۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
'''الشيعه و الرجعه'''، اثر محمدرضا مروج طبسى، كتابى است، به زبان عربى در اثبات ديدگاه شيعه اماميه در مورد مساله رجعت. | '''الشيعه و الرجعه'''، اثر محمدرضا مروج طبسى، كتابى است، به زبان عربى در اثبات ديدگاه شيعه اماميه در مورد مساله رجعت. | ||
مؤلف انگيزه خود از نگارش اين اثر را اينگونه بيان مىكند: | |||
پانزده سال پيش رساله مختصرى درباره اثبات رجعت نگاشته بودم كه بارها به فارسى و عربى به چاپ رسيد، در همين احوال برخى از دوستان اهل علم و ايمان از من خواستند با اضافاتى از آيات قرآن كريم، كه دلالت بر اثبات و ثبوت رجعت دارد، و نيز اخبار و قضايايى كه بر امكان و وقوع اين امر دلالت دارد آن را به چاپ برسانم تا نفع آن به عموم برسد (و من در پى اجابت خواسته ايشان به نگارش اين كتاب دست زدم). | پانزده سال پيش رساله مختصرى درباره اثبات رجعت نگاشته بودم كه بارها به فارسى و عربى به چاپ رسيد، در همين احوال برخى از دوستان اهل علم و ايمان از من خواستند با اضافاتى از آيات قرآن كريم، كه دلالت بر اثبات و ثبوت رجعت دارد، و نيز اخبار و قضايايى كه بر امكان و وقوع اين امر دلالت دارد آن را به چاپ برسانم تا نفع آن به عموم برسد (و من در پى اجابت خواسته ايشان به نگارش اين كتاب دست زدم). | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
كتاب در دو جلد تهيه گرديده است. جلد نخست كتاب مشتمل بر شرح حال | كتاب در دو جلد تهيه گرديده است. جلد نخست كتاب مشتمل بر شرح حال مؤلف، به قلم يكى از نويسندگان(مجهول)، سخن و مقدمهاى به قلم مؤلف و دو بخش اصلى است كه هر يك از اين دو بخش فصول متعددى را دربردارد. | ||
جلد دوم مشتمل بر سخن و مقدمهاى به قلم | جلد دوم مشتمل بر سخن و مقدمهاى به قلم مؤلف(مشتمل بر 16 امر) و پنج بخش و يك خاتمه است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در جلد اول كتاب | در جلد اول كتاب مؤلف مباحث ذيل را مطرح مىكند: | ||
ابتدا تفاسير مختلفى را كه از مساله رجعت ارائه شده بيان مىكند و منتقدان رجعت را به دو گروه تقسيم مىكند: در گروه اول كسانى؛ چون ملّيون(مانند يهود و نصارى) و در گروه دوم كسانى؛ مانند طبيعيون را جاى داده، سپس يادآور مىشود كه بحث ما با يهود و نصارى در رجعت نخواهد بود؛ بلكه با ايشان در مورد نسخ شرايع سابقه با ظهور اسلام به عنوان دين خاتم به بحث خواهيم نشست؛ اما با طبيعيون ناچاريم درباره مبدأ و مُبدِع عالم به سخن بنشينيم. به هر ترتيب، وى بنا دارد در اين كتاب با هر گروهى به تناسب عقايد آن گروه، به بحث بنشيند؛ اما روى سخن | ابتدا تفاسير مختلفى را كه از مساله رجعت ارائه شده بيان مىكند و منتقدان رجعت را به دو گروه تقسيم مىكند: در گروه اول كسانى؛ چون ملّيون(مانند يهود و نصارى) و در گروه دوم كسانى؛ مانند طبيعيون را جاى داده، سپس يادآور مىشود كه بحث ما با يهود و نصارى در رجعت نخواهد بود؛ بلكه با ايشان در مورد نسخ شرايع سابقه با ظهور اسلام به عنوان دين خاتم به بحث خواهيم نشست؛ اما با طبيعيون ناچاريم درباره مبدأ و مُبدِع عالم به سخن بنشينيم. به هر ترتيب، وى بنا دارد در اين كتاب با هر گروهى به تناسب عقايد آن گروه، به بحث بنشيند؛ اما روى سخن مؤلف در اين كتاب، عمدتا با دو گروه اصلى از گروههاى اسلامى؛ يعنى شيعه و اهل سنت هستند. به گفته مؤلف، شيعه به جهت براهينى كه در اختيار دارد و نيز به جهت اين كه رجعت از ضروريات مذهب وى است، گريزى از اعتراف به اين مساله ندارد؛ اما اهل سنت نيز از راه ديگرى ملزم به اقرار و اعتراف به اين مهم هستند و آن راه، آيات قرآن كريم است، چرا كه در قرآن آياتى وجود دارد كه به وضوح بر امكان؛ بلكه وقوع رجعت در امتهاى پيشين و نيز در امت اسلامى دلالت دارد. | ||
مؤلف، سپس در مقدمه كتاب به بيان معناى لغوى و اصطلاحى رجعت پرداخته و پس از آن و پيش از پرداختن به آيات قرآنى و نيز اخبار و رواياتى كه در اين زمينه از پيامبر(ص) و ائمه معصومين عليهم السلام در اين باره نقل شده، به توضيح و تبيين مفاهيم سه گانه: ظاهر، تفسير و تأويل مىپردازد. | |||
در فصل نخست كتاب، | در فصل نخست كتاب، مؤلف به اين نكته اشاره مىكند كه قرآن داراى ظاهر و باطنى است كه تمام دانشها را در برمىگيرد و علم تفسير و تاويل نيز مخصوص امامان و راسخان در علم است. وى به رواياتى در اين زمينه اشاره مىكند. | ||
در فصل بعد، به پندار برخى كه گمان بردهاند، رجعت همانا عبارتست از ظهور حضرت مهدى عليهالسلام اشاره كرده و اين پندار را باطل معرفى مىكند و به دفع آن مىپردازد. | در فصل بعد، به پندار برخى كه گمان بردهاند، رجعت همانا عبارتست از ظهور حضرت مهدى عليهالسلام اشاره كرده و اين پندار را باطل معرفى مىكند و به دفع آن مىپردازد. | ||
مؤلف همچنين به تصريحات صحابه بزرگ پيامبر(ص) بر ائمه دوازده گانه شيعه اشاره مىكند و متن گفتار ايشان را درباره ائمه اثناعشر، با استفاده از منابع اهل سنت بيان مىنمايد و نيز رواياتى را كه درباره حضرت قائم(ع) از طريق خاصه نقل شده مطرح مىكند. | |||
در ادامه | در ادامه مؤلف، ادله قرآنى بر وجود صاحب الزمان(ع) و نيز تصريح بزرگان عامه بر وجود حضرتش را نقل مىكند. | ||
در فصلى ديگر از كتاب | در فصلى ديگر از كتاب مؤلف با استناد به منابع اهل سنت، به اثبات اين مطلب مىپردازد كه مهدى منتظر همانا قرشى، هاشمى، مطلّبى و فاطمى و از صلب على(ع) و از فرزندان امام حسين و آخرين امام از ائمه دوازده گانه شيعه است. | ||
فصلى ديگر از كتاب به نقل خطبهها و از جمله خطبه البيان حضرت امير(ع)، كه به حضرت مهدى(ع) اختصاص يافته، پرداخته شده است. | فصلى ديگر از كتاب به نقل خطبهها و از جمله خطبه البيان حضرت امير(ع)، كه به حضرت مهدى(ع) اختصاص يافته، پرداخته شده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
بخش دوم، جزء اول كتاب، به آياتى كه به وجود حضرت مهدى(ع) تأويل يا تفسير شدهاند، اختصاص يافته و در خاتمه اين بخش هم علائم ظهور حضرت بيان گرديده است. | بخش دوم، جزء اول كتاب، به آياتى كه به وجود حضرت مهدى(ع) تأويل يا تفسير شدهاند، اختصاص يافته و در خاتمه اين بخش هم علائم ظهور حضرت بيان گرديده است. | ||
جلد دوم كتاب، به موضوع رجعت اختصاص يافته و | جلد دوم كتاب، به موضوع رجعت اختصاص يافته و مؤلف در اين رابطه ثبوتا و اثباتا به تفصيل به بحث نشسته است. | ||
در مقدمه ضمن دو بخش، | در مقدمه ضمن دو بخش، مؤلف بحثى تحليلى و عقلى را درباره رجعت آغاز مىكند. در بخش نخست، اين نكته را يادآور مىشود كه رجعت مورد قبول اماميه امرى است كه ذاتا امكان وقوع دارد و هيچ گونه استحاله عقلى ندارد، چرا كه مفاد رجعتى كه مورد ادعاى اماميه است؛ عبارتست از زنده ساختن دوباره برخى از افراد در دار دنيا، پس از آن كه مزه مرگ را چشيده و از دنيا رفتهاند و اين امرى است، ممكن الحصول و معقول، چرا كه از خداى قادر چنين كارى ساخته است. از اين رو كسى كه به مساله رجعت اشكال مىكند، بايد به يكى از دو امر ذيل ملتزم گردد: | ||
يا بايد صغراى قياس را انكار كند؛ يعنى قائل به عدم امكان رجعت باشد و يا بايد كبراى قياس؛ يعنى قدرت مطلقه خداوند در احياء مردگان را منكر شود و اين هر دو باطل است. با توجه به اين برهان ثابت مىشود كه رجعت امرى است كه مقدور خداوند است و جزء ضرورياتى است كه نياز به اقامه برهان هم ندارد. | يا بايد صغراى قياس را انكار كند؛ يعنى قائل به عدم امكان رجعت باشد و يا بايد كبراى قياس؛ يعنى قدرت مطلقه خداوند در احياء مردگان را منكر شود و اين هر دو باطل است. با توجه به اين برهان ثابت مىشود كه رجعت امرى است كه مقدور خداوند است و جزء ضرورياتى است كه نياز به اقامه برهان هم ندارد. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
اولين بخش، جزء دوم كتاب، «قرآن و رجعت» نام دارد و ضمن آن هفتاد و شش آيه از آيات كريمه قرآن مطرح گرديده كه برخى از آنها به صراحت به مساله رجعت دلالت دارد و برخى ديگر به اين مساله تفسير يا تأويل گرديدهاند. چه بسا پژوهشگران با تلاش بيشتر به شمار بيشترى از آيات در اين رابطه دست بيابند. | اولين بخش، جزء دوم كتاب، «قرآن و رجعت» نام دارد و ضمن آن هفتاد و شش آيه از آيات كريمه قرآن مطرح گرديده كه برخى از آنها به صراحت به مساله رجعت دلالت دارد و برخى ديگر به اين مساله تفسير يا تأويل گرديدهاند. چه بسا پژوهشگران با تلاش بيشتر به شمار بيشترى از آيات در اين رابطه دست بيابند. | ||
به گفته | به گفته مؤلف، اين آيات انواع گوناگون دارند: برخى به امكان رجعت و ثبوت آن، برخى ديگر بر وقوع و اثبات آن در خارج؛ يعنى در امتهاى پيشين دلالت دارند و از برخى ديگر چنين برمىآيد كه اعتراف و اعتقاد به رجعت؛ مانند ساير امور غيبى و نيز امورى كه با برهان و دليل به اثبات مىرسند؛ مانند توحيد و نبوت و قيام قائم(ع) و رستاخيز و...لازم است. | ||
دومين بخش «دعاها و رجعت» نام گرفته است. در اين بخش | دومين بخش «دعاها و رجعت» نام گرفته است. در اين بخش مؤلف برخى از ادعيهاى كه از سوى معصومين وارد شده و در آنها اشاراتى به موضوع رجعت صورت گرفته را ذكر مىكند. | ||
در بخش سوم با عنوان «زيارتها و رجعت»، | در بخش سوم با عنوان «زيارتها و رجعت»، مؤلف به زيارات ائمه معصومين عليهم السلام براى اثبات صحت ديدگاه اماميه درباره رجعت اشاره مىكند كه در آنها يا تصريح به رجعت شده و يا لااقل به اين مهم اشاره گرديده است. | ||
بخش چهارم، «اجماعات و رجعت»، نام گرفته است و | بخش چهارم، «اجماعات و رجعت»، نام گرفته است و مؤلف ضمن آن مواردى از اجماع علماء شيعه بر درستى قول به رجعت را يادآور مىشود. | ||
بخش پنجم، با عنوان «سخنان و رجعت»، به بيان سخنان اعلام و شخصيتهاى برجسته مسلمان درباره رجعت اختصاص يافته است. | بخش پنجم، با عنوان «سخنان و رجعت»، به بيان سخنان اعلام و شخصيتهاى برجسته مسلمان درباره رجعت اختصاص يافته است. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
كتاب حاضر مشتمل بر پاورقىهايى به قلم مصحح، آقاى عمادالدين طبسى و فهرست مطالب و منابع در انتهاى هر جلد مىباشد. همچنين در انتهاى جلد دوم، ساير آثار | كتاب حاضر مشتمل بر پاورقىهايى به قلم مصحح، آقاى عمادالدين طبسى و فهرست مطالب و منابع در انتهاى هر جلد مىباشد. همچنين در انتهاى جلد دوم، ساير آثار مؤلف كه به چاپ رسيده يا به صورت خطى موجودند، معرفى گرديده است. | ||
== منابع== | == منابع== | ||
1- شرح حال | 1- شرح حال مؤلف به قلم يكى از نويسندگان. | ||
2- مقدمه | 2- مقدمه مؤلف. | ||
3- متن كتاب. | 3- متن كتاب. |
ویرایش