۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
#كتاب «تحصيل السعادة»: ابن النديم (متوفى 385ق) در كتاب «الفهرست» و ابوالقاسم صاعد اندلسى (متوفى 462ق) در كتاب «طبقات الأمم» و ابن ابىاصيبعه (متوفى 668ق) در كتاب «عيون الأنباء في طبقات الأطباء»، هيچكدام از اين كتاب يادى نكردهاند. تنها در سده ششم هجرى مورخى غزنوى نام، در كتاب خود به نام «إتمام التتمة (تتمة صوان الحكمة)»، نام كتاب «تحصيل السعادة» را مىبرد. جمالالدين قفطى از آن به «رسالة نيل السعادات» ياد كرده است. برخى از محققين اين رساله را جزئى از كتاب ديگرى دانستهاند اما آل ياسين نظر آن پژوهشگران را درست نمىداند و معتقد است كه كتاب «تحصيل السعادة» رسالهاى جداگانه و مستقل است. | #كتاب «تحصيل السعادة»: ابن النديم (متوفى 385ق) در كتاب «الفهرست» و ابوالقاسم صاعد اندلسى (متوفى 462ق) در كتاب «طبقات الأمم» و ابن ابىاصيبعه (متوفى 668ق) در كتاب «عيون الأنباء في طبقات الأطباء»، هيچكدام از اين كتاب يادى نكردهاند. تنها در سده ششم هجرى مورخى غزنوى نام، در كتاب خود به نام «إتمام التتمة (تتمة صوان الحكمة)»، نام كتاب «تحصيل السعادة» را مىبرد. جمالالدين قفطى از آن به «رسالة نيل السعادات» ياد كرده است. برخى از محققين اين رساله را جزئى از كتاب ديگرى دانستهاند اما آل ياسين نظر آن پژوهشگران را درست نمىداند و معتقد است كه كتاب «تحصيل السعادة» رسالهاى جداگانه و مستقل است. | ||
#:اين كتاب سابقاً جزو آثار فارابى به نام «رسائل الفارابي» (حيدرآباد دكن، 1345ق) چاپ شده بود، وليكن آن متن غلطهاى فراوان دارد؛ چراكه تنها به يك نسخه اعتماد كردهاند. اما در چاپ حاضر چهار نسخه خطى معتبر مورد استفاده قرار گرفته است <ref>ر.ك: حلبى، علىاصغر، | #:اين كتاب سابقاً جزو آثار فارابى به نام «رسائل الفارابي» (حيدرآباد دكن، 1345ق) چاپ شده بود، وليكن آن متن غلطهاى فراوان دارد؛ چراكه تنها به يك نسخه اعتماد كردهاند. اما در چاپ حاضر چهار نسخه خطى معتبر مورد استفاده قرار گرفته است <ref>ر.ك: حلبى، علىاصغر، ص48-47</ref>. | ||
#:فارابى كتاب خود را چنين آغاز مىكند: «اشياى انسانىاى كه هرگاه در ميان امتها و شهروندان حاصل شود مايه سعادت دنيوى آنان در اين جهان و سعادت اخروىشان مىگردد، چهار چيز است: فضايل نظرى، فضايل فكرى، فضايل اخلاقى و صناعات عملى». اما پيش از بيان اين چهار چيز فارابى سؤالاتى را مطرح مىكند، از آن جمله اينكه: براى رسيدن به اين سعادت نظرى و عملى، از كجا بايد آغاز كرد و سلوك نجاتبخش در اين راه بر چه منوال است؟... فارابى در گفتگوى خويش از قوانين اجتماعى، به دو نوع قانون اشاره مىكند: نوعى كه ثابت و نامتبدل است و نوعى كه با گذشت زمان - كوتاه يا دراز - دگرگونى و تبدل مىيابد... هردوى اين قوانين خاضع قوه تفكر است كه به استنباط امورى كه نافعتر است توانايى دارد؛ خواه اين نفع براى فرد باشد يا براى امت و مدينه. پس مىتوان گفت اساس اجتماع بر عقل و تفكر است و حاصل عقل و تفكر علم و معرفت كه فارابى از آنها به فضيلت هم تعبير كرده است <ref>ر.ك: همان، ص50-49</ref>. | #:فارابى كتاب خود را چنين آغاز مىكند: «اشياى انسانىاى كه هرگاه در ميان امتها و شهروندان حاصل شود مايه سعادت دنيوى آنان در اين جهان و سعادت اخروىشان مىگردد، چهار چيز است: فضايل نظرى، فضايل فكرى، فضايل اخلاقى و صناعات عملى». اما پيش از بيان اين چهار چيز فارابى سؤالاتى را مطرح مىكند، از آن جمله اينكه: براى رسيدن به اين سعادت نظرى و عملى، از كجا بايد آغاز كرد و سلوك نجاتبخش در اين راه بر چه منوال است؟... فارابى در گفتگوى خويش از قوانين اجتماعى، به دو نوع قانون اشاره مىكند: نوعى كه ثابت و نامتبدل است و نوعى كه با گذشت زمان - كوتاه يا دراز - دگرگونى و تبدل مىيابد... هردوى اين قوانين خاضع قوه تفكر است كه به استنباط امورى كه نافعتر است توانايى دارد؛ خواه اين نفع براى فرد باشد يا براى امت و مدينه. پس مىتوان گفت اساس اجتماع بر عقل و تفكر است و حاصل عقل و تفكر علم و معرفت كه فارابى از آنها به فضيلت هم تعبير كرده است <ref>ر.ك: همان، ص50-49</ref>. | ||
#كتاب التنبيه على سبيل السعادة: در اين كتاب درمىيابيم كه فارابى، كمال را اينگونه تقرير مىكند: هدف اصلىاى كه انسان در چشم دوختن به زندگى سعادتمندتر و سالمتر بدان اشتياق دارد؛ زيرا سعادت و نيكبختى حقيقى از همه خوبىها مطلوبتر است؛ ازآنروى كه آن سعادت، في نفسه طلب شود، نه براى چيز ديگرى كه با توسّل بدان، آن سعادت خواسته شود. افعال اين نيكبختى - در پرتو رفتارهاى عملى - به دو حال متّصف مىشوند: افعال نكوهيده و افعال پسنديده <ref>ر.ك: آل ياسين، جعفر، 1388، ص58</ref>. | #كتاب التنبيه على سبيل السعادة: در اين كتاب درمىيابيم كه فارابى، كمال را اينگونه تقرير مىكند: هدف اصلىاى كه انسان در چشم دوختن به زندگى سعادتمندتر و سالمتر بدان اشتياق دارد؛ زيرا سعادت و نيكبختى حقيقى از همه خوبىها مطلوبتر است؛ ازآنروى كه آن سعادت، في نفسه طلب شود، نه براى چيز ديگرى كه با توسّل بدان، آن سعادت خواسته شود. افعال اين نيكبختى - در پرتو رفتارهاى عملى - به دو حال متّصف مىشوند: افعال نكوهيده و افعال پسنديده <ref>ر.ك: آل ياسين، جعفر، 1388، ص58</ref>. |
ویرایش