۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
فصل سوم، آثار تاريخى اصفهان كه عبارت از مسجد جمعه اصفهان، ميدان تاريخى، نقش جهان، مسجد شيخ لطفاللّه، مسجد شاه، عمارت علىقاپو، كاخ چهلستون و مدرسه چهار باغ است. مؤلف به توصيف و تاريخ آنها مىپردازد و از سبكهاى مختلف معمارى كه در ساختن آنها به كار رفته و انواع خطوط كوفى، ثلث و نستعليق كه در نوشتن كتيبههاى مورد استفاده قرار گرفته صحبت مىشود. بعد از اين آثار،پلهاى اين شهر كه مجموعهاى جالب در آثار تاريخى اصفهان محسوب مىشود و در دورههاى مختلف ساخته شدهاند وسيله اياب و ذهاب ساكنان شرق و غرب بستر زاينده رود بوده، معرفى از محل و موقعيّت جغرافيايى آنها و تاريخ ساخت آن بحث مىشود. پلها عبارت از پل شهرستان، پل اللّهوردى خان و پل خواجو. | فصل سوم، آثار تاريخى اصفهان كه عبارت از مسجد جمعه اصفهان، ميدان تاريخى، نقش جهان، مسجد شيخ لطفاللّه، مسجد شاه، عمارت علىقاپو، كاخ چهلستون و مدرسه چهار باغ است. مؤلف به توصيف و تاريخ آنها مىپردازد و از سبكهاى مختلف معمارى كه در ساختن آنها به كار رفته و انواع خطوط كوفى، ثلث و نستعليق كه در نوشتن كتيبههاى مورد استفاده قرار گرفته صحبت مىشود. بعد از اين آثار،پلهاى اين شهر كه مجموعهاى جالب در آثار تاريخى اصفهان محسوب مىشود و در دورههاى مختلف ساخته شدهاند وسيله اياب و ذهاب ساكنان شرق و غرب بستر زاينده رود بوده، معرفى از محل و موقعيّت جغرافيايى آنها و تاريخ ساخت آن بحث مىشود. پلها عبارت از پل شهرستان، پل اللّهوردى خان و پل خواجو. | ||
يكى ديگر از آثار و بناهاى تاريخى اين شهر، گردشگاه چهار باغ است. از سال 1006 هجرى كه اصفهان به عنوان پايتخت شاه عباس اوّل انتخاب تا 1025 كه شاه عباس آن طور كه مىخواست، گردشگاه چهار باغ آراسته شد، فعاليّتهاى قابل ملاحظهاى در اين خصوص صورت گرفت. در آن سال دستور داده شد، از محل دروازه دولت(مقابل كاخ فعلى شهردارى) تا دامنه كوه صفّه(دروازه شيراز) خيابان طويل و عريضى مشجّر شود. در حقيقت چهار باغ به جاى اين كه باغ باشد، خيابان شد و از حيث هئيت و تركيب طورى است كه بيشتر براى محل گردش و تفرّج بود تا براى رفت و آمد. «پيتر ودولاواله»، سياح معروف ايتاليايى مىنويسد: «طول اين خيابان سه ميل و پهناى آن دو برابر خيابان رم است. علاوه بر اينها، گوشه به گوشه در فاصلههاى معين» مقابل بناهاى بسيار زيبا در وسط خيابان، حوضهاى بزرگ، آب با تناسب صحيح و اشكال مختلف بدون لبه ديده مىشود.» از آخرين آثارى كه از آن صحبت مىشود، جلفاى اصفهان است. ارامنه مقيم اصفهان در ساحل جنوبى زآيندهرود، از فرزندان ارامنهاى به شمار مىروند كه در دورۀ پادشاهى شاه عباس اوّل به فرمان او از مسكن اصلى خود جلفا در كنار نهر ارس به پايتخت او كوچ داده شدند. از آنجا كه اين ارامنه بر اثر كار و تجارت در اين شهر ثروتمند شدند، به ساختن خانهها و كاروانسراها و كليساهاى بزرگ همّت گماشتند.كليساى معتبر وانك داراى موزهاى است كه جنب كليسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالنهاى متعدد رايشاء و آثار تاريخى است، قبرستان ارامنه در جنوب جلفا و در دامنه كوه صفّه قرار دارد. در پايان «منارجنبان» كه يكى از بناهاى تاريخى جالب اصفهان و در فاصله شش كيلومترى مغرب اين شهر واقع شده | يكى ديگر از آثار و بناهاى تاريخى اين شهر، گردشگاه چهار باغ است. از سال 1006 هجرى كه اصفهان به عنوان پايتخت شاه عباس اوّل انتخاب تا 1025 كه شاه عباس آن طور كه مىخواست، گردشگاه چهار باغ آراسته شد، فعاليّتهاى قابل ملاحظهاى در اين خصوص صورت گرفت. در آن سال دستور داده شد، از محل دروازه دولت(مقابل كاخ فعلى شهردارى) تا دامنه كوه صفّه(دروازه شيراز) خيابان طويل و عريضى مشجّر شود. در حقيقت چهار باغ به جاى اين كه باغ باشد، خيابان شد و از حيث هئيت و تركيب طورى است كه بيشتر براى محل گردش و تفرّج بود تا براى رفت و آمد. «پيتر ودولاواله»، سياح معروف ايتاليايى مىنويسد: «طول اين خيابان سه ميل و پهناى آن دو برابر خيابان رم است. علاوه بر اينها، گوشه به گوشه در فاصلههاى معين» مقابل بناهاى بسيار زيبا در وسط خيابان، حوضهاى بزرگ، آب با تناسب صحيح و اشكال مختلف بدون لبه ديده مىشود.» از آخرين آثارى كه از آن صحبت مىشود، جلفاى اصفهان است. ارامنه مقيم اصفهان در ساحل جنوبى زآيندهرود، از فرزندان ارامنهاى به شمار مىروند كه در دورۀ پادشاهى شاه عباس اوّل به فرمان او از مسكن اصلى خود جلفا در كنار نهر ارس به پايتخت او كوچ داده شدند. از آنجا كه اين ارامنه بر اثر كار و تجارت در اين شهر ثروتمند شدند، به ساختن خانهها و كاروانسراها و كليساهاى بزرگ همّت گماشتند.كليساى معتبر وانك داراى موزهاى است كه جنب كليسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالنهاى متعدد رايشاء و آثار تاريخى است، قبرستان ارامنه در جنوب جلفا و در دامنه كوه صفّه قرار دارد. در پايان «منارجنبان» كه يكى از بناهاى تاريخى جالب اصفهان و در فاصله شش كيلومترى مغرب اين شهر واقع شده است، معرّفى و تاريخ آن مورد بررسى قرار مىگيرد. مشخصات آثار تاريخى موجود و مشهور اصفهان به اجمال در جدولى به آخر اين فصل ضميمه شده است. | ||
فصل چهارم، اصفهان دوره معاصر را مورد كنكاش قرار مىدهد. اين شهر كه در اواخر دوره صفويه به اوج وسعت و زيبايى رسيده بود، پس از انقراض سلطنت شاه سلطان حسين و تسلط افغانها در محرم 1135 دوره سقوط و انحطاط اين شهر شروع شد. «پيرلوئى» سياح و نويسنده فرانسوى كه در سال 1321 به اصفهان مسافرت نموده مىنويسد: «اصفهان پس از تحمل بار محنت اين حمله كه سكنه آن هفتصد هزار به شصت هزار تقليل داده، ديگر عظمت خود را از سرنگرفته است.» | فصل چهارم، اصفهان دوره معاصر را مورد كنكاش قرار مىدهد. اين شهر كه در اواخر دوره صفويه به اوج وسعت و زيبايى رسيده بود، پس از انقراض سلطنت شاه سلطان حسين و تسلط افغانها در محرم 1135 دوره سقوط و انحطاط اين شهر شروع شد. «پيرلوئى» سياح و نويسنده فرانسوى كه در سال 1321 به اصفهان مسافرت نموده مىنويسد: «اصفهان پس از تحمل بار محنت اين حمله كه سكنه آن هفتصد هزار به شصت هزار تقليل داده، ديگر عظمت خود را از سرنگرفته است.» | ||
از ديگر عواملى كه موجب از بين رفتن اهميت و اعتبار اين شهر شد، انتقال پايتخت به شيراز و تهران در دوره حكومت زنديه و قاجار بود و اين وضع تا عصر پهلوى بدل منوال بود. اما در اين دوره اصفهان از هر طرف توسعه يافت و خيابانها و ميدانهاى جديد در آن به وجود آمد. مخصوصا اين توسعه و گسترش از مشرق به مغرب اصفهان امروز را از حدود اصفهان(جى) دورتر نموده، به طرف مغرب ناحيه(ماربين) را فراگرفته است. اصفهان دورۀ معاصر با توسعه و گسترش از چهار جهت توانست، اقبال خود را كه در آخر دوره صفويه افول نموده بود، دوباره بدست آورد و مقام شايسته خود را در بين شهرهاى ديگر ايران و ساير ممالك باز كند. امتياز اين شهر نسبت به شهرهاى ديگر ايران از جهات آب و هوا، آثار تاريخى و صنايع محلى(صنايع دستى قديم و امروز) قابل توجه است. از تاسيساتى كه در دوره معاصر در اين شهر احداث شده، مىتوان از تونل و سد كوهرنگ نام برد كه آب كوهرنگ را به زاينده رود متصل نموده است(1332). در فصل پنج شرح حال مشاهير، حكما، فيلسوفان، عارفان و فقهاء و دانشمندان اين شهر آورده مىشود؛ از جمله على بن سهل ازهر اصفهانى(متوفاى 280 هجرى قمرى)، ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى(356 تا 360) حمزۀ اصفهانى، ابوعلى مسكويه (420)،حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]](430)، اسماعيل بن عباد(385)، [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] (565)،يا بابا ركنالدين(1270)، ميرفندرسكى(1050)، حزين(1127) | از ديگر عواملى كه موجب از بين رفتن اهميت و اعتبار اين شهر شد، انتقال پايتخت به شيراز و تهران در دوره حكومت زنديه و قاجار بود و اين وضع تا عصر پهلوى بدل منوال بود. اما در اين دوره اصفهان از هر طرف توسعه يافت و خيابانها و ميدانهاى جديد در آن به وجود آمد. مخصوصا اين توسعه و گسترش از مشرق به مغرب اصفهان امروز را از حدود اصفهان(جى) دورتر نموده، به طرف مغرب ناحيه(ماربين) را فراگرفته است. اصفهان دورۀ معاصر با توسعه و گسترش از چهار جهت توانست، اقبال خود را كه در آخر دوره صفويه افول نموده بود، دوباره بدست آورد و مقام شايسته خود را در بين شهرهاى ديگر ايران و ساير ممالك باز كند. امتياز اين شهر نسبت به شهرهاى ديگر ايران از جهات آب و هوا، آثار تاريخى و صنايع محلى(صنايع دستى قديم و امروز) قابل توجه است. از تاسيساتى كه در دوره معاصر در اين شهر احداث شده، مىتوان از تونل و سد كوهرنگ نام برد كه آب كوهرنگ را به زاينده رود متصل نموده است(1332). در فصل پنج شرح حال مشاهير، حكما، فيلسوفان، عارفان و فقهاء و دانشمندان اين شهر آورده مىشود؛ از جمله على بن سهل ازهر اصفهانى(متوفاى 280 هجرى قمرى)، ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى(356 تا 360) حمزۀ اصفهانى، ابوعلى مسكويه (420)،حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]](430)، اسماعيل بن عباد(385)، [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] (565)،يا بابا ركنالدين(1270)، ميرفندرسكى(1050)، حزين(1127)، ملا محراب(1217)، محمد على فروغى(ذكاء الملك)، هاتف(1198) و نشاط(1224). | ||
از فقهاى نامدار و مشهور اين شهر مىتوان به، ملا [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]] (1031)، آقا حسين خونسارى(1090) [[فاضل هندی، محمد بن حسن|فاضل هندى]](1137)و محمدباقر مجلسى(1110) و ديگران كه شرح حال آنها در اثر درج شده است. | از فقهاى نامدار و مشهور اين شهر مىتوان به، ملا [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]] (1031)، آقا حسين خونسارى(1090) [[فاضل هندی، محمد بن حسن|فاضل هندى]](1137)و محمدباقر مجلسى(1110) و ديگران كه شرح حال آنها در اثر درج شده است. |
ویرایش