۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '»ك' به '» ک') |
جز (جایگزینی متن - '»و' به '» و') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
1- تعريف لغوى و اصطلاحى ايمان: | 1- تعريف لغوى و اصطلاحى ايمان: | ||
«ايمان»به معناى «امن» در مقابل | «ايمان»به معناى «امن» در مقابل «خوف» و «تصديق» استعمال ميشود. معناى «تصديق»را بسيارى از متكلمين در تعريف ايمان گنجاندهاند و برخى ديگر آن را به «معرفت» و «شناخت»تعريف كردهاند. | ||
اما از جهت اصطلاحى،درصورتى كه ايمان به معناى تصديق باشد بايد ديد به كدام يك از اقسام آن مى توان بسنده كرد: | اما از جهت اصطلاحى،درصورتى كه ايمان به معناى تصديق باشد بايد ديد به كدام يك از اقسام آن مى توان بسنده كرد: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
يك قسم از آنها به تفصيل معلوم است مثل توحيد،حشر، وجوب نماز و زكات و قسم ديگر به نحو اجمالى كه در لابلاى كتاب و سنت گنجانده شده است.در پايان مؤلف به بيان اين نكته مى پردازد كه مسائل فرعى و اصلى اسلام گرچه هر دو جزء حقيقت اسلام هستند اما اذعان قلبى تفصيلى بدانها لازم و ضرورى نيست، بلكه ايمان اجمالى نسبت بدانها كفايت مى كند. | يك قسم از آنها به تفصيل معلوم است مثل توحيد،حشر، وجوب نماز و زكات و قسم ديگر به نحو اجمالى كه در لابلاى كتاب و سنت گنجانده شده است.در پايان مؤلف به بيان اين نكته مى پردازد كه مسائل فرعى و اصلى اسلام گرچه هر دو جزء حقيقت اسلام هستند اما اذعان قلبى تفصيلى بدانها لازم و ضرورى نيست، بلكه ايمان اجمالى نسبت بدانها كفايت مى كند. | ||
5- تعريف | 5- تعريف «كفر» و اسباب و اقسام آن: | ||
كفر در لغت به معناى پوشاندن و در اصطلاح به معناى عدم ايمان نسبت به كسى است كه شانيت ايمان را داراست.بنابراين ميان | كفر در لغت به معناى پوشاندن و در اصطلاح به معناى عدم ايمان نسبت به كسى است كه شانيت ايمان را داراست.بنابراين ميان «ايمان» و «كفر»نسبت عدم و ملكه برقرار است. | ||
مؤلف اسباب كفر را اينگونه مى داند: | مؤلف اسباب كفر را اينگونه مى داند: | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
در اين فصل مؤلف به بيان آيات و احاديثى مى پردازد كه در آنها سفارش اكيد به وحدت امت اسلامى صورت گرفته و از فتنه ايجاد تفرقه و اختلاف ميان امت اسلامى كه برخى با قلم و قدم بدان دامن مى زنند پرهيز داده شده است. | در اين فصل مؤلف به بيان آيات و احاديثى مى پردازد كه در آنها سفارش اكيد به وحدت امت اسلامى صورت گرفته و از فتنه ايجاد تفرقه و اختلاف ميان امت اسلامى كه برخى با قلم و قدم بدان دامن مى زنند پرهيز داده شده است. | ||
در پايان اين كتاب دو رساله با عناوين «رساله فى حياه السيد المسيح بعد | در پايان اين كتاب دو رساله با عناوين «رساله فى حياه السيد المسيح بعد الرفع» و «رساله المناهج التفسيريه»آمده است. | ||
رساله اول را مؤلف در پاسخ به نامه اى كه از آلمان توسط جوانى فلسطينى براى وى ارسال شده بود به نگارش درآورده و در آن با استناد به آيات قرآن كريم و سنت نبوى، به موضوع زنده بودن حضرت مسيح(ع)پس از رفتن به آسمان پرداخته است. | رساله اول را مؤلف در پاسخ به نامه اى كه از آلمان توسط جوانى فلسطينى براى وى ارسال شده بود به نگارش درآورده و در آن با استناد به آيات قرآن كريم و سنت نبوى، به موضوع زنده بودن حضرت مسيح(ع)پس از رفتن به آسمان پرداخته است. |
ویرایش