام زشتىها را مبغوض او كرد تا بتواند مصلح نفوس باشد همانطور كه در آيات قرآن، خداوند خصوصيات ايشان در روح، وحى، كتاب و دين را تبيين مىكند، قرآن كتابى است كه در آن هيچ مطلب باطلى ديده نمىشود. | ||
در ادامه به وجوه اعجاز قرآن و انقلابى كه در امت عرب و ساير امم ايجاد كرده و مقايسه آن با تأثير تورات در بنى اسرائيل و تأثير قرآن در مشركين، مومنين و... اشاره و درفصل بعد به بيان كتاب، حكمت و اركان سهگانهى دعوت پيامبر(ص)، سنت قرآن در تهذيب اخلاقى و اصلاح اعمال و فرق آن با كتابهاى فلسفه و اجتماعى پرداخته و آن را كتاب هدايتى عملى مىداند نه نظرى. | در ادامه به وجوه اعجاز قرآن و انقلابى كه در امت عرب و ساير امم ايجاد كرده و مقايسه آن با تأثير تورات در بنى اسرائيل و تأثير قرآن در مشركين، مومنين و... اشاره و درفصل بعد به بيان كتاب، حكمت و اركان سهگانهى دعوت پيامبر (ص)، سنت قرآن در تهذيب اخلاقى و اصلاح اعمال و فرق آن با كتابهاى فلسفه و اجتماعى پرداخته و آن را كتاب هدايتى عملى مىداند نه نظرى. | ||
روش قرآن در ارشاد به سوى اعمال نيك، بيان اصول و تكرار اجمالى آنهاست، اكثر عباداتى كه در قرآن وجود دارد عبادات روحى، اجتماعى و مالى مىباشد كه مؤلف در اسرار عبادات آنها را تبيين كردهاند. | روش قرآن در ارشاد به سوى اعمال نيك، بيان اصول و تكرار اجمالى آنهاست، اكثر عباداتى كه در قرآن وجود دارد عبادات روحى، اجتماعى و مالى مىباشد كه مؤلف در اسرار عبادات آنها را تبيين كردهاند. |
ویرایش