۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت') |
جز (جایگزینی متن - '،س' به '، س') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در فصل دوّم اين رساله به اقسام روندگان و جويندگان راه معرفت اشاره مىكند كه بر دو قسمند: | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در فصل دوّم اين رساله به اقسام روندگان و جويندگان راه معرفت اشاره مىكند كه بر دو قسمند: | ||
يا اهل حركتند و يا اهل سكون خود اهل حركت كه در داشتن پيشرو و رهبر اختلاف دارند سه طايفهاند:گروهى مىگويند كه پيشرو ما بايد از جنس انسان باشد نه چيز | يا اهل حركتند و يا اهل سكون خود اهل حركت كه در داشتن پيشرو و رهبر اختلاف دارند سه طايفهاند:گروهى مىگويند كه پيشرو ما بايد از جنس انسان باشد نه چيز ديگر، سپس در مياناين قوم اختلاف بوجود آمد گروهى پيشرو را در پيامبر گروهى در امام، عدّهاى در قرآن و اخبار، و برخى ديگر در پيرو مرشد يافتند گروه دوّم مىگويند كه در حركت بسوى معرفت الهى رهبر و پيشوا نبايد از جنس بشر و انس باشد زيرا عقول بشرى ناقص بوده و صلاحيّت رهبرى را ندارد گروهى از اينان به عبادت كواكب پرداخته و عدّهاى هم براساس رياضت، ارواح جن و ملائكه را پيشواى خود قرار دادند گروه سوّم در حركت معرفتى خود رهبرى عقل را برگزيدند و آن را حاكم به حقّ دانستند اينان معتقدند كه حسّ خطاپذير بوده لذا صلاحيّت ندارد كه بر آن اعتماد شود،در اين ميان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] به عقل بشرى ارزش والايى قائل است و مذهب پيشرفته را مذهب عقلانى مىداند. | ||
طايفۀ دوم از جويندگان طريق معرفت، اهل سكونند آنان كسانى هستند كه از تمامى اغيار دل بريدهاند. | طايفۀ دوم از جويندگان طريق معرفت، اهل سكونند آنان كسانى هستند كه از تمامى اغيار دل بريدهاند. | ||
خط ۲۴۸: | خط ۲۴۸: | ||
در فصل دوّم به سير روحانى نفس مىپردازد و براساس نقشۀ فوق به حركت خود ادامه مىدهد قبل از شروع به حركت به ذكر مقدّماتى مىپردازيم: | در فصل دوّم به سير روحانى نفس مىپردازد و براساس نقشۀ فوق به حركت خود ادامه مىدهد قبل از شروع به حركت به ذكر مقدّماتى مىپردازيم: | ||
1-همانطوريكه عالم دوتاست عالم جسمانى و عالم | 1-همانطوريكه عالم دوتاست عالم جسمانى و عالم روحانى، سيرو سفر نيز دوتاست جسمانى و روحانى. | ||
2-در سفر جسمانى،همراهى جسم و روح شرط است ولى در سفر روحانى فقط روح شرط است نه جسم. | 2-در سفر جسمانى،همراهى جسم و روح شرط است ولى در سفر روحانى فقط روح شرط است نه جسم. | ||
3-همانطوريكه سفر جسمانى دو پاى قوى مىخواهد براى سفر روحانى هم عقل و معرفت قوى لازم است. | 3-همانطوريكه سفر جسمانى دو پاى قوى مىخواهد براى سفر روحانى هم عقل و معرفت قوى لازم است. | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
«كتاب الفرق فى شرح احوال مذهب المسلمين و المشركين»كتابى است كه به شرح و بررسى مذاهب مختلف اسلامى و غير اسلامى مىپردازد حتّى دربارۀ مذاهبى بحث مىكند كه تظاهر به اسلام مىكنند ولى در واقع مسلمان نيستند.در اين كتاب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] با آن عظمت علمى نهايت بىانصافى و بىدقّتى خود را نشان مىدهد وى نسبتهايى را به شيعه مىدهد كه كاملا دروغ بوده و هيچ واقعيّتى ندارد. | «كتاب الفرق فى شرح احوال مذهب المسلمين و المشركين»كتابى است كه به شرح و بررسى مذاهب مختلف اسلامى و غير اسلامى مىپردازد حتّى دربارۀ مذاهبى بحث مىكند كه تظاهر به اسلام مىكنند ولى در واقع مسلمان نيستند.در اين كتاب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] با آن عظمت علمى نهايت بىانصافى و بىدقّتى خود را نشان مىدهد وى نسبتهايى را به شيعه مىدهد كه كاملا دروغ بوده و هيچ واقعيّتى ندارد. | ||
البته با كمى تحقيق در احوالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] معلوم مىشود كه وى ادوار مختلفى را پشتسر گذاشته است زمانى در نهايت تعصّب و شدّت تسنّن روزگار سپرى مىكرد در اين دوره از تهمتزنى و دروغپردازى نسبت به شيعه ابائى نداشت ولى ظاهرا در اواخر عمر مستبصر شده و پختهتر به نظر مىرسد. | البته با كمى تحقيق در احوالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] معلوم مىشود كه وى ادوار مختلفى را پشتسر گذاشته است زمانى در نهايت تعصّب و شدّت تسنّن روزگار سپرى مىكرد در اين دوره از تهمتزنى و دروغپردازى نسبت به شيعه ابائى نداشت ولى ظاهرا در اواخر عمر مستبصر شده و پختهتر به نظر مىرسد. | ||
خوانندگان محترم توجّه داشته باشند كه اين رساله ناظر به همان دورۀ تعصّب و تسنّن وى بوده لذا در | خوانندگان محترم توجّه داشته باشند كه اين رساله ناظر به همان دورۀ تعصّب و تسنّن وى بوده لذا در آن، سخنان دروغ و تهمتهاى ناروا به مكتب تشيّع بسيار ديده مىشود كه در جاى خود به آن پرداخته مىشود. | ||
==گزارش محتوا:== | ==گزارش محتوا:== | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
باب پنجم: | باب پنجم: | ||
باب پنجم كتاب دربارۀ كراميان است اين گروه پيروان ابوعبدالله محمد بن كرام هستند ابوعبد اللّه كرام داراى تأليفات بسيارى است كه مملو از ترّهات و ياوهگوئى است اين طائفه داراىگروههاى بسيارى هستند كه عبارتند از:طرائفيان، اسحاقيان، | باب پنجم كتاب دربارۀ كراميان است اين گروه پيروان ابوعبدالله محمد بن كرام هستند ابوعبد اللّه كرام داراى تأليفات بسيارى است كه مملو از ترّهات و ياوهگوئى است اين طائفه داراىگروههاى بسيارى هستند كه عبارتند از:طرائفيان، اسحاقيان، عابديان،يونانيان، سورميان، هيصميان.اينان معتقدند كه خدايتعالى جسم بوده و جوهر است لذا محل حوادث بوده و داراى جهت و مكان مىباشد. | ||
باب ششم: | باب ششم: | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۲۰: | ||
فصل چهارم در بيان قواى نفس انسانى است گفته شده است كه مزاج انسان چون معتدلترين مزاجها بشمار مىرود لذا شريفترين آنهاست شيخ بعد از بيان اصول قوّۀ نباتى دربارۀ حواسّ ظاهرى و باطنى انسان سخن به ميان مىآورد حواسّ ظاهرى انسان پنج قوّه است كه اختصارا به آنها اشاره مىشود: | فصل چهارم در بيان قواى نفس انسانى است گفته شده است كه مزاج انسان چون معتدلترين مزاجها بشمار مىرود لذا شريفترين آنهاست شيخ بعد از بيان اصول قوّۀ نباتى دربارۀ حواسّ ظاهرى و باطنى انسان سخن به ميان مىآورد حواسّ ظاهرى انسان پنج قوّه است كه اختصارا به آنها اشاره مىشود: | ||
1-لامسه: | 1-لامسه: | ||
قوّهاى است كه در همه بدن پراكنده است و بوسيله آن كيفيّات چهارگانۀ | قوّهاى است كه در همه بدن پراكنده است و بوسيله آن كيفيّات چهارگانۀ سبكى، سنگينى، سختى و نرمى قابل ادراك است | ||
2-ذائقه: | 2-ذائقه: | ||
قوّهاى است كه بوسيله عصب مخصوصى كه برسطح زبان وجود دارد طعمها غذاها فهميده مىشود 3-شامّه:قوّهاى است كه | قوّهاى است كه بوسيله عصب مخصوصى كه برسطح زبان وجود دارد طعمها غذاها فهميده مىشود 3-شامّه:قوّهاى است كه |
ویرایش