پرش به محتوا

فضل العرب و التنبیه علی علومها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌'
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌')
خط ۶۲: خط ۶۲:
ابن قتیبه می‌گوید: مهم ترین چیزی که شعوبیه ادعا می‌کنند، تفاخر به آدم(ع) است و آن‌ها به قول پیامبر(ص) تمسک می‌کنند که فرموده: «مرا بر آدم(ع) برتری ندهید؛ زیرا من حسنه ای از حسنات او هستم». همچنین آن‌ها به دیگر انبیا تفاخر می‌کنند که همگی از عجم هستند غیر از چهار نفر: هود، صالح، اسماعیل و محمد(ص).
ابن قتیبه می‌گوید: مهم ترین چیزی که شعوبیه ادعا می‌کنند، تفاخر به آدم(ع) است و آن‌ها به قول پیامبر(ص) تمسک می‌کنند که فرموده: «مرا بر آدم(ع) برتری ندهید؛ زیرا من حسنه ای از حسنات او هستم». همچنین آن‌ها به دیگر انبیا تفاخر می‌کنند که همگی از عجم هستند غیر از چهار نفر: هود، صالح، اسماعیل و محمد(ص).


به این آیه نیز احتجاج می‌کنند که می‌فرماید: «/إن الله اصطفی آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران علی العالمین.../». سپس به اسحاق و اسماعیل فرزندان ابراهیم(ع) بر عرب تفاخر می‌کنند که اسحاق از ساره و اسماعیل از کنیزی به نام ‌هاجر است... آن‌ها عجم را فرزندان زنی آزاد و عرب را فرزندان زنی کنیز می‌دانند؛ زیرا عرب از نسل ‌هاجر است و‌هاجر کنیز بوده است. اینها در این مورد اشتباه کرده‌اند؛ زیرا به هر کنیزی «لخناء» نمی گویند. لخناء به کنیزان شترچران و هیزم شکن می‌گویند. این واژه از لخن به معنای بدی بوی بدن گرفته شده است.‌هاجر کسی است که خداوند او را از هر پلیدی پاک کرده و لایق همسری ابراهیم خلیل(ع) و مادری اسماعیل(ع) گردانیده است. آیا برای یک ملحد جایز است که او را لخناء بنامد، تا چه رسد به یک مسلمان«<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
به این آیه نیز احتجاج می‌کنند که می‌فرماید: «/إن الله اصطفی آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران علی العالمین.../». سپس به اسحاق و اسماعیل فرزندان ابراهیم(ع) بر عرب تفاخر می‌کنند که اسحاق از ساره و اسماعیل از کنیزی به نام ‌هاجر است... آن‌ها عجم را فرزندان زنی آزاد و عرب را فرزندان زنی کنیز می‌دانند؛ زیرا عرب از نسل ‌هاجر است و‌هاجر کنیز بوده است. اینها در این مورد اشتباه کرده‌اند؛ زیرا به هر کنیزی «لخناء» نمی‌گویند. لخناء به کنیزان شترچران و هیزم شکن می‌گویند. این واژه از لخن به معنای بدی بوی بدن گرفته شده است.‌هاجر کسی است که خداوند او را از هر پلیدی پاک کرده و لایق همسری ابراهیم خلیل(ع) و مادری اسماعیل(ع) گردانیده است. آیا برای یک ملحد جایز است که او را لخناء بنامد، تا چه رسد به یک مسلمان«<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.


اینها مطالبی بود که ابن عبد ربه از کتاب فضل العرب ابن قتیبه نقل کرده است. البته ابن عبد ربه سخن ابن قتیبه را نقد و با نظر او مخالفت کرده است. در این مسئله حق با ابن عبد ربه است؛ زیرا هیچ فضیلتی بر مبنای زبان و نژاد نیست. بهتر بود ابن قتیبه سعی کند که این ملاک‌های کاذب را نفی و ملاک واقعی برتری در اسلام را که همان تقوا و فضیلت‌های انسانی است، اثبات کند. شایان توجه است که نقل این مطالب به منظور روشن شدن هرچه بیشتر محتوای کتاب ابن قتیبه و نیز آشکار شدن چگونگی مقابله وی با شعوبیه بود<ref>ر.ک: همان</ref>.
اینها مطالبی بود که ابن عبد ربه از کتاب فضل العرب ابن قتیبه نقل کرده است. البته ابن عبد ربه سخن ابن قتیبه را نقد و با نظر او مخالفت کرده است. در این مسئله حق با ابن عبد ربه است؛ زیرا هیچ فضیلتی بر مبنای زبان و نژاد نیست. بهتر بود ابن قتیبه سعی کند که این ملاک‌های کاذب را نفی و ملاک واقعی برتری در اسلام را که همان تقوا و فضیلت‌های انسانی است، اثبات کند. شایان توجه است که نقل این مطالب به منظور روشن شدن هرچه بیشتر محتوای کتاب ابن قتیبه و نیز آشکار شدن چگونگی مقابله وی با شعوبیه بود<ref>ر.ک: همان</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش