۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
جز (جایگزینی متن - '،ع' به '، ع') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
المقصد الاول فى المبادى،كه از سه فصل تشكيل يافته است: | المقصد الاول فى المبادى،كه از سه فصل تشكيل يافته است: | ||
فصل اول مقدمات:مولف در فصل | فصل اول مقدمات:مولف در فصل اول، علم كلام را تعريف كرده،موضوع و مسائل و غايت آن را بيان مىكند.او اثبات مىكند كه علم كلام اشرف علوم است و علت اختلاف در علم كلام را مورد بحث قرار مىدهد. | ||
فصل دوم:اين فصل به مباحث پيرامون علم اختصاص دارد.مولف علم را تعريف و تقسيم كرده و از تصورات ضرورية بحث مىكند. | فصل دوم:اين فصل به مباحث پيرامون علم اختصاص دارد.مولف علم را تعريف و تقسيم كرده و از تصورات ضرورية بحث مىكند. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مولف ابتدا ماهيت را تعريف كرده،سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط لا»و «لا بشرط»تقسيم مىكند.در ادامه هريك از اين اقسام را تعريف و اثبات مىكند.او در تقسيم ديگرى ماهيت را به بسيط و مركب تقسيم كرده و اثبات مىكند كه ماهيت مجعول است. | فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مولف ابتدا ماهيت را تعريف كرده،سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط لا»و «لا بشرط»تقسيم مىكند.در ادامه هريك از اين اقسام را تعريف و اثبات مىكند.او در تقسيم ديگرى ماهيت را به بسيط و مركب تقسيم كرده و اثبات مىكند كه ماهيت مجعول است. | ||
فصل سوم:مولف در اين فصل به لواحق وجود و ماهيت مىپردازد.او طى پنج منهج از تعين،وجوب و امتناع و امكان،قدم و حدوث،وحدت و | فصل سوم:مولف در اين فصل به لواحق وجود و ماهيت مىپردازد.او طى پنج منهج از تعين،وجوب و امتناع و امكان،قدم و حدوث،وحدت و كثرت، عليت و معلوليت بحث مىكند. | ||
المقصد الثالث فى الاعراض:مولف مباحث مربوط به اعراض را در پنج فصل بيان مىكند. | المقصد الثالث فى الاعراض:مولف مباحث مربوط به اعراض را در پنج فصل بيان مىكند. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
مقدمه در مورد اقسام جوهر و تعريف آن مىباشد و مقالۀ اول آن به مباحث پيرامون جسم اختصاص يافته است.اين مقاله از دو فصل تشكيل يافته است كه در فصل اول پيرامون احكام كلى جسم و در فصل دوم در مورد اقسام اجسام بحث مىكند.مولف در فصل اول طى پنج مبحث وجود جوهرى را در جسم كه قابل انقسام نيست،و متناهى بودن اجزاء جسم را اثبات مىكند و جزء لا يتجزى را نفى نموده و از احكام جسم سخن مىگويد.مولف در فصل دوم جسم را به مركب و بسيط و جسم بسيط را به فلكى و عنصرى تقسيم مىكند.او در اين فصل طى 4 تقسيم بحث مىكند از بسائط فلكى و عنصرى و مركبات داراى مزاج و بدون مزاج. | مقدمه در مورد اقسام جوهر و تعريف آن مىباشد و مقالۀ اول آن به مباحث پيرامون جسم اختصاص يافته است.اين مقاله از دو فصل تشكيل يافته است كه در فصل اول پيرامون احكام كلى جسم و در فصل دوم در مورد اقسام اجسام بحث مىكند.مولف در فصل اول طى پنج مبحث وجود جوهرى را در جسم كه قابل انقسام نيست،و متناهى بودن اجزاء جسم را اثبات مىكند و جزء لا يتجزى را نفى نموده و از احكام جسم سخن مىگويد.مولف در فصل دوم جسم را به مركب و بسيط و جسم بسيط را به فلكى و عنصرى تقسيم مىكند.او در اين فصل طى 4 تقسيم بحث مىكند از بسائط فلكى و عنصرى و مركبات داراى مزاج و بدون مزاج. | ||
او در قسم اول وجود محدد را و كروى بودن آن را اثبات مىكند و از فلك ثوابت،اقطاب | او در قسم اول وجود محدد را و كروى بودن آن را اثبات مىكند و از فلك ثوابت،اقطاب اربعه، علل خسوف و كسوف و سائر مباحثى كه به نحوى با افلاك مرتبط است سخن مىگويد.در قسم دوم از بسائط عنصرى كه عبارت هستند از آب،آتش،هوا و زمين،بحث مىكند.او آراء حكماء را در اين رابطه مورد مناقشه قرار داده و طى 3مبحث به احكام عناصر و كيفيت تأثير و تأثر آنها مىپردازد.همچنين در قسم سوم و چهارم از مركباتى كه مزاج ندارند و از مركباتى كه داراى مزاج هستند صحبت مىكند. | ||
مولف مقالۀ دوم خود را به جواهر مجرده اختصاص داده است كه از دو فصل تشكيل يافته است.در فصل اول طى 6 مبحث از نفس و احكام آن سخن مىگويد و در فصل دوم طى 3 مبحث از عقل بحث مىكند.او عقل را تعريف و اثبات كرده و احوالش را شرح مىدهد و در ادامه از ملائكه و جن و شياطين سخن مىگويد. | مولف مقالۀ دوم خود را به جواهر مجرده اختصاص داده است كه از دو فصل تشكيل يافته است.در فصل اول طى 6 مبحث از نفس و احكام آن سخن مىگويد و در فصل دوم طى 3 مبحث از عقل بحث مىكند.او عقل را تعريف و اثبات كرده و احوالش را شرح مىدهد و در ادامه از ملائكه و جن و شياطين سخن مىگويد. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
فصل اول:در اين فصل كه از چهار مبحث تشكيل يافته است،مولف از ذات خداوند بحث مىكند او ذات خداوند،تخالف ذات خداوند با ممكنات و ازلى و ابدى بودن صانع را اثبات مىكند. | فصل اول:در اين فصل كه از چهار مبحث تشكيل يافته است،مولف از ذات خداوند بحث مىكند او ذات خداوند،تخالف ذات خداوند با ممكنات و ازلى و ابدى بودن صانع را اثبات مىكند. | ||
فصل دوم:در اين فصل از صفات سلبيه خداوند همچون جسم نبودن | فصل دوم:در اين فصل از صفات سلبيه خداوند همچون جسم نبودن خداوند، عرض نبودن خداوند،جوهر نبودن خداوند،محدود نبودن خداوند و...بحث شده است. | ||
فصل سوم:مولف در اين فصل از صفات ثبوتيه حق تعالى بحث مىكند.او طى 7 مبحث ابتداء زيادت صفات خداوند را بر ذاتش اثبات كرده،سپس قدرت | فصل سوم:مولف در اين فصل از صفات ثبوتيه حق تعالى بحث مىكند.او طى 7 مبحث ابتداء زيادت صفات خداوند را بر ذاتش اثبات كرده،سپس قدرت خداوند، علم و ارادهاش و سميع،بصير و حى بودنش را شرح مىدهد.او در ادامه از كلام بارى تعالى و صفاتى كه در آنها اختلاف است(همچون بقاء كه اشعرى در حق واجب تعالى قائل است)سخن مىگويد. | ||
فصل چهارم:در اين فصل مولف طى بحثى از رؤيت خداوند در آخرت و جواز آن سخن گفته و در بحثى ديگر از علم به حقيقت خداوند تعالى بحث نموده است. | فصل چهارم:در اين فصل مولف طى بحثى از رؤيت خداوند در آخرت و جواز آن سخن گفته و در بحثى ديگر از علم به حقيقت خداوند تعالى بحث نموده است. |
ویرایش