۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
حسين بن محمد بن مفضل،در قياس با شمار آثار و جايگاه علمى و فرهنگى وى در عصر خودش، آگاهيهاى كافى از حيات و چند و چون دانش اندوزىاش نداريم.به گمان صفوان | حسين بن محمد بن مفضل،در قياس با شمار آثار و جايگاه علمى و فرهنگى وى در عصر خودش، آگاهيهاى كافى از حيات و چند و چون دانش اندوزىاش نداريم.به گمان صفوان عدنان، محقق مفردات، راغب در دروس لغت ابومنصور جبان صاحب كتاب«الشامل»در لغت كه ساكن اصفهان و همعصر وى بوده شركت مىجسته است، ابو منصور در يك طبقه قبل از راغب قرار مىگيرد. | ||
از اوصاف وى چنين بر مىآيد كه اهل وعظ و تدريس و تأليف و مناظره بوده و نيز صاحب حسن خلق و خلق.در جوانى عصر صاحب بن عباد وزير مشهور را درك كرده ولى با او مصاحبتى نداشته، امّا با وزير بعدى، ابو العباس ضبّى(احمد بن ابراهيم)كه جانشين صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء | از اوصاف وى چنين بر مىآيد كه اهل وعظ و تدريس و تأليف و مناظره بوده و نيز صاحب حسن خلق و خلق.در جوانى عصر صاحب بن عباد وزير مشهور را درك كرده ولى با او مصاحبتى نداشته، امّا با وزير بعدى، ابو العباس ضبّى(احمد بن ابراهيم)كه جانشين صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست كرده با او و علماء حاضر در مجلس وى، مباحث علمى داشته است. | ||
با بزرگان علمى و ادبى مانند ابوالقاسم ابن ابى العلاء رفت و آمد نموده،در مجالس آنان شركت مىجسته است،حضور وى در اين جمعها،دلالت بر عدم عزلت گزينيش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر اين است كه از حكما محسوب مىشده و اهل سنت،نظر مساعدى نسبت به آنها ندارند.گويا خود نيز گمنامى را دوست مىداشته و در موارد زيادى از تأليفاتش به عدم مدح خود و پرهيز از پرداختن به اينگونه مسائل، اشاراتى دارد. | با بزرگان علمى و ادبى مانند ابوالقاسم ابن ابى العلاء رفت و آمد نموده،در مجالس آنان شركت مىجسته است،حضور وى در اين جمعها،دلالت بر عدم عزلت گزينيش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر اين است كه از حكما محسوب مىشده و اهل سنت،نظر مساعدى نسبت به آنها ندارند.گويا خود نيز گمنامى را دوست مىداشته و در موارد زيادى از تأليفاتش به عدم مدح خود و پرهيز از پرداختن به اينگونه مسائل، اشاراتى دارد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در عقيدۀ وى اختلاف است،ظاهر آن است كه از اهل سنت و جماعت و غير معتزلى بوده،هر چند برخى هم او را معتزلى يا شيعى گفتهاند، با اينهمه از اهل بيت«عليهم السلام»مطلب نقل مىكند و اهل محبت ايشان است.[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در«تأسيس التقديس»او را از ائمۀ اهل سنت ناميده و قرين غزالى نموده است.در مذهب فقهىاش مجتهد بوده،نه مقلّد، و قول به شافعى بودن وى درست نيست،زيرا ردى بر برخى آراء آنها دارد. | در عقيدۀ وى اختلاف است،ظاهر آن است كه از اهل سنت و جماعت و غير معتزلى بوده،هر چند برخى هم او را معتزلى يا شيعى گفتهاند، با اينهمه از اهل بيت«عليهم السلام»مطلب نقل مىكند و اهل محبت ايشان است.[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در«تأسيس التقديس»او را از ائمۀ اهل سنت ناميده و قرين غزالى نموده است.در مذهب فقهىاش مجتهد بوده،نه مقلّد، و قول به شافعى بودن وى درست نيست،زيرا ردى بر برخى آراء آنها دارد. | ||
در خلال مفردات، ردودى نيز بر معتزله | در خلال مفردات، ردودى نيز بر معتزله دارد، مانند ردّ بر جبايى در مادّۀ«ختم»و رد بر بلخى در مادّۀ «خل»و اثبات رؤية الله در قيامت در«رسالۀ الاعتقاد».در همين رساله نيز طعنهايى بر شيعه دارد. | ||
در مقدمه كتاب محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء كه توسط عمر الطباع وفات راغب را 502ق ذكر كرده است. | در مقدمه كتاب محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء كه توسط عمر الطباع وفات راغب را 502ق ذكر كرده است. |
ویرایش