۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''البلدان'''، تأليف احمد بن ابى يعقوب، معروف به يعقوبى(متوفاى 284ق)، كتابى با موضوع جغرافياى تاريخى است. اين اثر، از قديمىترين كتب جغرافيايى عربى است كه به دست ما رسيده است. | '''البلدان'''، تأليف احمد بن ابى يعقوب، معروف به يعقوبى(متوفاى 284ق)، كتابى با موضوع جغرافياى تاريخى است. اين اثر، از قديمىترين كتب جغرافيايى عربى است كه به دست ما رسيده است. | ||
اين كتاب، به سال 278ش، مصادف با 891م، به رشته تحرير درآمده و متأسفانه قسمت مهمى از آن كه به بصره، عربستان مركزى، هند، چين، بيزانس، ارمنستان و عواصم مربوط بوده، از ميان رفته است. كتاب، به لحاظ قدمت تاريخى، پس از«المسالك و الممالك» ابن خردادبه(تأليف 250ق) و كتاب«الخراج» قدامة بن جعفر(تأليف 266ق)، سومين اثرى است كه مسلمين در جغرافيا تأليف كردهاند. | اين كتاب، به سال 278ش، مصادف با 891م، به رشته تحرير درآمده و متأسفانه قسمت مهمى از آن كه به بصره، عربستان مركزى، هند، چين، بيزانس، ارمنستان و عواصم مربوط بوده، از ميان رفته است. كتاب، به لحاظ قدمت تاريخى، پس از«المسالك و الممالك» ابن خردادبه(تأليف 250ق) و كتاب«الخراج» قدامة بن جعفر (تأليف 266ق)، سومين اثرى است كه مسلمين در جغرافيا تأليف كردهاند. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» | نويسنده، شهر اسكندريه را مكانى باعظمت و باشكوه كه از حيث وسعت و شكوه و بسيارى آثار مانده از پيشينيان به توصيف در نيايد، دانسته و مىافزايد: «از آثار بسى شگفتى كه در آن است، منارهاى است كه بر ساحل درياست، بر دهانهى لنگرگاه بزرگ و آن منارهاى است استوار و محكم كه درازاى آن صد و هفتاد و پنج ذراع است و بر آن آتشدانهايى است كه در آنها آتش افروخته مىشود... و بر آن نوشتهاى است كهن و آثار و عجايب آن بسيار است.» | ||
مؤلف، سپس، به توصيف«مغرب» مىپردازد و منظورش از مغرب، سرزمينهايى است كه در غرب مصر واقع شده، مانند برقه، ودان، اطرابلس، قيروان و اندلس. يعقوبى، برقه را از شهرهاى بزرگ با اقليمهاى بسيار مىداند كه طوايف بربر(ساكنان آفريقاى شمالى) و قومى از روميان قديم در آن سكونت دارند. | مؤلف، سپس، به توصيف«مغرب» مىپردازد و منظورش از مغرب، سرزمينهايى است كه در غرب مصر واقع شده، مانند برقه، ودان، اطرابلس، قيروان و اندلس. يعقوبى، برقه را از شهرهاى بزرگ با اقليمهاى بسيار مىداند كه طوايف بربر (ساكنان آفريقاى شمالى) و قومى از روميان قديم در آن سكونت دارند. | ||
يعقوبى، از اندلس و شهرهاى آن و فتحش به دست طارق بن زياد ياد كرده، مىگويد: «بنىاميه، در آن فرمانروايى مىكنند»، سپس قرطبه و اشبيليه را از شهرهاى مهم آن دانسته، مىافزايد: «روسها، درسال 229ق، به شهر اخير آمده و به قتل و غارت پرداختند». | يعقوبى، از اندلس و شهرهاى آن و فتحش به دست طارق بن زياد ياد كرده، مىگويد: «بنىاميه، در آن فرمانروايى مىكنند»، سپس قرطبه و اشبيليه را از شهرهاى مهم آن دانسته، مىافزايد: «روسها، درسال 229ق، به شهر اخير آمده و به قتل و غارت پرداختند». |
ویرایش