۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
وى اغلب بدون سند، موارد را ذكر مىكند مانند: آيه 13 سوره بقره، صفحهى 4. در اينگونه موارد بعضى اوقات فقط قائل را بيان مىكند؛ مثلا مىفرمايد:«از ابن عباس نقل مىشود»يا «از ابن مسعود و ابن عباس چنين روايت مىشود».يا مىفرمايد:«اصحاب ما از امام محمد باقر(ع) چنين نقل كردهاند:»يا مىگويد:«از طريق كلبى از ابوصالح او از ابن عباس...» | وى اغلب بدون سند، موارد را ذكر مىكند مانند: آيه 13 سوره بقره، صفحهى 4. در اينگونه موارد بعضى اوقات فقط قائل را بيان مىكند؛ مثلا مىفرمايد:«از ابن عباس نقل مىشود»يا «از ابن مسعود و ابن عباس چنين روايت مىشود».يا مىفرمايد:«اصحاب ما از امام محمد باقر(ع) چنين نقل كردهاند:»يا مىگويد:«از طريق كلبى از ابوصالح او از ابن عباس...» | ||
شأن نزول را مؤلف تماماً در پاورقى ذكر مىكند و تا حدودى نقيصهى بالا رفع مىشود. از جهت اختصار و | شأن نزول را مؤلف تماماً در پاورقى ذكر مىكند و تا حدودى نقيصهى بالا رفع مىشود. از جهت اختصار و تفصيل، مىتوان گفت كه:[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] بيشتر روش اجمال را طى نموده است و حتى گاهى اوقات با تصريح به بىفايده بودن، از ذكر نام اشخاص هم امتناع مىنمايد مانند آيه 8 سورهى بقره صفحهى سه مىگويد:«ابن عباس اين موضوع را متذكر شده و از آنها نيز نام برده است، ولى ما از آنان نام نمىبريم، زيرا بىفايده است. گاهى نيز روش تفصيل را برگزيده است كه موارد آن كمتر از بخش اوّل است؛ مانند آيه 97 سوره بقره صفحه 20 و آيه 125 صفحهى 36. امّا مؤلف كتاب در بعض موارد اجمال و اختصار شيخ را با نقل از منابع ديگر، در پاورقى تقريباً جبران نموده است. از جمله آيات 76 و 89 سوره بقره صفحات 13 و 18. | ||
در مورد كيفيت نقل اسباب نزول از جهت گزارش و تحليل، كتاب موجود را مىتوان در زمرهى كتب گزارشى قلمداد كرد. ضمن تحليل در بعض موارد جزيى از طرف شيخ، امّا در كل به شيوهى گزارشى صرف به مقولهى شأن نزول پرداخته است. | در مورد كيفيت نقل اسباب نزول از جهت گزارش و تحليل، كتاب موجود را مىتوان در زمرهى كتب گزارشى قلمداد كرد. ضمن تحليل در بعض موارد جزيى از طرف شيخ، امّا در كل به شيوهى گزارشى صرف به مقولهى شأن نزول پرداخته است. | ||
در نقل شأن نزول در مواردى قابل توجه، به اقوال مختلف اشاره دارد، امّا كمتر به نقد اقوال ديگر مىپردازد و فقط، اقوال را نقل مىنمايد، مانند آيه 108 سورهى بقره صفحهى 27 دربارهى سبب نزول آيه اقوال مختلف ذكر شده است. كه پنج قول را ذكر مىنمايد. در موارد كمى نيز به ترجيح قولى از اقوال مىپردازد.مؤلف كتاب گاهى اوقات شأن نزولى را كه مرحوم شيخ نقل مىنمايد، به نقد | در نقل شأن نزول در مواردى قابل توجه، به اقوال مختلف اشاره دارد، امّا كمتر به نقد اقوال ديگر مىپردازد و فقط، اقوال را نقل مىنمايد، مانند آيه 108 سورهى بقره صفحهى 27 دربارهى سبب نزول آيه اقوال مختلف ذكر شده است. كه پنج قول را ذكر مىنمايد. در موارد كمى نيز به ترجيح قولى از اقوال مىپردازد.مؤلف كتاب گاهى اوقات شأن نزولى را كه مرحوم شيخ نقل مىنمايد، به نقد مىكشد، مانند صفحهى 16، آيه 83 سورهى بقره و آيه 85 بقره،صفحهى 17. در ذيل آيه 83 شيخ مىفرمايد:«از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل نمايند كه اين قسمت از آيه'''و قولوا للناس حسنا'''دربارهى اهل ذمه نازل گرديده بود، سپس به آيهى'''و قاتلوا الذين لا يؤمنون بالله و اليوم الآخر''' نسخ گرديده است».مؤلف در پاورقى مىگويد:«چنانكه مىدانيم، نسخ در قرآن، اگر وجود داشته باشد، اختصاص به احكام دارد، نه اخلاقيات و مواعظ، بنابراين به روايت نسخ مذكور در آيه نمىتوان اطمينان حاصل كرد.» | ||
از جمله موارد نقل،نقد مؤلف به مطالب موهونى است كه خود در متن از ديگران نقل مىكند. مانند:آيهى 119 سورهى بقره صفحهى 34:'''إنّا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا و لا تسئل عن اصحاب الجحيم'''از محمد بن كعب القراظى و نيز از طريق ابن جريج از داود بن ابى عاصم نقل نمايند كه وى چنين روايت كرده كه:رسول خدا(ص) فرمود كجايند پدر و مادرم؟ سپس در قبال گفتار پيامبر اين آيه نازل گرديد.» در پاورقى اين روايت مرسل را كه طبرى و عبدالرزاق نقل كردهاند،قبول نمىكند و مىفرمايد: بايد دانست كه پدر و مادر و بلكه آباء و اجداد رسول خدا(ص) بر دين حق زمان خود بوده و از عقايد شرك و پليدى آن مبرّا و دور بودهاند و آنان يا بر دين مسيح بودند و يا بر سنّت ابراهيم خليل كه خود رسول خدا قبل از بعثت به آن اعتقاد داشته، معتقد بودند؛ بنابراين اخبار وارده، در تفسير عبدالرزاق و تفسير طبرى چندان داراى پايه و اساس درستى نيست و... | از جمله موارد نقل،نقد مؤلف به مطالب موهونى است كه خود در متن از ديگران نقل مىكند. مانند:آيهى 119 سورهى بقره صفحهى 34:'''إنّا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا و لا تسئل عن اصحاب الجحيم'''از محمد بن كعب القراظى و نيز از طريق ابن جريج از داود بن ابى عاصم نقل نمايند كه وى چنين روايت كرده كه:رسول خدا(ص) فرمود كجايند پدر و مادرم؟ سپس در قبال گفتار پيامبر اين آيه نازل گرديد.» در پاورقى اين روايت مرسل را كه طبرى و عبدالرزاق نقل كردهاند،قبول نمىكند و مىفرمايد: بايد دانست كه پدر و مادر و بلكه آباء و اجداد رسول خدا(ص) بر دين حق زمان خود بوده و از عقايد شرك و پليدى آن مبرّا و دور بودهاند و آنان يا بر دين مسيح بودند و يا بر سنّت ابراهيم خليل كه خود رسول خدا قبل از بعثت به آن اعتقاد داشته، معتقد بودند؛ بنابراين اخبار وارده، در تفسير عبدالرزاق و تفسير طبرى چندان داراى پايه و اساس درستى نيست و... | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
مؤلف در مقدمه مىنويسد: «توجه به اين نكته قابل اهميت است كه، تمامى شأن نزول مذكور در اين كتاب در هيچيك از تفاسير هر دو فرقه(خاصه و عامه) چه از متقدمين و چه از متأخرين، به تمام و كمال يافت نخواهد شد؛ چه آنكه از 1240 آيه كه داراى شأن نزول بوده و در اين مجموعه به ذكر آن پرداختهايم در تفسير [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]،فقط ذكر شأن نزول 436 آيه،آمده است و بقيه، يادآورى نشده و اين عدم يادآورى يا به خاطر آن بوده كه شيخ معتقد به شأن نزول آن آيات، نبوده و يا ممكن است، برخى از آياتى كه داراى شأن نزول بوده، شيخ از قلم انداخته، و يا اينكه موضوعى كه ديگران به عنوان شأن نزول، ذكر نمودهاند،شيخ هم متذكر شده، ولى به عنوان شأن نزول نياورده است،چنانكه در ساير تفاسير فريقين، اين موضوعات نيز به چشم مىخورد». | مؤلف در مقدمه مىنويسد: «توجه به اين نكته قابل اهميت است كه، تمامى شأن نزول مذكور در اين كتاب در هيچيك از تفاسير هر دو فرقه(خاصه و عامه) چه از متقدمين و چه از متأخرين، به تمام و كمال يافت نخواهد شد؛ چه آنكه از 1240 آيه كه داراى شأن نزول بوده و در اين مجموعه به ذكر آن پرداختهايم در تفسير [[التبيان في تفسير القرآن|تبيان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]،فقط ذكر شأن نزول 436 آيه،آمده است و بقيه، يادآورى نشده و اين عدم يادآورى يا به خاطر آن بوده كه شيخ معتقد به شأن نزول آن آيات، نبوده و يا ممكن است، برخى از آياتى كه داراى شأن نزول بوده، شيخ از قلم انداخته، و يا اينكه موضوعى كه ديگران به عنوان شأن نزول، ذكر نمودهاند،شيخ هم متذكر شده، ولى به عنوان شأن نزول نياورده است،چنانكه در ساير تفاسير فريقين، اين موضوعات نيز به چشم مىخورد». | ||
آمارى كه مؤلف در مطلب بالا، ارائه | آمارى كه مؤلف در مطلب بالا، ارائه مىدهد، ميزان شأن نزول با توجه به تعداد آيات است و در واقع آمار تعداد آيات است. با توجه به اينكه در بعضى آيات، بيش از يك شأن نزول ذكر شده است، تعداد روايات (به معناى اعم كه شامل روايت از معصوم(ع) و نقل از صحابه و تابعين گردد.) بيش از مقدار آيات خواهد بود. | ||
==منابع كتاب:== | ==منابع كتاب:== |
ویرایش