۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در سن 20 سالگى مشهور به علم و فضل مىگردد، لذا از وى درخواست مىكنند تا براى ادامۀ تحصيلات دوباره به عراق سفر نمايد. او هم مىپذيرد و به «كربلا» مىرود و در محضر درس «سيد ابراهيم قزوينى» به فراگيرى علوم شرعى مىپردازد تا آنكه فتنهاى در شهر كربلا پيش مىآيد و قتل و غارت مىشود و او مجبور مىگردد به «اصفهان» مهاجرت نمايد. | در سن 20 سالگى مشهور به علم و فضل مىگردد، لذا از وى درخواست مىكنند تا براى ادامۀ تحصيلات دوباره به عراق سفر نمايد. او هم مىپذيرد و به «كربلا» مىرود و در محضر درس «سيد ابراهيم قزوينى» به فراگيرى علوم شرعى مىپردازد تا آنكه فتنهاى در شهر كربلا پيش مىآيد و قتل و غارت مىشود و او مجبور مىگردد به «اصفهان» مهاجرت نمايد. | ||
او پس از فرو نشستن فتنه به «نجف اشرف» باز مىگردد و پاى درس «[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] » حاضر مىشود و از شاگردان بزرگ اين عالم انديشمند مىگردد و تقريرات درس اصول ايشان را با نام «مطارح الأنظار» به نگارش درمىآورد. | او پس از فرو نشستن فتنه به «نجف اشرف» باز مىگردد و پاى درس «[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]» حاضر مىشود و از شاگردان بزرگ اين عالم انديشمند مىگردد و تقريرات درس اصول ايشان را با نام «مطارح الأنظار» به نگارش درمىآورد. | ||
وى مورد اعتماد [[شيخ انصارى]] بود و بيست سال در مجلس درس ايشان شركت مىكرد و [[شيخ انصارى]] نيز بارها به اجتهاد ايشان تصريح نموده است. | وى مورد اعتماد [[شيخ انصارى]] بود و بيست سال در مجلس درس ايشان شركت مىكرد و [[شيخ انصارى]] نيز بارها به اجتهاد ايشان تصريح نموده است. |
ویرایش