۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
نيمۀ خرداد ماه 1377 شاهد فقدان شخصيتى قرآن پژوه و مفسرى عاليقدر در حوزه علميه قم يعنى حضرت آيت اللّه شيخ محمد باقر ملكى ميانجى-رحمة اللّه عليه-بوديم. | نيمۀ خرداد ماه 1377 شاهد فقدان شخصيتى قرآن پژوه و مفسرى عاليقدر در حوزه علميه قم يعنى حضرت آيت اللّه شيخ محمد باقر ملكى ميانجى-رحمة اللّه عليه-بوديم. | ||
وى يكى از مفاخر علماى آذربايجان و از پژوهشيان مسايل اعتقادى و شناختى و مباحث نظرى مكتب تفكيك بود كه در محضر استادان بزرگ آن | وى يكى از مفاخر علماى آذربايجان و از پژوهشيان مسايل اعتقادى و شناختى و مباحث نظرى مكتب تفكيك بود كه در محضر استادان بزرگ آن مكتب، بر اين مبانى واقف شد و به آن معتقد گرديد و در مجموعۀ آثار مفيد و نوشتهها و دروس خويش، به ترويج و تثبيت آن مبانى همت گماشت. | ||
مرحوم ملكى،در سال 1324 ق1285/ ش،در قصبه ترك از توابع ناحيۀ گرمرود شهرستان ميانه به دنيا آمد.در همانجا از محضر عالم جليل،سيّد واسع كاظمى تركى (م 1354 ق)كه خود از افاضل شاگردان [[آخوند خراسانى]] بود، ادبيات عرب، منطق، اصول (قوانين)و فقه(رياض)فرا گرفت. | مرحوم ملكى،در سال 1324 ق1285/ ش،در قصبه ترك از توابع ناحيۀ گرمرود شهرستان ميانه به دنيا آمد.در همانجا از محضر عالم جليل،سيّد واسع كاظمى تركى (م 1354 ق)كه خود از افاضل شاگردان [[آخوند خراسانى]] بود، ادبيات عرب، منطق، اصول (قوانين)و فقه(رياض)فرا گرفت. | ||
وى به سال 1349 | وى به سال 1349 ق، به مشهد مقدس آمد و سطح عالى را نزد استاد فاضل خويش آيت اللّه شيخ هاشم قزوينى(م 1380 ق)و دروس فلسفه و مباحث اعتقادى و معارفى را نزد عالم نحرير آيت اللّه شيخ مجتبى قزوينى(م 1386 ق)تلمّذ كرد. | ||
آنگاه در درس خارج زعيم حوزۀ علميّۀ مشهد در آن روزگار، آيت اللّه ميرزا محمد آقازاده خراسانى(م 1356 ق)شركت جست.همچنين بحشى از مباحث فقه و يك دورۀ اصول فقه و يك دورۀ كامل علوم و مباحث معارفى را از محضر استاد علاّمه ميرزا مهدى غروى اصفهانى(م 1365 ق) استفاده كرد و از ايشان به دريافت اجتهاد و افتا و نقل حديث مفتخر شد. | آنگاه در درس خارج زعيم حوزۀ علميّۀ مشهد در آن روزگار، آيت اللّه ميرزا محمد آقازاده خراسانى(م 1356 ق)شركت جست.همچنين بحشى از مباحث فقه و يك دورۀ اصول فقه و يك دورۀ كامل علوم و مباحث معارفى را از محضر استاد علاّمه ميرزا مهدى غروى اصفهانى(م 1365 ق) استفاده كرد و از ايشان به دريافت اجتهاد و افتا و نقل حديث مفتخر شد. | ||
وى پس از گذشت سيزده سال در حوزۀ مشهد و استفاده از عالمان بزرگ آن | وى پس از گذشت سيزده سال در حوزۀ مشهد و استفاده از عالمان بزرگ آن سامان، به زادگاه خود مىآيد و به ترويج شعائر دين و تربيت مردم و امر به معروف و نهى از منكر مىپردازد و پس از جنگ جهانى دوم،هنگام بروز غايلۀ آذربايجان، با آن اوضاع نابسامان، از موضع دينى و كاملا مستقل مبارزه مىكند و براى حفظ جان و مال مردم تلاش بسيار مىكند.وى شانزده سال در آنجا به اداى وظايف خويش اشتغال مىورزد و از آن پس، به سال 1337 ش، به حوزه علميه قم مىآيد و در آنجا ساكن مىشود و تنها در فصل تابستان و ايام ويژه مذهبى،قم را ترك مىكند. | ||
استاد محمد رضا حكيمى كه به شرح حال و آثار ايشان در كتاب«مكتب تفكيك» پرداخته است، از خصوصيات ايشان مبارزه با مفاسد اجتماعى از راه تقويت بنيۀ اعتقادى و ايمانى مردم، مبارزه با تعدّيها و زورگويىهاى قلدران و خانها،توجه به كرامت انسانى و حرمت افراد و تواضع با مردم،توجه به مشكلات مسلمانان و اخبار كشورهاى اسلامى، تعبّد فوق العاده به احكام دينى و عمل به عبادات و مداومت بر خواندن دعاها و به خصوص صحيفه سجاديه و رعايت سادگى در مخارج زندگى و احتياط در برداشت از وجوه شرعيه و تأكيد بر زهد و ساده زيستى ايشان مىداند. | استاد محمد رضا حكيمى كه به شرح حال و آثار ايشان در كتاب«مكتب تفكيك» پرداخته است، از خصوصيات ايشان مبارزه با مفاسد اجتماعى از راه تقويت بنيۀ اعتقادى و ايمانى مردم، مبارزه با تعدّيها و زورگويىهاى قلدران و خانها،توجه به كرامت انسانى و حرمت افراد و تواضع با مردم،توجه به مشكلات مسلمانان و اخبار كشورهاى اسلامى، تعبّد فوق العاده به احكام دينى و عمل به عبادات و مداومت بر خواندن دعاها و به خصوص صحيفه سجاديه و رعايت سادگى در مخارج زندگى و احتياط در برداشت از وجوه شرعيه و تأكيد بر زهد و ساده زيستى ايشان مىداند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
3.مناهج البيان فى تفسير القرآن،تفسير چهار جزء اوّل قرآن و تفسير جزء 29 و 30 در 6 مجلد كه تا كنون 5 مجلد آن منتشر شده است.(1414 ق-1418 ق)و جلد ششم يعنى از آغاز آيۀ 92 سورۀ آل عمران تا آخر جزء(آيۀ 24 سورۀ نساء)زير چاپ است.اين مجموعه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى،سازمان چاپ و انتشارات،نشر يافته است. | 3.مناهج البيان فى تفسير القرآن،تفسير چهار جزء اوّل قرآن و تفسير جزء 29 و 30 در 6 مجلد كه تا كنون 5 مجلد آن منتشر شده است.(1414 ق-1418 ق)و جلد ششم يعنى از آغاز آيۀ 92 سورۀ آل عمران تا آخر جزء(آيۀ 24 سورۀ نساء)زير چاپ است.اين مجموعه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى،سازمان چاپ و انتشارات،نشر يافته است. | ||
4.توحيد | 4.توحيد الاماميه، با تنظيم محمد بيابانى اسكويى،تهران،سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى،1415 ق1373/ ش. | ||
5.نگاهى به علوم قرآن،ترجمۀ على نقى | 5.نگاهى به علوم قرآن،ترجمۀ على نقى خدايارى، به اهتمام على ملكى ميانجى، قم،نشر خرم.اين اثر ترجمۀ مقدمه تفسير و تقرير برخى دروس ايشان در جمع طلاّب است. | ||
6.الرشاد فى العماد. | 6.الرشاد فى العماد. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
يكى از مواردى كه تربيت و انسانيت و اخلاق انسانى بروز مىكند،در مقام بحث و گفت و گو و نقد ديدگاه مخالفان است.مقامى كه انسان با آراى ديگران روبرو مىشود و خود نيز نظريۀ ديگرى عرضه مىدارد.اينجاست كه سجاياى اخلاقى اهميت و نقش خود را ايفا مىكند.مرحوم ملكى از كسانى بود كه در نوشتههاى خود با رعايت ادب و احترام سخنان كسانى را كه از نظر فكرى مخالف خود مىديد نقل مىكرد و گاه از آنان با بزرگى و احترام ياد مىكرد و مقام علمى و شخصيت آنان را از ياد نمىبرد. | يكى از مواردى كه تربيت و انسانيت و اخلاق انسانى بروز مىكند،در مقام بحث و گفت و گو و نقد ديدگاه مخالفان است.مقامى كه انسان با آراى ديگران روبرو مىشود و خود نيز نظريۀ ديگرى عرضه مىدارد.اينجاست كه سجاياى اخلاقى اهميت و نقش خود را ايفا مىكند.مرحوم ملكى از كسانى بود كه در نوشتههاى خود با رعايت ادب و احترام سخنان كسانى را كه از نظر فكرى مخالف خود مىديد نقل مىكرد و گاه از آنان با بزرگى و احترام ياد مىكرد و مقام علمى و شخصيت آنان را از ياد نمىبرد. | ||
روش او چنين است كه غالبا كلام قايل را نقل مىكند و سپس اشكال علمى آن را بيان مىدارد.او همواره سعى دارد ديدگاه تفكيكى خود را در مقابل عقايد فلاسفه و مفسّران به نام عقلگرا ارايه دهد،در جاى جاى تفسير اين شيوه را با رعايت ادب و احترام و بدون بكار بردن كلمات ركيك و حمله و تكفير ادامه مىدهد.يكى از شاگردان درس تفسير ايشان نقل مىكرد كه در جلسهاى سخن از يكى از مفسران بزرگ و عالى مقام معاصر شد و بحث علمى دربارۀ ديدگاه وى مطرح شد،يكى از شاگردان از روى بى ادبى و تعصب،سخن زشتى بر زبان راند و كلامى حاكى از تكفير بيان كرد.مرحوم ملكى بلافاصله و با حسّاسيت عكس العمل نشان داد و تصريح كرد:آنچه بيان | روش او چنين است كه غالبا كلام قايل را نقل مىكند و سپس اشكال علمى آن را بيان مىدارد.او همواره سعى دارد ديدگاه تفكيكى خود را در مقابل عقايد فلاسفه و مفسّران به نام عقلگرا ارايه دهد،در جاى جاى تفسير اين شيوه را با رعايت ادب و احترام و بدون بكار بردن كلمات ركيك و حمله و تكفير ادامه مىدهد.يكى از شاگردان درس تفسير ايشان نقل مىكرد كه در جلسهاى سخن از يكى از مفسران بزرگ و عالى مقام معاصر شد و بحث علمى دربارۀ ديدگاه وى مطرح شد،يكى از شاگردان از روى بى ادبى و تعصب،سخن زشتى بر زبان راند و كلامى حاكى از تكفير بيان كرد.مرحوم ملكى بلافاصله و با حسّاسيت عكس العمل نشان داد و تصريح كرد:آنچه بيان مىشود، به عنوان طرح نظريه و انتقاد علمى است نه موضعگيرى،لذا من اجازه نمىدهم چنين برخوردى انجام گيرد و اگر شما قرار است در جلسه بحث من شركت كنيد بايد رعايت ادب و احترام بزرگان را داشته باشيد. | ||
بحث و مناظره و طرح عقايد، مايۀ رشد و تكامل و روشن شدن واقعيات است اما اگر به صورت نادرست و همراه با تعصب و خارج از ادب علمى باشد،نه تنها حقيقت روشن | بحث و مناظره و طرح عقايد، مايۀ رشد و تكامل و روشن شدن واقعيات است اما اگر به صورت نادرست و همراه با تعصب و خارج از ادب علمى باشد،نه تنها حقيقت روشن نمىشود، بلكه موجب موضعگيرى كوركورانه خواهد شد و هر گروه و دستهاى كه گمان كند،همه حقايق پيش او است و ديگران باطل و منحرف هستند،آنكه به خود اجازه مىدهد كه ديگران را با تهمت و كوچك كردن از صحنه خارج كند و چون عقايد او را نمىپسندد، هر لفظ و كلامى در توصيف آنها بگويد،هرگز شمهاى از ادب علمى را در نيافته است. | ||
ویرایش