۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - 'انصاری، مرتضی بن محمدامین' به 'شيخ مرتضى انصارى ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[ | اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] ، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامتشان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت اميرالمومنين(ع) داشته و هر روز مشرف به روضه مباركه شده و در نزد ضريح مبارك، مىايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت مىكردند. | ||
در پايان كتاب نيز قضيهاى از مرحوم حاج آقا رضا همدانى، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اينكه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مىشود و تكليفم سنگين مىگردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مىگردم. | در پايان كتاب نيز قضيهاى از مرحوم حاج آقا رضا همدانى، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اينكه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مىشود و تكليفم سنگين مىگردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مىگردم. |
ویرایش