۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
فهرست پارهاى از مسائل مطرح شده، در اين رساله، همراه با توضيحى مختصر در مورد بعضى از آنها، عبارت است از: تعريفى كه فيلسوف از مقدمه ارائه مىكند، مشتمل بر چند اشكال مىباشد، از قبيل دورى بودن و...؛ تناقض مطلقتين؛ عكس مطلقات؛ عكس موجبه؛ تعريف ممكن(تعريفى كه فيلسوف از ممكن ارائه مىكند، عبارت است از: انه الذى ليس بضرورى و متى فرض موجودا لم يعرض منه محال. در اين تعريف، الفاظ ضرورى و محال براى معرفى ممكن به كار رفته، پس اگر لفظ ممكن را براى معرفى آن دو به كار گيريم، چنانكه برخى به كار مىگيرند، دور خواهد بود)؛ استعمال لفظ ممكن به معانى مختلف، در اصطلاحات گوناگون؛ موجبه كليه ضروريه، واجب نيست كه عكسش موجبه ضروريه باشد، همچنين است موجبه جزئيه؛ موجبه كليه ممكنه، لازم نيست كه عكسش ممكنه حقيقيه باشد...؛ شكل دومى كه از دو مطلقه حقيقى ساخته شود، نتيجهاى به بار نمىآورد؛ نتيجه صغراى ممكنه و كبراى ضروريه در شكل اول، ضرورى است... | فهرست پارهاى از مسائل مطرح شده، در اين رساله، همراه با توضيحى مختصر در مورد بعضى از آنها، عبارت است از: تعريفى كه فيلسوف از مقدمه ارائه مىكند، مشتمل بر چند اشكال مىباشد، از قبيل دورى بودن و...؛ تناقض مطلقتين؛ عكس مطلقات؛ عكس موجبه؛ تعريف ممكن (تعريفى كه فيلسوف از ممكن ارائه مىكند، عبارت است از: انه الذى ليس بضرورى و متى فرض موجودا لم يعرض منه محال. در اين تعريف، الفاظ ضرورى و محال براى معرفى ممكن به كار رفته، پس اگر لفظ ممكن را براى معرفى آن دو به كار گيريم، چنانكه برخى به كار مىگيرند، دور خواهد بود)؛ استعمال لفظ ممكن به معانى مختلف، در اصطلاحات گوناگون؛ موجبه كليه ضروريه، واجب نيست كه عكسش موجبه ضروريه باشد، همچنين است موجبه جزئيه؛ موجبه كليه ممكنه، لازم نيست كه عكسش ممكنه حقيقيه باشد...؛ شكل دومى كه از دو مطلقه حقيقى ساخته شود، نتيجهاى به بار نمىآورد؛ نتيجه صغراى ممكنه و كبراى ضروريه در شكل اول، ضرورى است... | ||
ویرایش