پرش به محتوا

أوضح المسالك إلی معرفة البلدان و الممالك: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۴۹: خط ۴۹:
اين کتاب در واقع خلاصه‌اى است از کتاب «[[تقويم البلدان]]»، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|عمادالدين اسماعيل]]؛ معروف به ابوالفداء كه حلقه اتصال جغرافياى ادبى و جغرافياى رياضى است. البته ابن سپاهى زاده، خود مطالبى بدان افزوده است.
اين کتاب در واقع خلاصه‌اى است از کتاب «[[تقويم البلدان]]»، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|عمادالدين اسماعيل]]؛ معروف به ابوالفداء كه حلقه اتصال جغرافياى ادبى و جغرافياى رياضى است. البته ابن سپاهى زاده، خود مطالبى بدان افزوده است.


نگارش کتاب در 13 رجب 980ق. به پايان رسيده و مولف آن را به سلطان مرادخان سوم، پسر سلطان سليم دوم، از سلاطين عثمانى تقديم كرده است.
نگارش کتاب در 13 رجب 980ق. به پايان رسيده و مؤلف آن را به سلطان مرادخان سوم، پسر سلطان سليم دوم، از سلاطين عثمانى تقديم كرده است.


== ساختار ==
== ساختار ==




کتاب؛ مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم محقق، دو جدول كه به معرفى حساب جمل به ترتيب مغربى و مشرقى مى‌پردازد، مقدمه‌اى به قلم مولف و پنج بخش ذيل است:
کتاب؛ مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم محقق، دو جدول كه به معرفى حساب جمل به ترتيب مغربى و مشرقى مى‌پردازد، مقدمه‌اى به قلم مؤلف و پنج بخش ذيل است:


بخش اول: درياها.
بخش اول: درياها.
خط ۶۹: خط ۶۹:




چنانكه مولف در مقدمه کتاب يادآور شده، وى در نگارش اين کتاب بر «تقويم البلدان» ابوالفداء، حكمران حَماه كه در سال 721ق. نگاشته شده، متمركز شده است. ابن سپاهى زاده اين کتاب را جزو بهترين آثارى كه در علم جغرافيا نگاشته مى‌داند؛ چرا كه معتقد است اين کتاب بين آثار متقدمان و نيز جغرافيا دانان متأخر گرد آورده است.
چنانكه مؤلف در مقدمه کتاب يادآور شده، وى در نگارش اين کتاب بر «تقويم البلدان» ابوالفداء، حكمران حَماه كه در سال 721ق. نگاشته شده، متمركز شده است. ابن سپاهى زاده اين کتاب را جزو بهترين آثارى كه در علم جغرافيا نگاشته مى‌داند؛ چرا كه معتقد است اين کتاب بين آثار متقدمان و نيز جغرافيا دانان متأخر گرد آورده است.


به جهت اين ارتباط تنگاتنگ ما بين اوضح المسالك و کتاب تقويم البلدان لازم است، اشاره شود كه تقويم البلدان به دو بخش اصلى تقسيم مى‌گردد:
به جهت اين ارتباط تنگاتنگ ما بين اوضح المسالك و کتاب تقويم البلدان لازم است، اشاره شود كه تقويم البلدان به دو بخش اصلى تقسيم مى‌گردد:
خط ۷۹: خط ۷۹:
ابن سپاهى زاده در اين کتاب به همان روش کتاب ابوالفداء به معرفى شهرها، البته به ترتيب حروف الفبا مى‌پردازد و در ضبط دقيق اسامى از کتاب‌هاى لغت و انساب نظير: الصحاح؛ جوهرى، العباب الزاخر و اللباب الفاخر؛ صنعانى، القاموس المحيط؛ فيروزآبادى و...بهره مى‌برد كه با اين كار زحمت خواننده را در دستيابى به ضبط دقيق شكل اسامى، كه بى‌توجهى بدان باعث بروز تحريف و افتادگى در آثار بسيارى از جغرافيا نويسان شده، كم كرده است. هر چند در بسيارى موارد آنچه را كه در تقويم البلدان آمده، مغفول گذارده و بابى را بدان اختصاص نداده است و لو از آنها در خلال ديگر مطالب ياد كرده است. سپاهى زاده جز اينكه کتاب را در قالب تازه عربى ريخته، قسمت‌هايى از اين کتاب را نيز به تركى برگردانده است.
ابن سپاهى زاده در اين کتاب به همان روش کتاب ابوالفداء به معرفى شهرها، البته به ترتيب حروف الفبا مى‌پردازد و در ضبط دقيق اسامى از کتاب‌هاى لغت و انساب نظير: الصحاح؛ جوهرى، العباب الزاخر و اللباب الفاخر؛ صنعانى، القاموس المحيط؛ فيروزآبادى و...بهره مى‌برد كه با اين كار زحمت خواننده را در دستيابى به ضبط دقيق شكل اسامى، كه بى‌توجهى بدان باعث بروز تحريف و افتادگى در آثار بسيارى از جغرافيا نويسان شده، كم كرده است. هر چند در بسيارى موارد آنچه را كه در تقويم البلدان آمده، مغفول گذارده و بابى را بدان اختصاص نداده است و لو از آنها در خلال ديگر مطالب ياد كرده است. سپاهى زاده جز اينكه کتاب را در قالب تازه عربى ريخته، قسمت‌هايى از اين کتاب را نيز به تركى برگردانده است.


مولف، در مقدمه کتاب به منابعى كه از آنها در نگارش اين کتاب سود جسته، منابعى كه عمدتا همان منابع تقويم البلدان هستند، اشاره مى‌كند كه از آن جمله‌اند: نزهة المشتاق؛ شريف [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]]، المسالك و الممالك؛ ابن خردادبه، القانون المسعودى؛ [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و...
مؤلف، در مقدمه کتاب به منابعى كه از آنها در نگارش اين کتاب سود جسته، منابعى كه عمدتا همان منابع تقويم البلدان هستند، اشاره مى‌كند كه از آن جمله‌اند: نزهة المشتاق؛ شريف [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]]، المسالك و الممالك؛ ابن خردادبه، القانون المسعودى؛ [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و...


در بخش نخست كه به معرفى درياها اختصاص دارد، مولف از پنج درياى: محيط، چين، روم، نِيطِش و خزر به عنوان درياهاى بزرگ ياد مى‌كند و به معرفى ساير درياها و طول و عرض جغرافيايى هر يك مى‌پردازد. برخى از اين درياها عبارتند از: درياى قلزم، فارس، اخضر، اقيانوس و....
در بخش نخست كه به معرفى درياها اختصاص دارد، مؤلف از پنج درياى: محيط، چين، روم، نِيطِش و خزر به عنوان درياهاى بزرگ ياد مى‌كند و به معرفى ساير درياها و طول و عرض جغرافيايى هر يك مى‌پردازد. برخى از اين درياها عبارتند از: درياى قلزم، فارس، اخضر، اقيانوس و....


در بخش دوم، درياچه‌ها و طول و عرض جغرافيايى آنها معرفى گرديده است. برخى از اين درياچه‌ها عبارتند از: درياچه سودان، فيّوم، زُغَر، بانياس، دمشق، بقاع، أنطاكيه، تلا و.... مولف همچنين درباره برخى درياها و درياچه‌ها به نقل حكايات شگفت مى‌پردازد.
در بخش دوم، درياچه‌ها و طول و عرض جغرافيايى آنها معرفى گرديده است. برخى از اين درياچه‌ها عبارتند از: درياچه سودان، فيّوم، زُغَر، بانياس، دمشق، بقاع، أنطاكيه، تلا و.... مؤلف همچنين درباره برخى درياها و درياچه‌ها به نقل حكايات شگفت مى‌پردازد.


در بخش سوم، به معرفى رودهاى بزرگى؛ چون: رود نيل در مصر، كه به گفته نويسنده در بين رودهاى جهان بى‌نظير است، رود أشبيليه، رود اردن، رود يرموك، رود جيحون، رود فرات، رود دجله و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى آنها بيان گرديده است.
در بخش سوم، به معرفى رودهاى بزرگى؛ چون: رود نيل در مصر، كه به گفته نويسنده در بين رودهاى جهان بى‌نظير است، رود أشبيليه، رود اردن، رود يرموك، رود جيحون، رود فرات، رود دجله و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى آنها بيان گرديده است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
در بخش چهارم به معرفى كوه‌هاى: القَمَر يا القُمر(به سكون ميم)، دَرَن، طارق، جالوت، طور، جودى، دماوند و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى هر يك ذكر شده است.
در بخش چهارم به معرفى كوه‌هاى: القَمَر يا القُمر(به سكون ميم)، دَرَن، طارق، جالوت، طور، جودى، دماوند و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى هر يك ذكر شده است.


در بخش پنجم، از دو اقليم نام برده شده است: اقليم حقيقى كه شامل اقاليم هفتگانه است و اقليم عرفى كه شامل هر سرزمينى است كه خود شمار زيادى از اماكن و شهرها را در بر دارد؛ مانند: شام و عراق و غيره. به گفته مولف، گاهى اقليمى عرفى بخشى از يك اقليم حقيقى و يا جزئى از دو اقليم حقيقى و يا بيشتر است؛ مانند شام كه بخشى از آن جزء اقليم سوم از اقاليم سبعه است و بخشى ديگر جزيى از اقليم چهارم از اقاليم سبعه. يا مانند چين كه مى‌گويند چون عرض جغرافيايى آن از طولش بيشتر است، مشتمل بر رؤوس اقاليم شرقى و حتى اطراف اقاليم سبعه نيز مى‌باشد.
در بخش پنجم، از دو اقليم نام برده شده است: اقليم حقيقى كه شامل اقاليم هفتگانه است و اقليم عرفى كه شامل هر سرزمينى است كه خود شمار زيادى از اماكن و شهرها را در بر دارد؛ مانند: شام و عراق و غيره. به گفته مؤلف، گاهى اقليمى عرفى بخشى از يك اقليم حقيقى و يا جزئى از دو اقليم حقيقى و يا بيشتر است؛ مانند شام كه بخشى از آن جزء اقليم سوم از اقاليم سبعه است و بخشى ديگر جزيى از اقليم چهارم از اقاليم سبعه. يا مانند چين كه مى‌گويند چون عرض جغرافيايى آن از طولش بيشتر است، مشتمل بر رؤوس اقاليم شرقى و حتى اطراف اقاليم سبعه نيز مى‌باشد.


به گفته مولف، جمهور جغرافيا دانان، مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى(اقيانوس اطلس) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفته‌اند. اما يادآور مى‌شود كه در ترتيب اقاليم به حسب عرض جغرافيايى آنها اختلاف نظر وجود دارد؛ يعنى برخى مبدأ اقليم نخست را خط استوا و آخر اقليم هفتم را منتهاى قسمت معموره زمين دانسته‌اند؛ اما ديدگاه محققان، كه مولف خود آن را برگزيده است، اين است كه ابتداى اقليم نخست عرض دوازده درجه و دو سوم درجه و انتهاى اقليم هفتم عرض پنجاه درجه و يك سوم درجه است. مولف نيز مبدأ عرض جغرافيايى اقاليم سبعه را بر اساس همين ديدگاه مختار مرتب ساخته است؛ اما درباره مبدأ طول جغرافيايى اقاليم همان نظر جمهور را پذيرفته است.
به گفته مؤلف، جمهور جغرافيا دانان، مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى(اقيانوس اطلس) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفته‌اند. اما يادآور مى‌شود كه در ترتيب اقاليم به حسب عرض جغرافيايى آنها اختلاف نظر وجود دارد؛ يعنى برخى مبدأ اقليم نخست را خط استوا و آخر اقليم هفتم را منتهاى قسمت معموره زمين دانسته‌اند؛ اما ديدگاه محققان، كه مؤلف خود آن را برگزيده است، اين است كه ابتداى اقليم نخست عرض دوازده درجه و دو سوم درجه و انتهاى اقليم هفتم عرض پنجاه درجه و يك سوم درجه است. مؤلف نيز مبدأ عرض جغرافيايى اقاليم سبعه را بر اساس همين ديدگاه مختار مرتب ساخته است؛ اما درباره مبدأ طول جغرافيايى اقاليم همان نظر جمهور را پذيرفته است.


در اين بخش، همچنين مولف به بررسى موضوعى كه از جنبه جغرافياى عمومى حائز اهميت است؛ يعنى بررسى موضوع مساحت پرداخته و به مناسبت درباره اختلاف نظرهاى موجود درباره اصطلاحات: ذراع، ميل و فرسخ بحث كرده است. از آن پس به بيان مساحت اقاليم هفتگانه بنا بر ديدگاه قدما و متاخرين پرداخته است.
در اين بخش، همچنين مؤلف به بررسى موضوعى كه از جنبه جغرافياى عمومى حائز اهميت است؛ يعنى بررسى موضوع مساحت پرداخته و به مناسبت درباره اختلاف نظرهاى موجود درباره اصطلاحات: ذراع، ميل و فرسخ بحث كرده است. از آن پس به بيان مساحت اقاليم هفتگانه بنا بر ديدگاه قدما و متاخرين پرداخته است.


در برخى موارد هم كه طول و عرض صحيح برخى اقاليم براى مولف واضح نبوده، بر پايه فاصله اين اقاليم از سرزمين‌هايى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب كرده و همچون ابوالفداء، در اين محاسبات از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] پيروى كرده است.
در برخى موارد هم كه طول و عرض صحيح برخى اقاليم براى مؤلف واضح نبوده، بر پايه فاصله اين اقاليم از سرزمين‌هايى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب كرده و همچون ابوالفداء، در اين محاسبات از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] پيروى كرده است.


در پايان اين بخش، مولف يادآور مى‌شود كه شهرهاى فراوانى وجود دارند كه در هيچ يك از اقاليم سبعه نمى‌گنجند و اينها شهرهايى هستند كه در وراى اقليم اول در طرف جنوب و نيز پس از آخرين نقطه اقليم هفتم از سمت شمال و نيز آخرين نقطه معموره زمين در شمال قرار گرفته‌اند. از آن پس، مولف از اقاليم عرفى كه بالغ بر بيست و نه اقليم است، نام مى‌برد.
در پايان اين بخش، مؤلف يادآور مى‌شود كه شهرهاى فراوانى وجود دارند كه در هيچ يك از اقاليم سبعه نمى‌گنجند و اينها شهرهايى هستند كه در وراى اقليم اول در طرف جنوب و نيز پس از آخرين نقطه اقليم هفتم از سمت شمال و نيز آخرين نقطه معموره زمين در شمال قرار گرفته‌اند. از آن پس، مؤلف از اقاليم عرفى كه بالغ بر بيست و نه اقليم است، نام مى‌برد.


در ادامه اين بخش، كه قسمت عمده کتاب را به خود اختصاص داده است، مولف به معرفى شهرها و آبادى‌هاى موجود در اقاليم مذكور به ترتيب حروف الفبا مى‌پردازد و طول و عرض جغرافيايى آنها را ذكر مى‌كند.
در ادامه اين بخش، كه قسمت عمده کتاب را به خود اختصاص داده است، مؤلف به معرفى شهرها و آبادى‌هاى موجود در اقاليم مذكور به ترتيب حروف الفبا مى‌پردازد و طول و عرض جغرافيايى آنها را ذكر مى‌كند.


== وضعيت کتاب ==
== وضعيت کتاب ==
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:




1- كحاله، عمر رضا، معجم المولفين، ج11، ص12.
1- كحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، ج11، ص12.


2- ربيعى، منيژه، دانشنامه جهان اسلام، ج7، ص868.
2- ربيعى، منيژه، دانشنامه جهان اسلام، ج7، ص868.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
4- مقدمه محقق.
4- مقدمه محقق.


5- مقدمه مولف.
5- مقدمه مؤلف.


6- متن کتاب.
6- متن کتاب.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش