۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات') |
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
پدرش به «طاهر اوحد ذوالمناقب» معروف بود كه منصب نقابت و رسيدگى به كار و زندگى سادات دودمان ابوطالب و مسوليت نظارت بر ديوان مظالم و سرپرستى زائران خانه خدا را كه از منصبهاى مهم آن روز بود، به عهده داشت. | پدرش به «طاهر اوحد ذوالمناقب» معروف بود كه منصب نقابت و رسيدگى به كار و زندگى سادات دودمان ابوطالب و مسوليت نظارت بر ديوان مظالم و سرپرستى زائران خانه خدا را كه از منصبهاى مهم آن روز بود، به عهده داشت. | ||
مادرش نيز بانويى بزرگوار و دانشمند بود كه [[شيخ مفيد]]،كتاب «احكام النساء» را به خاطر او | مادرش نيز بانويى بزرگوار و دانشمند بود كه [[شيخ مفيد]]،كتاب «احكام النساء» را به خاطر او تألیف و تدوين كرده است. | ||
معروف است [[شيخ مفيد]] شبى در خواب ديد حضرت زهرا(س) دست حسنين(ع) را گرفته، آنها را به نزد او آورد و پس از سلام گفت: «جناب استاد! اين دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احكام دين بياموز». | معروف است [[شيخ مفيد]] شبى در خواب ديد حضرت زهرا(س) دست حسنين(ع) را گرفته، آنها را به نزد او آورد و پس از سلام گفت: «جناب استاد! اين دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احكام دين بياموز». | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
ويژگى ديگر درس او اين بود كه بزرگان بسيارى در آن شركت مىكردند، حتى گاهى استادش، [[شيخ مفيد]] نيز در درس او حضور مىيافت. | ويژگى ديگر درس او اين بود كه بزرگان بسيارى در آن شركت مىكردند، حتى گاهى استادش، [[شيخ مفيد]] نيز در درس او حضور مىيافت. | ||
در زمان ايشان، شهر بغداد در مدتى كوتاه، شاهد گسترش علم و ادب بود. در آن روزگار شيفتگان دانش و معرفت از دورترين نقاط جهان به آنجا مىآمدند تا از محضر استادانى چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] توشه برگيرند و در ظاهر، فقر و تنگدستى افراد- بويژه در سالهايى كه قحطى- دانشپژوهان را در تنگنا و سختى قرار داد. از اين، وى بر آن شد تا بخشى از خانه خود را به اهل علم اختصاص دهد تا شاگردان و دانشپژوهان، با استفاده از آن و كتابخانهاش، به تحقيق، مطالعه، مذاكرات علمى و | در زمان ايشان، شهر بغداد در مدتى كوتاه، شاهد گسترش علم و ادب بود. در آن روزگار شيفتگان دانش و معرفت از دورترين نقاط جهان به آنجا مىآمدند تا از محضر استادانى چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] توشه برگيرند و در ظاهر، فقر و تنگدستى افراد- بويژه در سالهايى كه قحطى- دانشپژوهان را در تنگنا و سختى قرار داد. از اين، وى بر آن شد تا بخشى از خانه خود را به اهل علم اختصاص دهد تا شاگردان و دانشپژوهان، با استفاده از آن و كتابخانهاش، به تحقيق، مطالعه، مذاكرات علمى و تألیف بپردازند؛ كه آن مركز بعدها «دارالعلم» ناميده شد. | ||
كار ارزشمند ديگر ايشان، اين بود كه يكى از روستاهاى متعلق به خود را براى تامين كاغذ دانشمندان و فقها، وقف نمود و مخارج زندگى شاگردان را نيز از درآمد املاكش مىپرداخت. | كار ارزشمند ديگر ايشان، اين بود كه يكى از روستاهاى متعلق به خود را براى تامين كاغذ دانشمندان و فقها، وقف نمود و مخارج زندگى شاگردان را نيز از درآمد املاكش مىپرداخت. |
ویرایش