۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «') |
جز (جایگزینی متن - 'محدث نورى' به 'محدث نورى ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در اين مقام مشغول بوده و ظاهرا تا هنگام مرگ نيز بر اين منصب باقى مانده است. درباره تاريخ مرگ او ميان مورّخان و محقّقان، اختلاف وجود دارد و محققانى چون خيرالدّين زركلى، عمررضا كحّاله و بروكلمان تاريخ مرگ او را 421 ق نگاشتهاند. حاجى خليفه در کتاب كشف الظنون تاريخ مرگ آوى را 422 ق گفته است. برخى از محققان هم سال مرگ او را 432 ق دانستهاند. مثلا [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همين تاريخ را براى مرگ او ذكر كرده است. مدركى كه اينان بر آن استناد كردهاند، روايتى است كه يكى از شاگردان آوى، موسوم به عبدالرحمان مفيد نيشابورى در سال 432ق از ابوسعد نقل كرده است. اين روايت را مرحوم محدّث نورى در فايده سوم از خاتمه مستدرك آورده است. | سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در اين مقام مشغول بوده و ظاهرا تا هنگام مرگ نيز بر اين منصب باقى مانده است. درباره تاريخ مرگ او ميان مورّخان و محقّقان، اختلاف وجود دارد و محققانى چون خيرالدّين زركلى، عمررضا كحّاله و بروكلمان تاريخ مرگ او را 421 ق نگاشتهاند. حاجى خليفه در کتاب كشف الظنون تاريخ مرگ آوى را 422 ق گفته است. برخى از محققان هم سال مرگ او را 432 ق دانستهاند. مثلا [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همين تاريخ را براى مرگ او ذكر كرده است. مدركى كه اينان بر آن استناد كردهاند، روايتى است كه يكى از شاگردان آوى، موسوم به عبدالرحمان مفيد نيشابورى در سال 432ق از ابوسعد نقل كرده است. اين روايت را مرحوم محدّث نورى در فايده سوم از خاتمه مستدرك آورده است. | ||
از روايت محدث نورى چنين برمىآيد كه ابوسعد در سال 432ق زنده بوده امّا اينكه در چه تاريخى وفات يافته، دقيقا دانسته نيست. | از روايت [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] چنين برمىآيد كه ابوسعد در سال 432ق زنده بوده امّا اينكه در چه تاريخى وفات يافته، دقيقا دانسته نيست. | ||
منابع دست يكم درباره استادان او چيزى ننوشتهاند. امّا آوى در نوشتههاى خود از افرادى نام برده است. مثلا وى از [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (160-255 ق) فراوان نقل كرده و او را به لقب مشهورش، ابوعثمان ياد كرده است. آوى همچنين گفتههاى عباس بن عبدالمطلب را از احمد بن طيفور ابىطاهر مروزى (240-280 ق)در کتاب المنثور و المنظوم نقل كرده است. در نثر الدرّ آوى، عبارت «حدثنى الصّاحب» فراوان به چشم مىآيد كه مقصود همان صاحب بن عبّاد (326-385ق) است. | منابع دست يكم درباره استادان او چيزى ننوشتهاند. امّا آوى در نوشتههاى خود از افرادى نام برده است. مثلا وى از [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (160-255 ق) فراوان نقل كرده و او را به لقب مشهورش، ابوعثمان ياد كرده است. آوى همچنين گفتههاى عباس بن عبدالمطلب را از احمد بن طيفور ابىطاهر مروزى (240-280 ق)در کتاب المنثور و المنظوم نقل كرده است. در نثر الدرّ آوى، عبارت «حدثنى الصّاحب» فراوان به چشم مىآيد كه مقصود همان صاحب بن عبّاد (326-385ق) است. |
ویرایش