پرش به محتوا

الحاشية علی إلهيات الشرح الجديد للتجريد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۶۴: خط ۶۴:




مولف مطالب كتاب را حول چهار مقصد از مقاصد تجريد(مباحث مربوط به الهيات) بيان مى‌كند و از او حاشيه‌اى بر مقصد اول و دوم كتاب تجريد(مباحث امور عامه) در دست نمى‌باشد.
مؤلف مطالب كتاب را حول چهار مقصد از مقاصد تجريد(مباحث مربوط به الهيات) بيان مى‌كند و از او حاشيه‌اى بر مقصد اول و دوم كتاب تجريد(مباحث امور عامه) در دست نمى‌باشد.


چهار مقصدى كه مولف حول آنها بحث مى‌كند، عبارتند از:
چهار مقصدى كه مؤلف حول آنها بحث مى‌كند، عبارتند از:


1-المقصد الثالث فى اثبات الصانع تعالى و صفاته: مولف در اين مقصد نظر شيعه را در مورد صفات ثبوتيه، سلبيه و افعال خداوند تقرير مى‌كند و عدالت حضرت حق جل جلاله را اثبات مى‌كند.
1-المقصد الثالث فى اثبات الصانع تعالى و صفاته: مؤلف در اين مقصد نظر شيعه را در مورد صفات ثبوتيه، سلبيه و افعال خداوند تقرير مى‌كند و عدالت حضرت حق جل جلاله را اثبات مى‌كند.


او در مورد علم خداوند اشكالى را مطرح مى‌كند كه علم خدا، به حوادث قبل از حدوث نمى‌تواند، حضورى باشد. زيرا آن زمان چيزى نبود تا حاضر باشد و اصلا شىء معدوم نمى‌تواند حاضر باشد. از سوى ديگر نمى‌تواند حصولى باشد، چون مستلزم ارتسام صور است، در ذهن خداوند جل جلاله و اين در خدا متصور نيست. او در جواب از اين اشكال نظر محققين از عرفاء را تأييد كرده كه علم خداوند علم اجمالى در عين كشف تفصيلى است.
او در مورد علم خداوند اشكالى را مطرح مى‌كند كه علم خدا، به حوادث قبل از حدوث نمى‌تواند، حضورى باشد. زيرا آن زمان چيزى نبود تا حاضر باشد و اصلا شىء معدوم نمى‌تواند حاضر باشد. از سوى ديگر نمى‌تواند حصولى باشد، چون مستلزم ارتسام صور است، در ذهن خداوند جل جلاله و اين در خدا متصور نيست. او در جواب از اين اشكال نظر محققين از عرفاء را تأييد كرده كه علم خداوند علم اجمالى در عين كشف تفصيلى است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
او در مورد مسأله سهو النبى كه يكى از مهم‌ترين اختلافات بين [[شيخ مفيد]] و [[شيخ صدوق]] است با اين‌كه اعتراف مى‌كند، اصحاب رواياتى را كه دلالت بر سهو النبى دارد، قبول نمى‌كنند؛ اما ظاهر كلامش اين است كه اين مسأله را قبول مى‌كند.
او در مورد مسأله سهو النبى كه يكى از مهم‌ترين اختلافات بين [[شيخ مفيد]] و [[شيخ صدوق]] است با اين‌كه اعتراف مى‌كند، اصحاب رواياتى را كه دلالت بر سهو النبى دارد، قبول نمى‌كنند؛ اما ظاهر كلامش اين است كه اين مسأله را قبول مى‌كند.


3-المقصد الخامس فى الامامة: بحث امامت مهم‌ترين و مفصل‌ترين بخش اين كتاب است. مولف در اين بخش تمام سخنان قوشچى را به دقت نقل، نقد و بررسى كرده است. او علاوه بر قوشچى سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را هم از كتاب اربعين نقل و آنها را مورد نقد قرار داده است. او در اين بخش از دلائل عقلى و نقلى مورد قبول در نزد اهل سنت استفاده كرده و صحت مذهب شيعه را اثبات مى‌كند. وى ابتداء با دلائل عقلى و با استفاده از روايات كتاب [[الکافی|كافى]] وجوب نصب امام و لزوم وجود امام را بيان كرده، سپس به وجوب عصمت در امام مى‌پردازد و به اشكالات اهل تسنن جواب مى‌دهد. او مى‌گويد من معتقدم، اگر شخصى الان مسلمان شده و بخواهد مذهبى را براى خود تعيين نمايد، يقينا اگر در اين نكته تأمل كند كه پيامبر(ص) على(ع) را تربيت كرده و به ازدواج او با فاطمه(س) و برادريش با رسول خدا(ص) و داشتن فرزندانى؛ چون حسن و حسين(ع) توجه كند، بدون هيچ ترديد يقين خواهد كرد كه حق با اميرالمومنين(ع) و اهل بيت او است. برخى از عنوان‌هاى مباحث بخش امامت عبارتند از: شرح عبارت‌هاى تجريد دربارۀ امامت اميرالمومنين(ع) و مطاعن خلفاى ثلاثة، بيان افضليت اميرالمومنين(ع) بر جميع صحابه، سن اميرالمومنين(ع) هنگام ايمان آوردن، شك‌هاى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در افضليت اميرالمومنين(ع) و پاسخ از آنها، ادلۀ بيست‌گانۀ شيعه بر امامت اميرالمومنين(ع)، ده دليل رازى بر امامت ابوبكر و پاسخ از آنها، ادلۀ امامت ائمه اثنى عشر(ع) از طريق اهل سنت و شيعه، اخبار غيب، علت انحراف صحابه از امامت على(ع)، آتش زدن در خانه حضرت فاطمه(س)، امام زمان(عج) و مسأله طول عمر.
3-المقصد الخامس فى الامامة: بحث امامت مهم‌ترين و مفصل‌ترين بخش اين كتاب است. مؤلف در اين بخش تمام سخنان قوشچى را به دقت نقل، نقد و بررسى كرده است. او علاوه بر قوشچى سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را هم از كتاب اربعين نقل و آنها را مورد نقد قرار داده است. او در اين بخش از دلائل عقلى و نقلى مورد قبول در نزد اهل سنت استفاده كرده و صحت مذهب شيعه را اثبات مى‌كند. وى ابتداء با دلائل عقلى و با استفاده از روايات كتاب [[الکافی|كافى]] وجوب نصب امام و لزوم وجود امام را بيان كرده، سپس به وجوب عصمت در امام مى‌پردازد و به اشكالات اهل تسنن جواب مى‌دهد. او مى‌گويد من معتقدم، اگر شخصى الان مسلمان شده و بخواهد مذهبى را براى خود تعيين نمايد، يقينا اگر در اين نكته تأمل كند كه پيامبر(ص) على(ع) را تربيت كرده و به ازدواج او با فاطمه(س) و برادريش با رسول خدا(ص) و داشتن فرزندانى؛ چون حسن و حسين(ع) توجه كند، بدون هيچ ترديد يقين خواهد كرد كه حق با اميرالمومنين(ع) و اهل بيت او است. برخى از عنوان‌هاى مباحث بخش امامت عبارتند از: شرح عبارت‌هاى تجريد دربارۀ امامت اميرالمومنين(ع) و مطاعن خلفاى ثلاثة، بيان افضليت اميرالمومنين(ع) بر جميع صحابه، سن اميرالمومنين(ع) هنگام ايمان آوردن، شك‌هاى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در افضليت اميرالمومنين(ع) و پاسخ از آنها، ادلۀ بيست‌گانۀ شيعه بر امامت اميرالمومنين(ع)، ده دليل رازى بر امامت ابوبكر و پاسخ از آنها، ادلۀ امامت ائمه اثنى عشر(ع) از طريق اهل سنت و شيعه، اخبار غيب، علت انحراف صحابه از امامت على(ع)، آتش زدن در خانه حضرت فاطمه(س)، امام زمان(عج) و مسأله طول عمر.


4-المقصد السادس فى المعاد: مباحث مهمى كه در اين مقصد بحث مى‌شود، عبارتند از: امكان خلق عالم آخر، صحة العدم على العالم، وجوب المعاد الجسمانى، الثواب و العقاب، الاحباط و التكفير، خلود الكفار و انقطاع عذاب اصحاب الكبائر، جواز العفو، الشفاعة، وجوب التوبه، عذاب القبر، الامر بالمعروف و النهى عن المنكر.
4-المقصد السادس فى المعاد: مباحث مهمى كه در اين مقصد بحث مى‌شود، عبارتند از: امكان خلق عالم آخر، صحة العدم على العالم، وجوب المعاد الجسمانى، الثواب و العقاب، الاحباط و التكفير، خلود الكفار و انقطاع عذاب اصحاب الكبائر، جواز العفو، الشفاعة، وجوب التوبه، عذاب القبر، الامر بالمعروف و النهى عن المنكر.


مولف ملاك احتياج را در اين مقصد همچون فلاسفه امكان دانسته است. او گرچه در مبحث قدرت به روش متكلمين مشى كرده است و ملاك احتياج را حدوث دانسته، اما در اين مبحث ملك حاجت را امكان مى‌داند.
مؤلف ملاك احتياج را در اين مقصد همچون فلاسفه امكان دانسته است. او گرچه در مبحث قدرت به روش متكلمين مشى كرده است و ملاك احتياج را حدوث دانسته، اما در اين مبحث ملك حاجت را امكان مى‌داند.


==ويژگى‌هاى كتاب==
==ويژگى‌هاى كتاب==
خط ۹۳: خط ۹۳:
2-ظرافت‌ها و دقت‌ها: دقت‌هاى محقق اردبيلى در اين كتاب بسيار زياد است؛ مثلا گاهى كلام خواجه نصير را طورى شرح و تفسير مى‌كند كه اصلا اشكالات قوشچى بر آن وارد نباشد، بلكه ثابت مى‌كند كه قوشچى مراد خواجه را نفهميده است. او در بحث كلام خدا پس از بيان آن كه صدق متكلم بر خدا دليل آن نيست كه مبدأ؛ يعنى تكلم نيز در او باشد، نتيجه گرفته است كه هيچ يك از معتزله و اشاعره، اصل مطلب و مدعا را متوجه نشده‌اند و تسليم شدن معتزله در مقابل اشاعره بى‌وجه است. او علاوه بر نقد كلمات قوشچى گاهى به نقد كلمات خواجه نصير مى‌پردازد.
2-ظرافت‌ها و دقت‌ها: دقت‌هاى محقق اردبيلى در اين كتاب بسيار زياد است؛ مثلا گاهى كلام خواجه نصير را طورى شرح و تفسير مى‌كند كه اصلا اشكالات قوشچى بر آن وارد نباشد، بلكه ثابت مى‌كند كه قوشچى مراد خواجه را نفهميده است. او در بحث كلام خدا پس از بيان آن كه صدق متكلم بر خدا دليل آن نيست كه مبدأ؛ يعنى تكلم نيز در او باشد، نتيجه گرفته است كه هيچ يك از معتزله و اشاعره، اصل مطلب و مدعا را متوجه نشده‌اند و تسليم شدن معتزله در مقابل اشاعره بى‌وجه است. او علاوه بر نقد كلمات قوشچى گاهى به نقد كلمات خواجه نصير مى‌پردازد.


3-بحث‌هاى اصولى: مولف در اين كتاب در موارد زيادى به بحث‌هاى اصولى پرداخته است؛ مثلا «بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد.
3-بحث‌هاى اصولى: مؤلف در اين كتاب در موارد زيادى به بحث‌هاى اصولى پرداخته است؛ مثلا «بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد.


4-تأثر مولف از افكار عرفاء: مولف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است:
4-تأثر مؤلف از افكار عرفاء: مؤلف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است:


الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مى‌گويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح تقى الدين محمد و قد ذهب المقدس فيها الى القول بوحدة الوجود». منشأ اين تصور علامه طهرانى را مى‌توان عبارات ذيل عنوان كرد«هذا كله معقول اذا لم يكن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعى البديهة فى انهما واحد... و بالجملة حقيقة الواجب عين الوجود و الوجود الموكد الذى هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موكد و الوجود واحد كمامر».
الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مى‌گويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح تقى الدين محمد و قد ذهب المقدس فيها الى القول بوحدة الوجود». منشأ اين تصور علامه طهرانى را مى‌توان عبارات ذيل عنوان كرد«هذا كله معقول اذا لم يكن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعى البديهة فى انهما واحد... و بالجملة حقيقة الواجب عين الوجود و الوجود الموكد الذى هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موكد و الوجود واحد كمامر».
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
اين كتاب براى اولين بار توسط انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزۀ علميه قم و با تصحيح و تحقيق آقاى احمد عابدى در سال 1416ق به چاپ رسيده و همين نسخه چند مرتبه تجديد چاپ شده است. اين كتاب در سال‌هاى 1417 و 1418ق به عنوان كتاب سال انتخاب شده است.
اين كتاب براى اولين بار توسط انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزۀ علميه قم و با تصحيح و تحقيق آقاى احمد عابدى در سال 1416ق به چاپ رسيده و همين نسخه چند مرتبه تجديد چاپ شده است. اين كتاب در سال‌هاى 1417 و 1418ق به عنوان كتاب سال انتخاب شده است.


مولف در مقدمۀ كتاب ابتداء به تعريف و تطور علم كلام پرداخته، سپس جايگاه محقق طوسى و كتاب تجريد را بيان مى‌كند و بعد شرح قوشچى بر اين كتاب را معرفى كرده، سپس به طور خلاصه حاشيۀ محقق اردبيلى را بر شرح قوشچى معرفى مى‌كند.
مؤلف در مقدمۀ كتاب ابتداء به تعريف و تطور علم كلام پرداخته، سپس جايگاه محقق طوسى و كتاب تجريد را بيان مى‌كند و بعد شرح قوشچى بر اين كتاب را معرفى كرده، سپس به طور خلاصه حاشيۀ محقق اردبيلى را بر شرح قوشچى معرفى مى‌كند.


محقق معمولا در همۀ موارد آيات، روايات و اقوالى كه در متن كتاب آمده است را به مصادر اصلى آدرس مى‌دهد، بلكه گاهى چند منبع ديگر نيز بر آنها مى‌افزايد.
محقق معمولا در همۀ موارد آيات، روايات و اقوالى كه در متن كتاب آمده است را به مصادر اصلى آدرس مى‌دهد، بلكه گاهى چند منبع ديگر نيز بر آنها مى‌افزايد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش