پرش به محتوا

تفسیر الشهرستاني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ب' به '، ب'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
خط ۴۳: خط ۴۳:




مورخان و مترجمان، تفسير مفاتيح الاسرار را جزو آثار شهرستانى نياورده‌اند. تنها از تفسير سوره يوسف سخن به ميان آورده‌اند. بيهقى معاصر وى به نگارش تفسيرى توسط او اشاره مى‌كند ولى نام آن‌را ذكر نمى‌كند. شايد اين به‌خاطر احتمالى باشد كه بعضى داده‌اند كه اين تفسير در زمان گوشه‌گيرى شهرستانى در آخر عمرش در شهرستان به نگارش درآمده است. از اين‌رو اين تفسير ميان معاصران وى همچون خوارزمى،بيهقى و [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] شهرت نيافته است.كهن‌ترين مأخذى كه نام آن‌را آورده، [[علامه مجلسى]] (ت 1111ق) در بحار الانوار (172/23) است. وى در باب اين‌كه ائمه(ع) اهل ذكرند مى‌نويسد: گويند: مراد از اهل ذكر اهل علم هستند و نيز گويند اهل كتابند. از اخبار مستفيض معلوم مى‌شود مراد از آنان ائمه(ع) هستند به دو دليل: يكى اين‌كه ائمه(ع) اهل علم قرآنند و ديگر اين‌كه آنان اهل رسولند. خدا رسول الله(ص) را در قرآن ذكر ناميده است (طلاق10/ و 12). اين‌را عامه نيز روايت كرده‌اند. شهرستانى در تفسير مفاتيح الاسرار از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده كه [[امام على(ع)]] فرمود: ما اهل ذكريم.
مورخان و مترجمان، تفسير مفاتيح الاسرار را جزو آثار شهرستانى نياورده‌اند. تنها از تفسير سوره يوسف سخن به ميان آورده‌اند. بيهقى معاصر وى به نگارش تفسيرى توسط او اشاره مى‌كند ولى نام آن‌را ذكر نمى‌كند. شايد اين به‌خاطر احتمالى باشد كه بعضى داده‌اند كه اين تفسير در زمان گوشه‌گيرى شهرستانى در آخر عمرش در شهرستان به نگارش درآمده است. از اين‌رو اين تفسير ميان معاصران وى همچون خوارزمى، بيهقى و [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] شهرت نيافته است.كهن‌ترين مأخذى كه نام آن‌را آورده، [[علامه مجلسى]] (ت 1111ق) در بحار الانوار (172/23) است. وى در باب اين‌كه ائمه(ع) اهل ذكرند مى‌نويسد: گويند: مراد از اهل ذكر اهل علم هستند و نيز گويند اهل كتابند. از اخبار مستفيض معلوم مى‌شود مراد از آنان ائمه(ع) هستند به دو دليل: يكى اين‌كه ائمه(ع) اهل علم قرآنند و ديگر اين‌كه آنان اهل رسولند. خدا رسول الله(ص) را در قرآن ذكر ناميده است (طلاق10/ و 12). اين‌را عامه نيز روايت كرده‌اند. شهرستانى در تفسير مفاتيح الاسرار از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده كه [[امام على(ع)]] فرمود: ما اهل ذكريم.


در پايان كلام مجلسى اين روايت در فصل دوازده مفاتيح الفرقان (مقدمه تفسير) آمده است (ج/1ص66). نيز ابوعبدالله زنجانى (ت 1360ق) از پژوهش‌گران معاصر براى اولين‌بار در تاريخ القرآن از نسخه مفاتيح الاسرار شهرستانى نقل‌قول كرده است. وى در پاورقى تاريخ القرآن شهرستانى را چنين معرفى مى‌كند: او كتابى در تفسير به‌نام مفاتيح الأسرار و مصابيح الأبرار دارد. نسخه خطى آن در كتابخانه مجلس ايران موجود است <ref>تاريخ القرآن/ص 45،54،75 و 183</ref>. بروكلمان هم در تاريخ الأدب العربى آن‌را آورده است. ديگران از وى نقل كرده‌اند. اسلوب و محتواى تفسير با ساير آثار شهرستانى سازگار است. شهرستانى، اسلوب ويژه‌اى دارد. پژوهش‌گر با دقت در اسلوب تفسير آن‌را مناسب و موافق اسلوب شهرستانى مى‌يابد. محتوا و به‌ويژه آنچه كه در مقدمه تفسير آورده با شيوه وى در نقد مذاهب و التزام او به قرآن و سنت كاملاً سازگار است.
در پايان كلام مجلسى اين روايت در فصل دوازده مفاتيح الفرقان (مقدمه تفسير) آمده است (ج/1ص66). نيز ابوعبدالله زنجانى (ت 1360ق) از پژوهش‌گران معاصر براى اولين‌بار در تاريخ القرآن از نسخه مفاتيح الاسرار شهرستانى نقل‌قول كرده است. وى در پاورقى تاريخ القرآن شهرستانى را چنين معرفى مى‌كند: او كتابى در تفسير به‌نام مفاتيح الأسرار و مصابيح الأبرار دارد. نسخه خطى آن در كتابخانه مجلس ايران موجود است <ref>تاريخ القرآن/ص 45،54،75 و 183</ref>. بروكلمان هم در تاريخ الأدب العربى آن‌را آورده است. ديگران از وى نقل كرده‌اند. اسلوب و محتواى تفسير با ساير آثار شهرستانى سازگار است. شهرستانى، اسلوب ويژه‌اى دارد. پژوهش‌گر با دقت در اسلوب تفسير آن‌را مناسب و موافق اسلوب شهرستانى مى‌يابد. محتوا و به‌ويژه آنچه كه در مقدمه تفسير آورده با شيوه وى در نقد مذاهب و التزام او به قرآن و سنت كاملاً سازگار است.
خط ۹۲: خط ۹۲:
شهرستانى به زبان فارسى و عربى هر دو تسلط كامل دارد. فارسى زبان مادرى او و عربى زبان علمى و نوشتارى وى است. جز تدوين مجالس وى به خوارزم اثر فارسى ندارد. اين مجالس به عربى ترجمه شده و در پايان تفسير آمده است. تاثير زبان فارسى در لابه‌لاى نوشتارش به‌ويژه تفسير نمايان است. وى در بيان معانى واژگان قرآن به عربى از زبان فارسى كمك مى‌گيرد. به عنوان نمونه: الخلق به عربى ايجاد است ولى معادل فارسى آن آفريدن، ساختن و فراساختن است. خلق به معنى آفريدن اشاره به ايجاد و ابداع دارد. آفرين يعنى خلقت حقيقى. خلقت به فارسى آفرينش و ضد آن نفرين است.
شهرستانى به زبان فارسى و عربى هر دو تسلط كامل دارد. فارسى زبان مادرى او و عربى زبان علمى و نوشتارى وى است. جز تدوين مجالس وى به خوارزم اثر فارسى ندارد. اين مجالس به عربى ترجمه شده و در پايان تفسير آمده است. تاثير زبان فارسى در لابه‌لاى نوشتارش به‌ويژه تفسير نمايان است. وى در بيان معانى واژگان قرآن به عربى از زبان فارسى كمك مى‌گيرد. به عنوان نمونه: الخلق به عربى ايجاد است ولى معادل فارسى آن آفريدن، ساختن و فراساختن است. خلق به معنى آفريدن اشاره به ايجاد و ابداع دارد. آفرين يعنى خلقت حقيقى. خلقت به فارسى آفرينش و ضد آن نفرين است.


نفرين يعنى خلقت مجازى نه حقيقى. همچنينن از واژگان فارسى ناآفرين، يزدان،اهرمن،بيدخت و... استفاده كرده است.
نفرين يعنى خلقت مجازى نه حقيقى. همچنينن از واژگان فارسى ناآفرين، يزدان،اهرمن، بيدخت و... استفاده كرده است.


== تأويل در تفسير ==
== تأويل در تفسير ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش