پرش به محتوا

خفاجی، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:




«ابومحمد عبدالله بن محمد بن سعيد بن سنان خفاجى حلبى»، معروف به ابن سنان خفاجى، اديب و شاعر شيعى‌مذهب شام بود. تبار او به قبيله خفاجه مى‌رسيد كه در آغاز سده 4ق10/م از صحراى عربستان و حجاز به شام عليا مهاجرت كردند.
'''ابومحمد عبدالله بن محمد بن سعيد بن سنان خفاجى حلبى'''، معروف به ابن سنان خفاجى، اديب و شاعر شيعى‌مذهب شام بود. تبار او به قبيله خفاجه مى‌رسيد كه در آغاز سده 4ق10/م از صحراى عربستان و حجاز به شام عليا مهاجرت كردند.
 
==ولادت ==


از نوشته [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] چنين برمى‌آيد كه در ربع اول سده 5ق به دنيا آمده است. در آن روزگار، ساكنان حلب، بيشتر در اثر مساعى سيف‌الدوله حمدانى (301 - 356ق)، اغلب مذهب شيعه اثناعشرى را پذيرفته بودند. بدين لحاظ احتمال مى‌رود كه خانواده ابن سنان نيز شيعى‌مذهب بوده باشند.
از نوشته [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] چنين برمى‌آيد كه در ربع اول سده 5ق به دنيا آمده است. در آن روزگار، ساكنان حلب، بيشتر در اثر مساعى سيف‌الدوله حمدانى (301 - 356ق)، اغلب مذهب شيعه اثناعشرى را پذيرفته بودند. بدين لحاظ احتمال مى‌رود كه خانواده ابن سنان نيز شيعى‌مذهب بوده باشند.
==اساتید==


از استادان او ابونصر مَنازى و ابوالعلاء معرّى را نام برده‌اند. وى به‌منظور استفاده از محضر ابوالعلاء به معره سفر كرد و هنگام ورود با تحسين و تكريم او مواجه گرديد.
از استادان او ابونصر مَنازى و ابوالعلاء معرّى را نام برده‌اند. وى به‌منظور استفاده از محضر ابوالعلاء به معره سفر كرد و هنگام ورود با تحسين و تكريم او مواجه گرديد.
خط ۴۹: خط ۵۳:


در 465ق امير محمود بن نصر بر آن شد كه سرپرستى قلعه‌هاى بزرگ را به بزرگان حلب واگذار كند؛ ازاين‌رو با صلاحديد وزيرش ابن ابى‌ثريا و تأييد كاتبش ابونصر بن نحّاس كه دوست ابن سنان بود، سرپرستى قلعه عَزاز در نزديكى حلب را كه موقعيتى حساس داشت، به ابن سنان واگذار كرد. دو سالى پيش از آن، زمانى كه امير محمود به صلاحديد شيوخ قبايل در شوال 463 / ژوئيه 1071، خطبه به نام خليفه عباسى، القائم‌بأمرالله خواند، ابن سنان وى را طى قصيده‌اى مدح گفت. اما عامه مردم حلب از اين امر راضى نبودند و چون نخستين خطبه به نام قائم و آلب ارسلان خوانده شد، همه مسجد را ترك گفتند و جمعه بعد، امير ناچار شد به ضرب شمشير مردم را در مسجد نگاه دارد و نماز را تمام كند. اما نارضايتى فروكش نكرد و وضع امير محمود اندكى متزلزل گشت. احتمالاً همين احوال موجب شد كه ابن سنان از اطاعت امير محمود سر بتابد و در قلعه مستحكم عزاز خودسرى كند.
در 465ق امير محمود بن نصر بر آن شد كه سرپرستى قلعه‌هاى بزرگ را به بزرگان حلب واگذار كند؛ ازاين‌رو با صلاحديد وزيرش ابن ابى‌ثريا و تأييد كاتبش ابونصر بن نحّاس كه دوست ابن سنان بود، سرپرستى قلعه عَزاز در نزديكى حلب را كه موقعيتى حساس داشت، به ابن سنان واگذار كرد. دو سالى پيش از آن، زمانى كه امير محمود به صلاحديد شيوخ قبايل در شوال 463 / ژوئيه 1071، خطبه به نام خليفه عباسى، القائم‌بأمرالله خواند، ابن سنان وى را طى قصيده‌اى مدح گفت. اما عامه مردم حلب از اين امر راضى نبودند و چون نخستين خطبه به نام قائم و آلب ارسلان خوانده شد، همه مسجد را ترك گفتند و جمعه بعد، امير ناچار شد به ضرب شمشير مردم را در مسجد نگاه دارد و نماز را تمام كند. اما نارضايتى فروكش نكرد و وضع امير محمود اندكى متزلزل گشت. احتمالاً همين احوال موجب شد كه ابن سنان از اطاعت امير محمود سر بتابد و در قلعه مستحكم عزاز خودسرى كند.
==وفات==


او در سال 466ق به قتل رسيد كيفيت قتل او چنين است:
او در سال 466ق به قتل رسيد كيفيت قتل او چنين است:
خط ۶۳: خط ۶۹:




1. الأصوات و مخارج الحروف العربية؛
#الأصوات و مخارج الحروف العربية؛
 
#ديوان شعر الخفاجي؛
2. ديوان شعر الخفاجي؛
#سرّ الفصاحة؛
 
#الحكم بين النّظم و النثر؛
3. سرّ الفصاحة؛
#حِكم منثورة؛
 
#الصّرفة؛
4. الحكم بين النّظم و النثر؛
#عبارة المتكلمين في أصول الدين؛
 
#العروض؛
5. حِكم منثورة؛
#في رؤية الهلال.<ref>ر.ك: جمشيدنژاد، غلامرضا، ج3، ص716</ref>
 
6. الصّرفة؛
 
7. عبارة المتكلمين في أصول الدين؛
 
8. العروض؛
 
9. في رؤية الهلال.<ref>ر.ك: جمشيدنژاد، غلامرضا، ج3، ص716</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش