۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
1. خارقالعاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياسهاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نويسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مىباشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مىباشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مىباشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را. | 1. خارقالعاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياسهاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نويسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مىباشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مىباشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مىباشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را. | ||
2. فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مىكند؛ به اين معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است. | 2. فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مىكند؛ به اين معنى كه خود پيامبر (ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است. | ||
3. اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و براى اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراين، اگر خرق عادتى از سوى يكى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مىشود. | 3. اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و براى اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراين، اگر خرق عادتى از سوى يكى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مىشود. |
ویرایش