۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در بخش دوم به جایگاه امامت در مکتب امامیه پرداخته شده است. قوام شریعت و نظام اجتماعی پس از نبوت، به موضوع امامت بستگی دارد و به همین دلیل است که امامت در مکتب تشیع از اصول دین بشمار آمده است. درادامه دستهای از روایات که دلالت دارند بر اینکه وجود امام باعث بقای موجودات و نزول رحمت و برکت بر زمین است، ذکر شدهاند. | در بخش دوم به جایگاه امامت در مکتب امامیه پرداخته شده است. قوام شریعت و نظام اجتماعی پس از نبوت، به موضوع امامت بستگی دارد و به همین دلیل است که امامت در مکتب تشیع از اصول دین بشمار آمده است. درادامه دستهای از روایات که دلالت دارند بر اینکه وجود امام باعث بقای موجودات و نزول رحمت و برکت بر زمین است، ذکر شدهاند. | ||
در بخش سوم، به ادله عقلی ضرورت امامت، همچون: قاعده لطف، نیاز شرع به حافظ و مبیّن پرداخته شده است. در بخش چهارم، مبحث شرایط و ویژگیهای امام مطرح شده که اولین آنها عصمت است (که به ادّله عقلی و نقلی ضرورت آن ثابت میشود). | در بخش سوم، به ادله عقلی ضرورت امامت، همچون: قاعده لطف، نیاز شرع به حافظ و مبیّن پرداخته شده است. در بخش چهارم، مبحث شرایط و ویژگیهای امام مطرح شده که اولین آنها عصمت است (که به ادّله عقلی و نقلی ضرورت آن ثابت میشود). | ||
در بخش پنجم، راههای نصب امام مورد بررسی قرار گرفته و عمدهترین راه نصب و تعیین امام، نص معرفی شده است. در بخش ششم، وظایف و اختیارات امام بیان گردیده و با استفاده از آیات و روایات مرتبط در این باب، ضرورت اطاعت از امام و کارگزارانی که منصوب میکند، بیان شده است. | |||
در بخش هفتم، به موضوع شماره امامان اشاره شده و اینکه در اندیشه امامیه به استناد روایات صحیحه از منابع تشیع و اهل سنت، علی(ع) جانشین بلافصل رسول خدا(ص) بوده و بعد از او یازده فرزندش به امامت منصوب شدهاند. | در بخش هفتم، به موضوع شماره امامان اشاره شده و اینکه در اندیشه امامیه به استناد روایات صحیحه از منابع تشیع و اهل سنت، علی(ع) جانشین بلافصل رسول خدا(ص) بوده و بعد از او یازده فرزندش به امامت منصوب شدهاند. | ||
مؤلف در بخش هشتم، به بیان اعتقاد امامیه به لزوم تداوم امامت پرداخته و معتقد است هیچ عصری از وجود امام واجبالاطاعه خالی نیست، خواه مردم از او اطاعت کنند یا اطاعت نکنند. در بخش نهم به موضوع موعود منجی و احادیثی که از شیعه و سنی در تأیید ظهور آن حضرت است اشاره دارد و در بخش نهایی، موضوع رجعت و معنای لغوی و اصطلاحی آن و اینکه اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب امامیه است را مطرح میکند<ref>ر.ک: همان، ص95-33</ref>. | مؤلف در بخش هشتم، به بیان اعتقاد امامیه به لزوم تداوم امامت پرداخته و معتقد است هیچ عصری از وجود امام واجبالاطاعه خالی نیست، خواه مردم از او اطاعت کنند یا اطاعت نکنند. در بخش نهم به موضوع موعود منجی و احادیثی که از شیعه و سنی در تأیید ظهور آن حضرت است اشاره دارد و در بخش نهایی، موضوع رجعت و معنای لغوی و اصطلاحی آن و اینکه اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب امامیه است را مطرح میکند<ref>ر.ک: همان، ص95-33</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ج)- واجبالاطاعه بودن. | ج)- واجبالاطاعه بودن. | ||
در بخش دوم به موضوع ضرورت امامت پرداخته و امامت را از اوجب واجبات معرفی میکند؛ زیرا با اقامه امامت، همه واجبات برپا میشود. در بخش سوم، شرایط و ویژگیهای امام را مطرح میدارد، که از جمله ویژگیهای ایجابی امام عبارت است از: امام باید از خاندان اهلبیت باشد، از طریق وراثت تعیین نمیشود، قدرت بر خروج و جنگ داشته باشد، زاهد، عادل، شجاع، سخی و حرّ باشد، سلامت بدن و حسن رأی داشته باشد، عالم و مجتهد باشد و بر مبنای کتاب و سنت به خود دعوت کند و اهل قیام علیه ظلم ظالمان باشد. | در بخش دوم به موضوع ضرورت امامت پرداخته و امامت را از اوجب واجبات معرفی میکند؛ زیرا با اقامه امامت، همه واجبات برپا میشود. در بخش سوم، شرایط و ویژگیهای امام را مطرح میدارد، که از جمله ویژگیهای ایجابی امام عبارت است از: امام باید از خاندان اهلبیت باشد، از طریق وراثت تعیین نمیشود، قدرت بر خروج و جنگ داشته باشد، زاهد، عادل، شجاع، سخی و حرّ باشد، سلامت بدن و حسن رأی داشته باشد، عالم و مجتهد باشد و بر مبنای کتاب و سنت به خود دعوت کند و اهل قیام علیه ظلم ظالمان باشد. | ||
اما ویژگیهای سلبی امام عبارت است از: فسق و کفر، امراضی که مانع اقامه حدود میشود، پیری، امراضی که ایجاد تنفر میکند و اسارت. | |||
در مورد عصمت امام از منظر فرقه زیدیه بیان میدارد که زیدیان معتقد به عصمت امام نیستند و از جمله ادله آنها بر نفی عصمت این است که چون ائمه از نعمت وحی بهرهای ندارند، در نتیجه مرتکب خطا میشوند و معصوم نیستند. | در مورد عصمت امام از منظر فرقه زیدیه بیان میدارد که زیدیان معتقد به عصمت امام نیستند و از جمله ادله آنها بر نفی عصمت این است که چون ائمه از نعمت وحی بهرهای ندارند، در نتیجه مرتکب خطا میشوند و معصوم نیستند. | ||
ویرایش