۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی') |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
وی در ادامه به این مطلب اشاره میکند که: «از سال 1307ش برای تألیف تاریخ روابط سیاسی، پس از تنظیم یادداشتهای مورد اشاره، مشغول نوشتن شدم. وقایع، از نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی مطابق اواخر قرن هفتم )در آن ایام ایران تحت لوای امرای مغول بوده و ارغون شاه نواده هلاکو در آن حکومت میکرد و ادوارد اول نیز پادشاه انگلستان بود( شروع و به معاهده سال 1907م روس و انگلیس و اثرات آن معاهده در ایران و اروپا و وقایع ایران در جنگ بین المللی اول، ختم میشود»<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی در ادامه به این مطلب اشاره میکند که: «از سال 1307ش برای تألیف تاریخ روابط سیاسی، پس از تنظیم یادداشتهای مورد اشاره، مشغول نوشتن شدم. وقایع، از نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی مطابق اواخر قرن هفتم )در آن ایام ایران تحت لوای امرای مغول بوده و ارغون شاه نواده هلاکو در آن حکومت میکرد و ادوارد اول نیز پادشاه انگلستان بود( شروع و به معاهده سال 1907م روس و انگلیس و اثرات آن معاهده در ایران و اروپا و وقایع ایران در جنگ بین المللی اول، ختم میشود»<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در این کتاب، دست پنهان انگلستان در ایران را با استفاده از برخی منابع خارجی به تفصیل بیان کرده است. وی میگوید که ایران عهد نادر شاه و آقا محمدخان، دارای همه چیز بود. مردم تا اواخر قرن نوزدهم در رفاه بودند و هرکس حد خود را در سلسله مراتب نظام اجتماعی میشناخت و از آن تجاوز | نویسنده در این کتاب، دست پنهان انگلستان در ایران را با استفاده از برخی منابع خارجی به تفصیل بیان کرده است. وی میگوید که ایران عهد نادر شاه و آقا محمدخان، دارای همه چیز بود. مردم تا اواخر قرن نوزدهم در رفاه بودند و هرکس حد خود را در سلسله مراتب نظام اجتماعی میشناخت و از آن تجاوز نمیکرد. انگلستان که اساسا بدخواه ایران بود، از روسها برای خوار و ذلیل کردن ایران سود جست و تمام اقدامات آنها را از پشت پرده هدایت میکرد<ref>تحلیل گفتمانی توهم توطئه در فرهنگ سیاسی، 1395</ref>. | ||
محمود بر این اعتقاد است که از جنگهای ایران و روس، عهدنامه گلستان و ترکمنچای تا تأسیس قزاقخانه و بانک استقراضی و اشغال خاک ایران و کشتار مردم، زیر سر انگلیسیها بود. نویسنده بر این عقیده است که مشروطه را انگلیسیها به راه انداختند تا راه انعقاد قرارداد 1307ش را هموار نمایند. انگلیسیها ناصرالدین شاه را کشتند تا مظفرالدین شاه علیل و پیر و فرسوده را به جانشینی او بنشانند. محمدعلی شاه را برداشتند تا یک طفل نارس، تاج و تخت ایران را تصاحب کند<ref>همان</ref>. | محمود بر این اعتقاد است که از جنگهای ایران و روس، عهدنامه گلستان و ترکمنچای تا تأسیس قزاقخانه و بانک استقراضی و اشغال خاک ایران و کشتار مردم، زیر سر انگلیسیها بود. نویسنده بر این عقیده است که مشروطه را انگلیسیها به راه انداختند تا راه انعقاد قرارداد 1307ش را هموار نمایند. انگلیسیها ناصرالدین شاه را کشتند تا مظفرالدین شاه علیل و پیر و فرسوده را به جانشینی او بنشانند. محمدعلی شاه را برداشتند تا یک طفل نارس، تاج و تخت ایران را تصاحب کند<ref>همان</ref>. | ||
نویسنده در فصل سی ام کتاب مینویسد: «در اواخر سلطنت فتحعلی شاه به واسطه نفوذ »عباس میرزا نایب السلطنه« یک عده رجال آذربایجان مصدر کار شدند و نایب السلطنه نیز از آنها حمایت میکرد. در مقابل اینها یک عده رجال درباری طهران وجود داشتند که آنها جداً مخالف رجال آذربایجانی بودند... در جزء عده آذربایجانیها آن کسانی بودند که اول در اطراف عباس میرزا بودند و پس از مرگ وی، دور محمد شاه را گرفتند و تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه هم اینها نفوذ داشتند و بعد از مرگ میرزا تقی خان امیر کبیر دوره آنها سپری شد و دیگر اسمی از آنها برده | نویسنده در فصل سی ام کتاب مینویسد: «در اواخر سلطنت فتحعلی شاه به واسطه نفوذ »عباس میرزا نایب السلطنه« یک عده رجال آذربایجان مصدر کار شدند و نایب السلطنه نیز از آنها حمایت میکرد. در مقابل اینها یک عده رجال درباری طهران وجود داشتند که آنها جداً مخالف رجال آذربایجانی بودند... در جزء عده آذربایجانیها آن کسانی بودند که اول در اطراف عباس میرزا بودند و پس از مرگ وی، دور محمد شاه را گرفتند و تا اوایل سلطنت ناصرالدین شاه هم اینها نفوذ داشتند و بعد از مرگ میرزا تقی خان امیر کبیر دوره آنها سپری شد و دیگر اسمی از آنها برده نمیشد. عمال دولت انگلیس در این مدت سر و سرشان با دسته درباری فارسی زبان بود و مخالف رجال آذربایجانی بودند. برعکس با دسته درباری طهرانی یا به قول خودشان »رجال فارسی زبان« هم افق و نسبت به آنها همیشه خوش بین بودند و خیلی هم سعی داشتند که اگر بتوانند دولتی از فارسی زبانها در جنوب تشکیل بدهند تا بدین وسیله مقاصد آنها بهتر به نتیجه برسد و ادعا کردند که عنصر خالص ایرانیهای فارسی زبان هستند و اینها هستند که جداً بر له انگلیسیها مشغول کارند»<ref>متن کتاب، ج2، ص629-630</ref> | ||
نویسنده پیرامون سیاست انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، به این مطلب اشاره میکند که: محمد شاه در ششم ماه شوال 1264ش، در تهران وفات نمود. انگلیسیها به وسیله دکتر معالج او، اطلاع داشتند که شاه بیش از چند ساعت دیگر زنده نیست. این بود که توسط قاصد مخصوص خودشان، جریان را به تبریز نوشتند<ref>همان، ص590</ref>. | نویسنده پیرامون سیاست انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، به این مطلب اشاره میکند که: محمد شاه در ششم ماه شوال 1264ش، در تهران وفات نمود. انگلیسیها به وسیله دکتر معالج او، اطلاع داشتند که شاه بیش از چند ساعت دیگر زنده نیست. این بود که توسط قاصد مخصوص خودشان، جریان را به تبریز نوشتند<ref>همان، ص590</ref>. | ||
ویرایش