۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات') |
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مسلم از ابتداى جوانى، تحصيلات خود را در رشته دانش حديث در شهر نيشابور آغاز نمود و بعدها جهت تكميل معلومات خود به بلاد و شهرهاى اسلامى، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر كرد و از محدّثان و مشايخ وقت، همچون اسحاق بن راهويه و يحيى بن يحيى در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در رى، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعيد بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حديث را فراگرفت و به شهرش برگشت. | مسلم از ابتداى جوانى، تحصيلات خود را در رشته دانش حديث در شهر نيشابور آغاز نمود و بعدها جهت تكميل معلومات خود به بلاد و شهرهاى اسلامى، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر كرد و از محدّثان و مشايخ وقت، همچون اسحاق بن راهويه و يحيى بن يحيى در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در رى، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعيد بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حديث را فراگرفت و به شهرش برگشت. | ||
بيشترين شهرت مسلم به سبب آگاهى و تسلط وى در علم حديث و تصنيف كتاب «الصحيح» است. وى بيشترين بهره را در علم حديث از محضر بخارى برد و در كتاب «الصحيح» كه دومين كتاب حديث صحيح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار مىرود، تاثير زيادى از بخارى پذيرفته است. ابوعلى نيشابورى در اين زمينه مىگويد: مسلم در | بيشترين شهرت مسلم به سبب آگاهى و تسلط وى در علم حديث و تصنيف كتاب «الصحيح» است. وى بيشترين بهره را در علم حديث از محضر بخارى برد و در كتاب «الصحيح» كه دومين كتاب حديث صحيح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار مىرود، تاثير زيادى از بخارى پذيرفته است. ابوعلى نيشابورى در اين زمينه مىگويد: مسلم در تألیف كتاب خود، بيشترين بهره را از بخارى و صحيح او برده است و دارقطنى در اين باره گويد: اگر بخارى نبود، مسلم نه در سلك محدثان وارد مىشد و نه از آن خارج مىگرديد. | ||
آشنايى مسلم با بخارى از زمانى آغاز شد كه بخارى به نيشابور آمد و مسلم از اين فرصت استفاده كرده، ملازم و مصاحب او گرديد. حتى زمانى كه ميان محمد بن يحيى ذهلى و بخارى بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن يحيى ذهلى مردم را از ديدار بخارى به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا كسى از بخارى حديث ننمايد، مسلم به اين منع و تحريم وى اعتنايى ننمود و به ديدار بخارى مىشتافت. چون اين خبر به محمد بن يحيى رسيد، در هنگام درس كه مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر كس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جايز نيست كه در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبايش را بر سر خود كشيده و در مقابل ديدگان عموم از مجلس بيرون رفت و تمام نوشتهها و يادداشتهاى خود را كه از محمد بن يحيى جمعآورى كرده بود، توسط فردى به خانه محمد بن يحيى فرستاد و از اين جا بود كه رابطه مسلم و استادش- محمد بن يحيى ذهلى- به خاطر حمايت از عقيده بخارى از هم گسسته گرديد. با اين كه رابطه مسلم و محمد بن يحيى ذهلى رو به تيرگى و سردى نهاد، ولى او نتوانست از آوردن روايات ذهلى در صحيح خويش خوددارى ورزد. اما با وجود اين، به اسم وى تصريح ننمود و تنها از او با عنوان محمد ياد كرده است. او در كتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سى حديث از محمد روايت نموده است. | آشنايى مسلم با بخارى از زمانى آغاز شد كه بخارى به نيشابور آمد و مسلم از اين فرصت استفاده كرده، ملازم و مصاحب او گرديد. حتى زمانى كه ميان محمد بن يحيى ذهلى و بخارى بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن يحيى ذهلى مردم را از ديدار بخارى به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا كسى از بخارى حديث ننمايد، مسلم به اين منع و تحريم وى اعتنايى ننمود و به ديدار بخارى مىشتافت. چون اين خبر به محمد بن يحيى رسيد، در هنگام درس كه مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر كس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جايز نيست كه در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبايش را بر سر خود كشيده و در مقابل ديدگان عموم از مجلس بيرون رفت و تمام نوشتهها و يادداشتهاى خود را كه از محمد بن يحيى جمعآورى كرده بود، توسط فردى به خانه محمد بن يحيى فرستاد و از اين جا بود كه رابطه مسلم و استادش- محمد بن يحيى ذهلى- به خاطر حمايت از عقيده بخارى از هم گسسته گرديد. با اين كه رابطه مسلم و محمد بن يحيى ذهلى رو به تيرگى و سردى نهاد، ولى او نتوانست از آوردن روايات ذهلى در صحيح خويش خوددارى ورزد. اما با وجود اين، به اسم وى تصريح ننمود و تنها از او با عنوان محمد ياد كرده است. او در كتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سى حديث از محمد روايت نموده است. |
ویرایش