۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
روند شكلگيرى تفسير پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشيب مؤلف و زندگى سياسى و اجتماعى ايشان، بسيار جالب توجه مىباشد. آيت اللّه طالقانى در سال 1318ش پس از فراغت از تحصيل از قم به تهران آمدند. فضاى سياسى و فكرى آن دوران و گرايشهاى جوانان به مكاتيب الحادى، آيت اللّه طالقانى را بر آن داشت كه تمام كوشش خود را معطوف به ابلاغ پيام قرآن به جوانان و روشنفكران كرد. به همين جهت از همان سال، شروع به تفسير قرآن و نهجالبلاغه كردند. پس از شهريور سال 1320ش،فضاى سياسى به گونهاى متحول شد و امكان گسترش دروس تفسير ايشان به ميان دانشجويان، استادان دانشگاه و بعدها انجمنهاى اسلامى تازه تأسيسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشكان، دانشجويان و معلمان فراهم آمد. شكلگيرى اين جلسات از منزل ايشان بود. سپس درسهاى تفسير قرآن در شبهاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال 1327ش در مسجد هدايت تا زمان دستگيرى ايشان، ادامه يافت. با بازداشت ايشان در خرداد 1342ش، اين درسها تعطيل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسير قرآن در ذهن داشتهاند را نوشتهاند كه با انتقال اين يادداشتها به بيرون از زندان، جلد اول تفسير پرتوى از قرآن در آبان 1342ش، منتشر شد. همزمان با يادداشتهاى ايشان، برخى از مستمعين درسهاى ايشان در مسجد هدايت كه در بازداشت به سر مىبردند، پيشنهاد ادامه آن مباحث را دادند كه مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه يا چهار جلسه صبحها تشكيل شود. در اين كلاسها پس از بيانات استاد، نظرات ايشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مىگرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اوليه و بازبينى استاد، به مرور براى چاپ به بيرون از زندان فرستاده مىشد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدايت نبود؛ تفسير از جزء 30 قرآن كه از آغاز وحى است، شروع شده بود. اين تغيير نيز بر اساس بينش استاد در جزء سىام بود. ايشان معتقد بودند اين بخش از قرآن، كه جو خاص آن زمان را نشان داده،كليد فهم قرآن مىباشد. اين تفسير در 2 جلد تهيه و به پايان رسيده است. پس از اتمام اين جزء، تفسير جزء دوم قرآن شروع شد و تا پايان سوره بقره ادامه يافت (اين تفسير در سال 1348ش به چاپ رسيد). با آزادى ايشان از زندان در سال 1346ش، درس تفسير در مسجد هدايت ادامه يافت. با محاصره منزل ايشان در طول ماه مبارك رمضان در سال 1350ش و تبعيد ايشان به زابل، دوباره درس تفسير متوقف شد تا اينكه در ارديبهشت 1354ش، ايشان به تهران باز مىگردند. با دستگيرى مجدد ايشان، عملاً اين امكان از بين رفت و با توجه به يادداشتهاى ايشان كه به يكى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعهاى قريب به 160 صفحه توسط شركت سهامى انتشار به چاپ رسيد. با آزادى ايشان از زندان، قسمتهاى چاپ شده خدمت ايشان ارائه مىشود و آن مرحوم ضمن بازبينى، پيشنهاد مىكنند كه نام كتاب درسهايى از پرتوى از | روند شكلگيرى تفسير پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشيب مؤلف و زندگى سياسى و اجتماعى ايشان، بسيار جالب توجه مىباشد. آيت اللّه طالقانى در سال 1318ش پس از فراغت از تحصيل از قم به تهران آمدند. فضاى سياسى و فكرى آن دوران و گرايشهاى جوانان به مكاتيب الحادى، آيت اللّه طالقانى را بر آن داشت كه تمام كوشش خود را معطوف به ابلاغ پيام قرآن به جوانان و روشنفكران كرد. به همين جهت از همان سال، شروع به تفسير قرآن و نهجالبلاغه كردند. پس از شهريور سال 1320ش،فضاى سياسى به گونهاى متحول شد و امكان گسترش دروس تفسير ايشان به ميان دانشجويان، استادان دانشگاه و بعدها انجمنهاى اسلامى تازه تأسيسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشكان، دانشجويان و معلمان فراهم آمد. شكلگيرى اين جلسات از منزل ايشان بود. سپس درسهاى تفسير قرآن در شبهاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال 1327ش در مسجد هدايت تا زمان دستگيرى ايشان، ادامه يافت. با بازداشت ايشان در خرداد 1342ش، اين درسها تعطيل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسير قرآن در ذهن داشتهاند را نوشتهاند كه با انتقال اين يادداشتها به بيرون از زندان، جلد اول تفسير پرتوى از قرآن در آبان 1342ش، منتشر شد. همزمان با يادداشتهاى ايشان، برخى از مستمعين درسهاى ايشان در مسجد هدايت كه در بازداشت به سر مىبردند، پيشنهاد ادامه آن مباحث را دادند كه مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه يا چهار جلسه صبحها تشكيل شود. در اين كلاسها پس از بيانات استاد، نظرات ايشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مىگرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اوليه و بازبينى استاد، به مرور براى چاپ به بيرون از زندان فرستاده مىشد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدايت نبود؛ تفسير از جزء 30 قرآن كه از آغاز وحى است، شروع شده بود. اين تغيير نيز بر اساس بينش استاد در جزء سىام بود. ايشان معتقد بودند اين بخش از قرآن، كه جو خاص آن زمان را نشان داده،كليد فهم قرآن مىباشد. اين تفسير در 2 جلد تهيه و به پايان رسيده است. پس از اتمام اين جزء، تفسير جزء دوم قرآن شروع شد و تا پايان سوره بقره ادامه يافت (اين تفسير در سال 1348ش به چاپ رسيد). با آزادى ايشان از زندان در سال 1346ش، درس تفسير در مسجد هدايت ادامه يافت. با محاصره منزل ايشان در طول ماه مبارك رمضان در سال 1350ش و تبعيد ايشان به زابل، دوباره درس تفسير متوقف شد تا اينكه در ارديبهشت 1354ش، ايشان به تهران باز مىگردند. با دستگيرى مجدد ايشان، عملاً اين امكان از بين رفت و با توجه به يادداشتهاى ايشان كه به يكى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعهاى قريب به 160 صفحه توسط شركت سهامى انتشار به چاپ رسيد. با آزادى ايشان از زندان، قسمتهاى چاپ شده خدمت ايشان ارائه مىشود و آن مرحوم ضمن بازبينى، پيشنهاد مىكنند كه نام كتاب درسهايى از پرتوى از قرآن، باشد. با چاپ 300 صفحه از اين تفسير، ايشان دار فانى را وداع مىكنند. يادداشتهاى ايشان و مطالبى كه در زندان القا فرموده بودند، به مرور به چاپ رسيد؛ بنابراين تلفيق اين دو مجموعه با نظر گردآورنده انجام شده است. | ||
مطالبى كه ايشان چه بهصورت شفاهى و چه در شكل يادداشت به يادگار | مطالبى كه ايشان چه بهصورت شفاهى و چه در شكل يادداشت به يادگار گذاردهاند، با اتكا به حافظه خودشان بوده است و طبيعى است كه برخى مطالب نيازمند مراجعه به منابع مىباشد. | ||
== روش تفسيرى == | == روش تفسيرى == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#متن محورى: ايشان از الفاظ قرآن براى تفسير استفاده مىكردند و معتقد بودند كه اين الفاظ بار مفهومى خاصى دارد كه هيچ كلمهاى نمىتواند اين مفهوم را برساند. به حدى كه حتى ايشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حركت و تشديد و آهنگ يك كلمه جابهجا شود، مفهوم را نمىرساند. خود قرآن و ساختار و جملهبندى خود قرآن نيز از مؤلفههاى تفسيرى مىباشد. ايشان حتى معتقد بودند كه در سوره بقره و آل عمران آيه آخر سوره بقره با آيه اول آل عمران با هم ارتباط دارد. | #متن محورى: ايشان از الفاظ قرآن براى تفسير استفاده مىكردند و معتقد بودند كه اين الفاظ بار مفهومى خاصى دارد كه هيچ كلمهاى نمىتواند اين مفهوم را برساند. به حدى كه حتى ايشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حركت و تشديد و آهنگ يك كلمه جابهجا شود، مفهوم را نمىرساند. خود قرآن و ساختار و جملهبندى خود قرآن نيز از مؤلفههاى تفسيرى مىباشد. ايشان حتى معتقد بودند كه در سوره بقره و آل عمران آيه آخر سوره بقره با آيه اول آل عمران با هم ارتباط دارد. | ||
#آيا تفسير ايشان علمى است؟ اين سئوال از جنجالىترين مباحث تفسير پرتوى از قرآن است. برخى صريحاً اين تفسير را تفسيرى علمى مىدانند و تمام اشكالات اين روش را بر تفسير پرتوى از قرآن روا مىدانند. اما بايد به چند نكته توجه داشت: نخست آنكه بحث علم و دين، جدىترين مسئله دانشمندان و متفكران مذهبى در دوران پيش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در كنار ماركسيسم و اعتقادات الحادى، بيشترين توان علمى متفكران و رجال سياسى را به خود معطوف كرده بود و طبيعى بود كه مرحوم آيت اللّه طالقانى با نگاه خاصى كه به قشر دانشجو داشتند، نمىبايست از اين امر غفلت نمايند. | #آيا تفسير ايشان علمى است؟ اين سئوال از جنجالىترين مباحث تفسير پرتوى از قرآن است. برخى صريحاً اين تفسير را تفسيرى علمى مىدانند و تمام اشكالات اين روش را بر تفسير پرتوى از قرآن روا مىدانند. اما بايد به چند نكته توجه داشت: نخست آنكه بحث علم و دين، جدىترين مسئله دانشمندان و متفكران مذهبى در دوران پيش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در كنار ماركسيسم و اعتقادات الحادى، بيشترين توان علمى متفكران و رجال سياسى را به خود معطوف كرده بود و طبيعى بود كه مرحوم آيت اللّه طالقانى با نگاه خاصى كه به قشر دانشجو داشتند، نمىبايست از اين امر غفلت نمايند. | ||
#:دوم اينكه تاريخچه تدوين تفسير بخصوص در دوران بازداشت ايشان و حضور برخى از رجال فكرى آن دوران كه به دين و بالطبع قرآن كريم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور اين افراد در مباحث تفسيرى ايشان، ايشان را به نوعى با تفكر تفسير علمى مواجه كرده بود. اين امر سبب شده است كه در لابلاى تفسير رد پاى اين نوع نگرش مشاهده شود. اما ديدگاه ايشان در رابطه با دين بسيار روشن است. ايشان علم را مانند چراغى مىدانستند كه راه محقق را روشن مىكند. علم به خودى خود حقيقت مطلق نيست اما عالم دنبال حقيقت | #:دوم اينكه تاريخچه تدوين تفسير بخصوص در دوران بازداشت ايشان و حضور برخى از رجال فكرى آن دوران كه به دين و بالطبع قرآن كريم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور اين افراد در مباحث تفسيرى ايشان، ايشان را به نوعى با تفكر تفسير علمى مواجه كرده بود. اين امر سبب شده است كه در لابلاى تفسير رد پاى اين نوع نگرش مشاهده شود. اما ديدگاه ايشان در رابطه با دين بسيار روشن است. ايشان علم را مانند چراغى مىدانستند كه راه محقق را روشن مىكند. علم به خودى خود حقيقت مطلق نيست اما عالم دنبال حقيقت است، به آنچه كه مىرسد چراغى است كه راه را براى ديگران روشن مىكند. اگر اين چراغ را به حقايق مطلق كه آيات قرآن است بتابانيم مفهوم آن حقيقت قرآنى را بهتر درك مىكنيم.ايشان كتاب پيدايش و مرگ خورشيد را از ژرژ گامف با دقت مطالعه كردند و بعد از اينكه كتاب را خواندند گفتند سراجا وهاجا در قرآن براى خورشيد به كار رفته است. مفسران گفتند چراغى كه نور مىپراكند و آيت اللّه طالقانى با خواندن اين كتاب گفتند ساختار خورشيد را جز سراج نمىتواند بيان كند وهج يعنى پراكندن نور و حرارت از جايى به جاى ديگر و سراج هم زمانى مىگويند كه نور از خود چراغ باشد اما اگر از جاى ديگر باشد مشكاه مىگويند اگر به شكل غيرمستقيم نور گرفته شود مصباح مىگويند. ايشان معتقد بودند در قرآن كلمه مترادف نيامده است و هر كلمهاى در معناى خود آمده است. وهاج ساختار خورشيد را نشان مىدهد كه نور را به شدت پرتاب مىكند. | ||
#تناسب آيات و سورهها: ايشان معتقد بودند تنظيم آيات را خود پيغمبر(ص) انجام دادهاند، چون تنظيم آيات هم روى حساب خاصى و به عبارتى يك معجزه بوده است و به بزرگى و كوچكى و ترتيب نزول آيات ارتباطى ندارد. | #تناسب آيات و سورهها: ايشان معتقد بودند تنظيم آيات را خود پيغمبر(ص) انجام دادهاند، چون تنظيم آيات هم روى حساب خاصى و به عبارتى يك معجزه بوده است و به بزرگى و كوچكى و ترتيب نزول آيات ارتباطى ندارد. | ||
ویرایش