پرش به محتوا

مناهل العرفان في علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ت' به '، ت'
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت')
خط ۹۹: خط ۹۹:
نمونۀ ديگر:زرقانى در تعداد نام‌هاى قرآن مى‌نويسد:«صاحب تبيان(شيخ طاهر جزايرى)با گشاده دستى نود و چند اسم براى قرآن نام برده‌اند»[9].اين رأى را كه زرقانى به شيخ طاهر جزايرى كه از عالمان معاصر وى است نسبت مى‌دهد، از آن على بن احمد بن حسن تحبيبى حرالى(637 ق)است.
نمونۀ ديگر:زرقانى در تعداد نام‌هاى قرآن مى‌نويسد:«صاحب تبيان(شيخ طاهر جزايرى)با گشاده دستى نود و چند اسم براى قرآن نام برده‌اند»[9].اين رأى را كه زرقانى به شيخ طاهر جزايرى كه از عالمان معاصر وى است نسبت مى‌دهد، از آن على بن احمد بن حسن تحبيبى حرالى(637 ق)است.


زركشى در كتاب«برهان»خود، اين قول را از وى نقل كرده است[10].ظاهرا شيخ طاهر نظر مذكور را بدون ذكر قابل آن، از كتاب«برهان»اخذ كرده و زرقانى نيز با مراجعه به كتاب«تبيان»،تصور كرده اين قول از آن صاحب«تبيان»،يعنى شيخ طاهر جزايرى است.
زركشى در كتاب«برهان»خود، اين قول را از وى نقل كرده است[10].ظاهرا شيخ طاهر نظر مذكور را بدون ذكر قابل آن، از كتاب«برهان»اخذ كرده و زرقانى نيز با مراجعه به كتاب«تبيان»، تصور كرده اين قول از آن صاحب«تبيان»،يعنى شيخ طاهر جزايرى است.


2.كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده،رعايت نكردن طريق ميانه در داورى‌هاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت،موجب گشته كه بعضا در توجيه آن‌ها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلال‌هاى خود بدان‌ها وزنى بيش يا كم‌تر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزش‌ها را در مبحث جمع قرآن،آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مى‌دارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونه‌اى كه از صحابه به عمل مى‌آورد،مى‌توان مشاهده كرد.
2.كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده،رعايت نكردن طريق ميانه در داورى‌هاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت،موجب گشته كه بعضا در توجيه آن‌ها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلال‌هاى خود بدان‌ها وزنى بيش يا كم‌تر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزش‌ها را در مبحث جمع قرآن،آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مى‌دارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونه‌اى كه از صحابه به عمل مى‌آورد،مى‌توان مشاهده كرد.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
3.ورود به مباحث معقول كه خارج از حيطه تخصصى نويسنده است و يا بعضا نقل و تأييد برخى از تفاسير علمى غير قابل قبول از كتاب خدا و نيز در غلطيدن به اطناب و تفصيل‌هاى بى‌حاصل(هر چند در جاى‌هاى معدود)از ديگر نارسايى‌ها و ضعف‌هاى كتاب مناهل است، به عنوان نمونه مى‌توان به نقل تأييدآميز سخن طنطاوى در توجيه علمى حروف مقطعه اشاره كرد.
3.ورود به مباحث معقول كه خارج از حيطه تخصصى نويسنده است و يا بعضا نقل و تأييد برخى از تفاسير علمى غير قابل قبول از كتاب خدا و نيز در غلطيدن به اطناب و تفصيل‌هاى بى‌حاصل(هر چند در جاى‌هاى معدود)از ديگر نارسايى‌ها و ضعف‌هاى كتاب مناهل است، به عنوان نمونه مى‌توان به نقل تأييدآميز سخن طنطاوى در توجيه علمى حروف مقطعه اشاره كرد.


خلاصۀ توجيه طنطاوى در تفسير وى چنين است:حروف مقطعه مشتمل بر 14 حرف يعنى نيمى از 28 حرف الفباى عربى است.عدد 14 مبناى نظم جهان آفرينش است مفاصل هر دست،مهره‌هاى فوقانى و تحتانى ستون فقرات انسان،مهره‌هاى ستون فقرات حيواناتى كه از خلقت كامل برخوردارند و بچه‌زا هستند مانند:گاو،شتر، استر و...،مهره‌اى دم حيواناتى كه دمى طويل دارند،تعداد حروف شمسى و قمرى در الفباى عربى و منازل شمالى و جنوبى ماه،هر يك 14 عدد هستند.خداوند با به كار بردن 14 حرف در حروف مقطعه در واقع اعلام مى‌فرمايد:قرآن با آفرينش هماهنگ و از ناحيه خالق حكيم اين جهان است[14].
خلاصۀ توجيه طنطاوى در تفسير وى چنين است:حروف مقطعه مشتمل بر 14 حرف يعنى نيمى از 28 حرف الفباى عربى است.عدد 14 مبناى نظم جهان آفرينش است مفاصل هر دست،مهره‌هاى فوقانى و تحتانى ستون فقرات انسان،مهره‌هاى ستون فقرات حيواناتى كه از خلقت كامل برخوردارند و بچه‌زا هستند مانند:گاو،شتر، استر و...،مهره‌اى دم حيواناتى كه دمى طويل دارند، تعداد حروف شمسى و قمرى در الفباى عربى و منازل شمالى و جنوبى ماه،هر يك 14 عدد هستند.خداوند با به كار بردن 14 حرف در حروف مقطعه در واقع اعلام مى‌فرمايد:قرآن با آفرينش هماهنگ و از ناحيه خالق حكيم اين جهان است[14].


واضح است كه اين شباهت يابى‌هاى محدود ميان تعداد حروف به كار رفته در حروف مقطعه با پديده‌هاى طبيعى،نه تنها دليلى بر اثبات مدعاى مذكور نيست بلكه شاهد و قرينه‌اى نيز براى آن به شمار نمى‌آيد.آرايى از اين دست بيانگر فضاى علم زده‌اى است كه بر محيط و عصر نويسنده حاكم است و تفسير طنطاوى نمونۀ بارز چنين گرايشى است.زرقانى خود در جايى ديگر به خوانندگان تنبه مى‌دهد كه قرآن كتاب هدايت و اعجاز است و زياده روى در تطبيق قرآن با علوم تجربى بر خلاف آيه بودن قرآن است و مفسر را از حيطه تفسير خارج مى‌كند[15].
واضح است كه اين شباهت يابى‌هاى محدود ميان تعداد حروف به كار رفته در حروف مقطعه با پديده‌هاى طبيعى،نه تنها دليلى بر اثبات مدعاى مذكور نيست بلكه شاهد و قرينه‌اى نيز براى آن به شمار نمى‌آيد.آرايى از اين دست بيانگر فضاى علم زده‌اى است كه بر محيط و عصر نويسنده حاكم است و تفسير طنطاوى نمونۀ بارز چنين گرايشى است.زرقانى خود در جايى ديگر به خوانندگان تنبه مى‌دهد كه قرآن كتاب هدايت و اعجاز است و زياده روى در تطبيق قرآن با علوم تجربى بر خلاف آيه بودن قرآن است و مفسر را از حيطه تفسير خارج مى‌كند[15].
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
[5] همان،333/2.
[5] همان،333/2.


[6] نويسندۀ اين مقال در پژوهشكدۀ حكمت و اديان، پژوهشگاه مطالعات فرهنگى و علوم انسانى، به عنوان كار موظف،ترجمۀ همراه با توضيحات و حواشى كتاب ارجمند«مناهل العرفان»را به پايان رسانده است.در حال حاضر كتاب آمادۀ طبع است.
[6] نويسندۀ اين مقال در پژوهشكدۀ حكمت و اديان، پژوهشگاه مطالعات فرهنگى و علوم انسانى، به عنوان كار موظف، ترجمۀ همراه با توضيحات و حواشى كتاب ارجمند«مناهل العرفان»را به پايان رسانده است.در حال حاضر كتاب آمادۀ طبع است.


[7] مناهل،273/1.
[7] مناهل،273/1.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش