۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
3. همه حروف از الف پيدا شدند و الف، در همه حروف، موجود است و حروف، همه، مَظْهر الف هستند و او مُظْهر همه. الف، سرّ استقامت در كلّ اشياء است؛ | 3. همه حروف از الف پيدا شدند و الف، در همه حروف، موجود است و حروف، همه، مَظْهر الف هستند و او مُظْهر همه. الف، سرّ استقامت در كلّ اشياء است؛ | ||
4. «خاى» خضر، اشاره است به خط استواء كه آن را قول نباشد | 4. «خاى» خضر، اشاره است به خط استواء كه آن را قول نباشد و «ظاء»، اشاره است به ضبط كل اشياى مختلفه و «راء»، اشاره است به ربط كل امور؛ | ||
5. چون خضر به حقيقت مواصلت رسيده، لذا از تعينات جهات بيرون رفته است؛ | 5. چون خضر به حقيقت مواصلت رسيده، لذا از تعينات جهات بيرون رفته است؛ | ||
6. «طاى» طين، اشاره است به طلوع | 6. «طاى» طين، اشاره است به طلوع و «نون»، به نزول و «ياء»، به يقين كه واقع است ميان طلوع و نزول؛ | ||
7. «قاف» قلم، اشاره است به قلم | 7. «قاف» قلم، اشاره است به قلم و «لام»، به لوح و «ميم»، به ملكوت صفات؛ | ||
8. «ياى» يقين، اشاره است به حى | 8. «ياى» يقين، اشاره است به حى و «قاف»، به قيّوم و «ياى» آخرين، به ينبوع حكمت و «نون»، به نبوت؛ | ||
9. «الف» اللّه، اشاره است به ابتداى كلّ اشياء | 9. «الف» اللّه، اشاره است به ابتداى كلّ اشياء و «هاء»، به انتهاى كل اشياء و «لام»، اشاره است به جلال؛ | ||
10. هيچ حجابى در راه خداوند سبحان، ماوراى هوا نيست و در ملك خدا، هيچ كسى و هيچ چيزى با خدا جز هوا مقابله نكرده است؛ | 10. هيچ حجابى در راه خداوند سبحان، ماوراى هوا نيست و در ملك خدا، هيچ كسى و هيچ چيزى با خدا جز هوا مقابله نكرده است؛ | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
25. معنى لعنت، بُعْد باشد و بُعْد، آن است كه چشم او جسم را بيند و از ديدن جان محروم باشد؛ | 25. معنى لعنت، بُعْد باشد و بُعْد، آن است كه چشم او جسم را بيند و از ديدن جان محروم باشد؛ | ||
26. حقيقت عدم، عدم ادراك است وگرنه، همه، وجود است و عدم، خود نيست | 26. حقيقت عدم، عدم ادراك است وگرنه، همه، وجود است و عدم، خود نيست و «نيست» را چگونه وجود باشد؛ | ||
26. شيخ را شمال، همچون يمين است و تحت، همچون فوق؛ | 26. شيخ را شمال، همچون يمين است و تحت، همچون فوق؛ | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
36. آن ملكى كه زمين را برداشته است، عبارت است از قوّت قديمهى ازلى؛ | 36. آن ملكى كه زمين را برداشته است، عبارت است از قوّت قديمهى ازلى؛ | ||
37. ملك، عبارت است از نفس نبوّت در عين و بناى عظيم هم اوست و از روى حروف«ميم» ملك، مكتوب است و مراد | 37. ملك، عبارت است از نفس نبوّت در عين و بناى عظيم هم اوست و از روى حروف«ميم» ملك، مكتوب است و مراد و «لام»، لوح معاد و «كاف»، كنه كلام ربّ عباد؛ | ||
38. حجر، نام عقل اكبر است | 38. حجر، نام عقل اكبر است و «حاى» آن، به حيات و «جيم»، به تجليهى سبحانى و «راء»، به ربّ الارباب اشاره است؛ | ||
39. آنكه قايمه عرش بر ثرى است، عرش معدن علم حقّ است و اشارت است به علم روحى و شهادت؛ | 39. آنكه قايمه عرش بر ثرى است، عرش معدن علم حقّ است و اشارت است به علم روحى و شهادت؛ | ||
40. شين «شجر»، اشاره است به شهادت | 40. شين «شجر»، اشاره است به شهادت و «جيم»، به جنّت جمال وجه و «راء»، به رضوان اكبر و «سه نقطهى شين»، اشاره است به روح اللّه و روح القدس و روح الامين؛ | ||
41. قوّت، چيزى را از عدم بيرون آورده و آن را جسمانى مىكند و مىراند تا منتهاى بَدْو؛ | 41. قوّت، چيزى را از عدم بيرون آورده و آن را جسمانى مىكند و مىراند تا منتهاى بَدْو؛ | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
45. بدان كه منكر و نكير كه در قبر قالب انسان در سؤالند و جواب، سؤال، صورت منكر است و نكير و جواب، صورت مبشر است و بشير؛ | 45. بدان كه منكر و نكير كه در قبر قالب انسان در سؤالند و جواب، سؤال، صورت منكر است و نكير و جواب، صورت مبشر است و بشير؛ | ||
46. روح، سه حرف است: «را» است | 46. روح، سه حرف است: «را» است و «واو» و «حا»؛ «حا»، تقدير حقيقت اوست در حروف و الواح، «را»، تقدير رجوع اوست از خلق به حق در رسل و ملايكه و انبيا و «واو»، تقدير وجود است در وجود ولايت؛ | ||
47. عقل، از روى تركيب حروف، اشاره است به عقل و قدرت و ارادت و همچنين اشاره است به عدل و قول و فعل؛ | 47. عقل، از روى تركيب حروف، اشاره است به عقل و قدرت و ارادت و همچنين اشاره است به عدل و قول و فعل؛ | ||
48. «قاف» قلب، قوّت است و قدرت و قرار، «لام» آن، لقاء و لبّ و حول | 48. «قاف» قلب، قوّت است و قدرت و قرار، «لام» آن، لقاء و لبّ و حول و «باى» آن، برّ است و بار و بحر معانى و درر اسرار؛ | ||
49. ملائكه، در كسوت طير ابابيل، اصحاب فيل را، '''«كعصف مأكول»''' گردانيدند و بيت اللّه، محروس و محفوظ و مصون ماند؛ | 49. ملائكه، در كسوت طير ابابيل، اصحاب فيل را، '''«كعصف مأكول»''' گردانيدند و بيت اللّه، محروس و محفوظ و مصون ماند؛ |
ویرایش